بریدههایی از کتاب روانشناسی ملال
۳٫۱
(۱۲)
ما معمولاً به یک فرد بیحوصله میگوییم: «از این حال بیرون بیا»، یا به او راههایی پیشنهاد میدهیم که فکر میکنیم باید مفید باشند: «کتاب بخوان. برو بدو. تلویزیون تماشا کن. به دوستت زنگ بزن». درواقع آنچه را میگوییم خودش میداند -او گزینههای زیادی دارد که میتواند خود را با آنها مشغول کند. واکنش آنی ما به بیحوصلگی دیگران نشاندهندهٔ بیاطلاعی ما از سازوکارهای اساسی و علل پدیدآورندهٔ ملال است. فرد کسل بهخوبی میداند که گزینههایی برای مشغولیت در اختیار دارد، فقط نمیتواند خودش را با هیچیک از این گزینهها مشغول کند. اگر میتوانست، حتماً این کار را میکرد. اگر ملال عبارت باشد از ناتوانی در اقدام به یک کار، صرفاً گفتن این جمله به فرد که «آن کار را انجام بده»، باعث معجزه و انجام دادن آن کار نمیشود. ما نمیتوانیم به فردی که در حال غرق شدن است و شنا بلد نیست، چنین حرفی بزنیم: «فقط تا ساحل شنا کن.»
پیبردن به علل ملال کار دشواری است.
Mina
پس وقتی که احساس بیحوصلگی میکنیم، چه اتفاقی در ذهن ما میافتد؟ به نظر میرسد که دو سازوکار در این فرایند ایفای نقش میکنند: اول، ملال زمانی رخ میدهد که ما در یک چیستان تمایل گیر میافتیم؛ درواقع میخواهیم کاری انجام بدهیم، اما نمیخواهیم هیچ کاری بکنیم. در آن لحظه، نمیتوانیم میل به انجام دادن کاری را در خودمان ایجاد کنیم. شاید آرزوی شرایطی متفاوت را داریم و به همین دلیل ناامید میشویم. اما نکته اینجاست که نمیتوانیم میلی را در خودمان به وجود بیاوریم تا کار عملی در آن لحظه را انجام دهیم و بنابراین کسل میشویم. دوم، ملال زمانی رخ میدهد که ظرفیتهای ذهنی، مهارتها و استعدادهایمان بهکار گرفته نمیشوند - یعنی وقتی که از نظر ذهنی بیکار هستیم. هنگامی که هر دو سازوکار وجود دارند، ما کسل میشویم و بدون آنها کسل نیستیم
•آیــدا•
محققان ملال را برای حداقل یک مورد خوب میدانند و آن خلاقیت است؛ ملال میتواند محرکی برای بروز خلاقیت باشد.
Mina
ملال در عمیقترین سطوحش به ما میگوید که داریم تواناییهایمان را هدر میدهیم و با جهان به شکلی که عاملیتمان را ارضا کند، ارتباط برقرار نمیکنیم.
Mina
ما در دنیایی زندگی میکنیم که محصول تفسیرهای ماست: هر چه میبینیم، میبوییم، میشنویم، میچشیم و لمس میکنیم آغشته به معنایی است که ما به آن میدهیم.
Mina
اصل مهم برای انسانها و حیوانات این است که باید مصمم باشیم و طبق معیارهای خودمان وارد دنیا شویم؛ باید آزاد باشیم تا بر اساس آنچه برایمان مهم است، دست به انتخاب بزنیم. تنوع و هیجان فینفسه کافی نیستند.
Mina
ملال نیز، مانند درد، به ما انگیزهٔ اقدام به عمل میدهد تا تأثیر منفی عدممشغولیت را تعدیل کنیم.
هـ.ن
ملال زمانی رخ میدهد که ما در یک چیستان تمایل گیر میافتیم؛ درواقع میخواهیم کاری انجام بدهیم، اما نمیخواهیم هیچ کاری بکنیم. در آن لحظه، نمیتوانیم میل به انجام دادن کاری را در خودمان ایجاد کنیم. شاید آرزوی شرایطی متفاوت را داریم و به همین دلیل ناامید میشویم. اما نکته اینجاست که نمیتوانیم میلی را در خودمان به وجود بیاوریم تا کار عملی در آن لحظه را انجام دهیم و بنابراین کسل میشویم.
•آیــدا•
هسه میگوید: «چه حرف باارزشی میتوانم به تو بگویم جز اینکه آنچه بسیار به دنبالش میگردی، شاید درنتیجهٔ جستوجوهای فراوان تو یافت نشود.»
هـ.ن
صرفاً گفتن این جمله به فرد که «آن کار را انجام بده»، باعث معجزه و انجام دادن آن کار نمیشود. ما نمیتوانیم به فردی که در حال غرق شدن است و شنا بلد نیست، چنین حرفی بزنیم: «فقط تا ساحل شنا کن.»
پیبردن به علل ملال کار دشواری است.
sara.kh
حجم
۶۲۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۶۲۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۲۹,۵۰۰۵۰%
تومان