بریده‌هایی از کتاب ذهن‌تان را مدیریت کنید؛ سرنوشت خود را بسازید!

فقط زمانی که بدانیم هدفمان چیست می‌توانیم استعدادها و انرژی خویش را برای رسیدن به آن متمرکز سازیم. مثل اشعه لیزری که روی هدف خود اثر می‌گذارد و حرکت بی‌وقفه و پرتلاش به سمت هدف می‌تواند به ما کمک کند تا منابع موردنیاز برای دستیابی به آن را توسعه بخشیم.

همه ما تقریباً با تشکیلات عصب‌شناسی مشترکی پا به عرصه وجود می‌گذاریم. ما در حدود ۱۰۰۰ میلیارد عصب (رگ عصبی) در مغز خویش داریم که هرکدام از این رگ‌های عصبی می‌تواند اطلاعاتی با سرعتی بالاتر از سرعت یک کامپیوتر شخصی قدرتمند تولید کند. براساس محاسبات صورت گرفته اگر قرار بود کامپیوتر ابر قدرتی ساخته شود که توانایی ذخیره‌سازی و پردازش ذهن بشر را داشته باشد، این کامپیوتر باید به اندازه ۵۰ زمین فوتبال و بلندای مجسمه آزادی می‌بود و هنوز ذهن شما بدون مصرف هیچ برقی حتی به‌اندازه یک لامپ کم‌مصرف می‌تواند به‌کار خود ادامه دهد. چقدر عجیب! درباره معجزه مغزتان و اینکه چه کارهایی می‌توانید با آن انجام دهید، بیندیشید.

«موفقیت، یک معلم پست است، افراد باهوش را با این فکر که‌ آن‌ها هیچ‌گاه بازنده نمی‌شوند اغوا می‌کند.» ـ بیل گیتس

بیشتر افراد منتظر چیزی شگفت‌انگیز و خارجی هستند تا در آنان تغییری به‌وجود آورد اما چیزی که‌ آن‌ها باید بدانند این است که‌ آن‌ها خودشان را با آموخته‌هایشان تغییر می‌دهند.

هیچ چیزی وجود ندارد که ذهن بشر توانایی رسیدن به آن را البته با استفاده از استراتژی‌ها و محرک‌های صحیح نداشته باشد.

زمانی که ما هدفی گسترده تعیین می‌کنیم ذهنمان سریعاً درمی‌یابد که اگر همان الگوی قبلی را تکرار کند هرگز نمی‌تواند به آن هدف دست یابد. بنابراین تفکرات خود را گسترش می‌دهیم و با ایده‌هایی بزرگ و کارآمد روبه‌رو می‌شویم! درنتیجه، به چیزی بسیار بالاتر از توانایی‌های درونی خود می‌رسیم.

میزان مسئولیتی که در قبال چیزی بر عهده می‌گیریم، همان میزان کنترلی است که بر آن چیز داریم.

مسئولیت‌پذیری باعث ایجاد قدرت می‌شود.

زمانی که سخت برای امتحاناتم تلاش می‌کردم، فرصت فراغت خود را صرف معامله، تجارت و شرکت در جلسات مذاکره می‌کردم.

اگر برای دیگران ممکن است، پس برای من نیز ممکن خواهد بود