بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سدنصرالدین | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سدنصرالدین

بریده‌هایی از کتاب سدنصرالدین

نویسنده:امیر خیام
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۴۳ رأی
۳٫۵
(۴۳)
مرحوم مرشد چلویی دربارهٔ روضه‌داری و روضه‌خونی برای امام‌حسین (ع) می‌گفت: «روضهٔ سیدالشهدا رو به گریه‌های خوشگلش می‌خرن نه به زَلَم‌زیمبوش
سیستماتیک
اوس‌باقر شاه‌دوست نبود، ضدشاه هم نبود؛ اما سر یه موضوع با شاه چپ افتاده بود. قضیه از این قرار بود که یه روز اوس‌باقر رفته بوده سینما. موقعی که «سرود ملی» رو پخش کرده‌ان و عکس شاه رو انداخته‌ان روی پرده، اوس‌باقر که سرگرمِ خوردنِ ساندویچ کالباس بوده، یادش رفته و بلند نشده و کف نزده. یه پاسبون هم این صحنه رو دیده و با باتومش کوبیده توی سر اوس‌باقر و بهش گفته: «الاغ، مگه نمی‌بینی شاه اومده؟ ... پا شو وایسا کف بزن!» از بس که اوقاتِ اوس‌باقر تلخ شده، ساندویچ توی گلوش گیر کرده و با ناراحتی بلند شده و اومده خونه. از اون به بعد هم یه‌سره به شاه فحش می‌داد
سیستماتیک
«مردْ خم می‌شه، اما تا نمی‌شه!»
Yeganeh.Rahmatii
مدیر ادارهٔ آموزش و ادبیات هم اصغرآقای خیام بود. اصغرآقا اهل شعر، شاعری، مشاعره، و این حرف‌ها بود. موقعِ فهموندنِ همه چی با شعر مثال می‌زد و یه‌سره می‌گفت: «این رو نگین که اشتباهه ... اگه این‌جوری بگین، درسته!»
Yeganeh.Rahmatii
اگه به خدا نگاه کردی و خدا هم بهت نظر کرد، بُردی. وگرنه اگه به آدم‌ها دل ببندی و امید داشته باشی، بدبخت روزگاری.
diba

حجم

۱۵۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۱۵۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۷۶,۰۰۰
۳۸,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد