بریده‌هایی از کتاب حافظ هفت: کتاب سفر مقام معظم رهبری به استان فارس

جوان‌ها از کتاب‌های شهید مطهری استفاده کنید. از شرح حال سرداران غفلت نکنید. آگاهی از شرح حال این شهدای راه حق، در درجه اول سرداران‌اند، اما مخصوص سرداران نیست. من یک کتابی را می‌خواندم که شرح حال یک دسته، یک جزئی از یک گروهان بسیجی سپاه در یکی از حملات دفاع مقدس بود. حضور افراد یک دسته در صحنه نبرد، فعالیت‌های بسیار مؤثرشان، شوقشان، ایمانشان، ضربه‌ای که به دشمن وارد کردند و بالاخره آن نورانیتی که در عرصه‌های نبرد کسب کردند، در بیاناتشان؛ و آن‌هایی که شهید شدند، در وصیت‌نامه‌شان این نورانیت منعکس است. من بهره‌مند می‌شوم. من هر وقت یک چنین چیزهایی را می‌خوانم، بهره‌مند می‌شوم، استفاده می‌کنم. باب این استفاده را به روی خودتان باز کنید.

دختر‌ِ سمت چپ می‌گوید: «یه نصیحتی به ما بکنید.» ـ به فرایض دینی اهمیت بدید. سعی کنید در جامعه تأثیرپذیر افرادی که خیلی ایمان بالایی ندارند، قرار نگیرید. سعی کنید با کسب تقوا و اخلاص، شما روی بقیه تأثیر بگذارید.

یک چنین عرصه‌ای بود، عرصه دفاع مقدس و حضور بسیج در آن.‌ بنابراین، در تاریخ این کشور، این حادثه، حادثه ماندگاری است؛ تشکیل بسیج و نقشی که آن روز در دفاع مقدس ایفا کرد.

شاید بسیاری از شما جوان‌های عزیز، دوران دفاع مقدس را درک نکردید. در آن دوران نتوانستید، نبودید که بیایید وسط آن میدان؛ اولاً باید با اوضاع داوطلبان و جوانان مؤمنِ آن روز همه آشنا شوند؛ مخصوص شما نیست. همه باید بدانند که در دوران دفاع مقدس چه معجزات عظیمی ‌از حضور مؤمنانه و پر‌تلاش نیروهای بسیجی در صحنه‌های جنگ اتفاق افتاد؛ این را باید همه بدانند. نوشته‌‌هایی هست، کتاب‌های خوبی نوشته شده است. من توصیه می‌کنم این کتاب‌هایی که در شرح حال سرداران است یا آنچه که در گزارش روزهای جنگ و سال‌های دشوار اول به‌خصوص نوشته شده، این را جوان‌ها بخوانند. خود را سیراب کنید از معرفت به آنچه که گذشته است در تاریخ انقلاب. ارزش بسیج اینجا معلوم می‌شود. بسیجْ نخبگان را در درجه اول جذب کرد؛ هم نخبگان تحصیلی و علمی ‌را، هم نخبگان سیاسی را، هم فعالان عرصه‌های اجتماعی را و هم دل‌های پاک و نورانی را. میدانی بود که جوانان دانشجو هم جذب آن می‌شدند؛ پیرانی که دوران تلاش آن‌ها سپری شده بود، جذب می‌شدند؛ نوجوانان هم جذب می‌شدند و همه احساس می‌کردند که سیراب می‌شوند؛ تشنگی معنوی آن‌ها در بسیج، در حضور در آن عرصه‌های دشوار، برطرف می‌شود.

... درست است كه سیاست‌مدارها و تبلیغات‌چی‌ها دشنام می‌دهند، اما شما بدانید ملت‌ها تحسین می‌كنند. خود آن سیاست‌مدارها هم در دلشان ایران را تحسین می‌كنند. مذاكرات گوناگون را ـ چه در آژانس هسته‌ای، چه در بعضی از محافل سیاسی ـ برای ما می‌آورند، می‌بینیم ملت ایران را به خاطر پیگیری، به خاطر اشتیاق به دانش، اصرار بر حفظ این غرور علمی و ملی تحسین می‌كنند و شگفت‌زده می‌شوند. همه این گزارش‌هایی كه ما داریم، این را نشان می‌دهد. این یك نمونه‌اش است.

ـ بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک شاخه‌های شسته، باران‌خورده پاک آسمان آبی و ابر سپید برگ‌های سبز بید عطر نرگس، رقص باد.

خو‌ندن کوچیک‌ترین اثر چخوف آرامش می‌بخشه به آدم خانم! از فرازهای ساده و پُر‌نغمه آثارش یه جور نرمی ‌نیروبخش تراوش می‌شه. تازه این زمانیه که دوره چخوف دوران وابستگی کلیسا و دستگاه‌های مذهبی به حکومت تزارهای روس بوده. نگاه و قلم روشنفکر‌ِ معاصر‌ِ ایران به مذهب مردم، انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و دشمنان خارجی این مرز و بوم، توی این سی سال، چخوفی بوده یا هدایتی؟!... البته از نوشته‌های هدایت جاهایی برام دلچسبه که به رنج مردم می‌پردازه.

اگه کسی به دقت آثار داستانی و نمایشی چخوف رو خونده باشه، متوجه می‌شه نگاه چخوف، به ارزشای اخلاقی و مذهبی مردم روس، از سر مهربونی و هم‌نوایی بوده خانم! چخوف با قلمش فقر و خرافه رو درهم می‌شكنه، اما روح مذهبی و خداپرستی مردمش رو همیشه می‌ستود و روشنفکرنمایان داستانا و نمایشنامه‌های کوتاه و بلندش رو وامی‌داشت تا در برابر اخلاق و مذهب‌ِ راستین سر تسلیم و درماندگی فرو بیارن.

«هر انسان عاقلی مخالفِ جنگه دوست من. اما تفاوت جنگ تهاجمی ‌و استعماری با دفاع مقدسی که بنده افتخار نوشتن اون رو دارم، زمینه تا آسمون. دفاع مقدس دفاع از میهن و شرفِ آدمه. غیر از این، ادبیات داستانی جنگ، به مفهوم جهانی اون، اگه از ادبیات داستانی عمومی‌ جلوتر نباشه، عقب‌تر هم نیست. شما قطعاً رمان‌های جنگ و صلح، شوا‌یک سرباز ساده، دُن آرام، وداع با اسلحه و خیلی‌های دیگه رو خوندید.»