من در راهپیمایی شرکت کردم و آنقدر جوّ من را گرفت که دو تا خیابان بیشتر از بقیه راهپیمایی کردم!!
نازبانو
دو تا کار خیلی ننگین است. یکی کودتا کردن، یکی استکبار جهانی به سرکردگی آمریکای پدرسگ (قصد خاصی نداشتم. دیدم سیوچند سال است به آمریکا فحشهای مختلف میدهیم، خواستم نوآوری کرده باشم)
نازبانو
تا به حال به متضاد دیرباز فکر کردهاید؟ میشود «زود بسته» اینکه چه چیزی زود بسته شود خوب است و چه چیزی زود بسته نشود خوب است خودش مسئله بسیار حائز اهمیت و تعیینکنندهایست چنانکه میتوان مردم را بر همین اساس به دو گروه طرفدار زود بسته شدن یا مخالف زود بسته شدن تقسیم کرد.
به این موضوع خوب فکر کنید. خوب فکر کردید؟ خیلی بیادبید!
نازبانو
ریمیدیوس جان، زندگی با من شوخیهای خرکی کرد.
|قافیه باران|
بله، بگذریم. بعد به من یک عکس داد که توی آن شکل یک گیتار بود. البته او انگار بیشتر منظورش به آدمی بود که کنار گیتار بود اما واقعیت این است که فقط عکس گیتار برای من جذاب بود. ریمیدیوس من خیلی دوست دارم برای تو گیتار بزنم. اینجا در بارها و حتی در کنار خیابان دخترهای زیبا با آهنگ گیتار میرقصند. خیلی خوب هم میرقصند. چند شب پیش یکی از همین رقصندهها... هیچی ریمیدیوس!... میرقصید. مثل بقیه.
سپیده
ازدواج چیز خوبیه ریمیدیوس. البته فقط اگه با تو باشه.
|قافیه باران|
یک تعداد نامه وجود دارد که با عبارت کلیشهای اگر از احوالات اینجانب خواسته باشید شروع میشود. این نامهها خیلی کاربرد ندارد و در واقع در طول زمان کارکرد خود را از دست داده است.
|قافیه باران|
کلمهی «پاره» وقتی پسوند یا پیشوند کلمات دیگری قرار میگیرد تعابیر دقیق و درستی خلق میکند. بر فرض یک رئیس دولتی به قطعنامههای شورای امنیت در مورد تحریمها میگوید «کاغذپاره» و توجه نمیکند حاصل این ماجرا به پاره شدن... مردم میانجامد
hoda.family