بریدههایی از کتاب آتش بدون دود (جلد دوم از مجموعه هفت جلدی)
۴٫۲
(۱۲)
میوهٔ بسیار، شاخهٔ درخت را میشکند، شادی بسیار، قلب را. ترکمن میگوید: با نصف خندهات بخند تا مجبور نشوی گریه کنی. با جامهٔ نو، چاروق نو نپوش. کمال، غصّه میآورد!
چوغوروک
زندگی در غمانگیزترین شکل خود، هرگز از لحظههای منفردِ شیرین و دلنشین، تهی نبودهاست و نخواهدبود
چوغوروک
گاهی اوقات، انسان مجبور میشود محبوببودن را فدای خوببودن بکند. محبوبمردمشدن، آسانتر از کارکردن برای مردم است.
sajjadquote
این ریاکاران و دروغگویان هستند که انسان را به حرفزدن، ناچار میکنند. در برابر آنها، اگر سکوت کنی، بُزدلی، و اگر سخن بگویی، همتراز ایشانی. این موقعیت بدیست که همیشه اراذل برای انسان پیش میآورند. وقتی یکی آنها میگویند و یکی تو میگویی، از خودت بیزار میشوی که چرا با چنین کسانی همدهان شدهیی؛ و وقتی میگویند و تو بزرگوارانه به راه خود میروی، فریاد میزنند که چرا جواب نمیدهد؟ اگر دروغ میگوییم، چرا جواب نمیدهد؟! بهراستی روزگاریست که هم گفتن مشکل است هم نگفتن…
sajjadquote
با دلتنگیات، مرا بیتاب نکن؛ و با بیتابیات، مرا دلتنگ نکن!
تو تکیهگاه منی مارال. تکیهگاه اگر محکم نباشد، تکیه بیمعنیست.
با قلبت احساس کن؛ امّا با قلبت فکر نکن!
بگذار کمی دیگر هم تحمّل کنیم؛ همانطور که صدها سال تحمّل کردهییم.
غذای نیمپخته از خام بدتر است؛ زیرا خام، فریب نمیدهد امّا نیمپخته میفریبد.
پس کمکم کن تا پخته بازگردم _مارال.
درّین
سولماز، یک باغ گل بود؛ امّا مگر میتوانستی یک غنچه از این باغ بچینی؟ چنان تیغبارانت میکرد که تا عمر داشتی از یادت نمیرفت. اگر جوانی به او خیره میشد، سولماز میایستاد و فرصت میداد. بعد میگفت: پسر! خوب نگاه کردی؟ حلالت باشد! گناهت پای من! دلت میخواست سولمازاوچی را ببینی، و دیدی؛ امّا اگر دفعهٔ دیگر که از مقابلت رد میشوم، سرت را پایین نیندازی، به گالان میگویم چشمهایت را از کاسه دربیاورد و برای مادرت بفرستد.
sajjadquote
چای دیشلمه خوردند، پیش از شام، و چای شیرین با پنیر تازه و نانِ مانده خوردند، به اسم شام.
Pouria Pourakbari
تو موج دریایی، گالاناوجا
صدای صحرایی، گالاناوجا
دشمنِ دشمن، رفیق دوست
با همهیی، تنهایی، گالاناوجا!
Pouria Pourakbari
جهالت میکردم، و انسان صادق کسیست که مدافع دوران جهالت خود نباشد. مارال! ما حق نداریم از همهٔ آنچه در گذشته کردهییم دفاع کنیم؛ چراکه در این صورت، هیچچیز تغییر نخواهدکرد و درست نخواهدشد.
درّین
«من نه یموتم نه گوکلان. ترکمنم، و ایرانیام. ایران، سرزمین من است، و ترکمن، خلق من…»
درّین
حجم
۲۱۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۹۲ صفحه
حجم
۲۱۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۹۲ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰۵۰%
تومان