بریدههایی از کتاب جاناتان مرغ دریایی
۳٫۴
(۱۸)
یک عالم چیز هست که باید بیاموزم!"
مسلم عباسپور
او از چیزهایی خیلی ساده حرف زد ــ از اینکه پرواز حق مسلم هر مرغ دریایی است، که آزادی مشخصاً سرشت وجودی اوست، که هرچه مانع این آزادی باشد باید کنار گذاشته شود.
صدایی از میان جمعیت بلند شد: "کنار گذاشته شود، حتا اگر قانون گله باشد؟"
I'mzucchini
بر پایهٔ آنچه در این دنیا میآموزیم، دنیای بعدیمان را برمیگزینیم. اگر چیزی یاد نگیری، دنیای بعدیات عین همین یکی خواهد بود، با همین محدودیتها و ممنوعیتها، و وزنههایی به سنگینی سرب که باید بر آنها غلبه کنی."
محمد
جاناتان آه کشید. در دل گفت: "وقتی حرفهایت غلط تعبیر شود، اینجوری باید تاوانش را بدهی. یا به چشم اهریمن نگاهت میکنند یا ایزد."
I'mzucchini
"فلچر دلبندم، طفلک پاکدل! آنچه را چشمانت بهت میگویند باور نکن. فقط محدودیتها را نشان میدهند. به بصیرتِ جان اتکا کن، حقیقتی را دریاب که در عمق وجودت پنهان است، و به برکتش میفهمی چهطور باید پرواز کرد."
Amirhossein
"مثل هر چیز دیگر، فلچر. به برکت تمرین."
I'mzucchini
جاناتان، متحیر، گفت: "سردرنمیآورم چرا توی این دنیا هیچ کاری سختتر از این نیست که پرندهای را متقاعد کنی که آزاد است، و میتواند این واقعیت را به خودش ثابت کند، به شرط آنکه کمی برای تمرین و تلاش وقت بگذارد! چرا باید آنقدر دشوار باشد؟"
Amirhossein
بر پایهٔ آنچه در این دنیا میآموزیم، دنیای بعدیمان را برمیگزینیم. اگر چیزی یاد نگیری، دنیای بعدیات عین همین یکی خواهد بود، با همین محدودیتها و ممنوعیتها، و وزنههایی به سنگینی سرب که باید بر آنها غلبه کنی."
تراب
جاناتان گاهی میگفت: "کلِ پیکرتان، از نوک این بال تا نوک آن بال، چیزی نیست مگر تجسم اندیشهتان، بهشکلی که قادرید آن را ببینید. قیدها را از اندیشهتان بردارید، و زنجیرهای جسمتان هم گسسته میشوند..."
فاطمہ
برای اغلب مرغهای دریایی، سیرکردن شکم بر اشتیاق به پرواز میچربد. اما برای این مرغ دریایی خاص، خوردن مهم نبود، بلکه به پرواز اهمیت میداد.
مسلم عباسپور
"بیا دوباره تمرین کنیم."
Hamid Adibzadeh
فلچر دلبندم، طفلک پاکدل! آنچه را چشمانت بهت میگویند باور نکن. فقط محدودیتها را نشان میدهند.
I'mzucchini
جاناتان مرغ دریایی بار دیگر به خلوت و تنهایی خودش برگشت، در دوردست دریا، گرسنه و شادمان و سرخوش، آموزش را از نو شروع کرد.
I'mzucchini
چرا به خورد و خوراکت توجهای نداری؟ پسرکم، از لاغری شدهای یک مشت پر و استخوان!"
I'mzucchini
بهشت یک مکان نیست، زمان هم نیست. بهشت یعنی رسیدن به کمال."
محمد
ما آزادیم هرجا مایلیم برویم و همینکه هستیم باشیم
مآهزاد
درحالیکه مثل کسانی حرف میزد که در بستر مرگ باشند، خیلی آهسته و بیرمق گفت: "کمکم کن. بیشتر از هر چیز توی دنیا، مشتاق پروازم...
I'mzucchini
قیدها را از اندیشهتان بردارید، و زنجیرهای جسمتان هم گسسته میشوند...
I'mzucchini
کینهتوزانه در دل میگفت: "به حرفهاشان یک سر سوزن هم اهمیت نمیدهم." و پروازکنان بهسمت "صخرههای دوردست"، چشماندازش از قطرههای اشک تار میشد. "
I'mzucchini
آن مرغان دریایی که تو از پیششان آمدهای هنوز روی زمین ایستادهاند و، بهخاطر یک لقمه غذا، جیغ و داد راه میاندازند و به جان هم میافتند. آنها فرسنگها با بهشت فاصله دارند
I'mzucchini
حجم
۵۱۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۹۵ صفحه
حجم
۵۱۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۹۵ صفحه
قیمت:
۳۴,۰۰۰
۲۷,۲۰۰۲۰%
تومان