بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب روانشناسی ملال | طاقچه
تصویر جلد کتاب روانشناسی ملال

بریده‌هایی از کتاب روانشناسی ملال

انتشارات:نشر نوین
امتیاز:
۳.۶از ۱۷ رأی
۳٫۶
(۱۷)
ما معمولاً به یک فرد بی‌حوصله می‌گوییم: «از این حال بیرون بیا»، یا به او راه‌هایی پیشنهاد می‌دهیم که فکر می‌کنیم باید مفید باشند: «کتاب بخوان. برو بدو. تلویزیون تماشا کن. به دوستت زنگ بزن». درواقع آنچه را می‌گوییم خودش می‌داند -او گزینه‌های زیادی دارد که می‌تواند خود را با آنها مشغول کند. واکنش آنی ما به بی‌حوصلگی دیگران نشان‌دهندهٔ بی‌اطلاعی ما از سازوکارهای اساسی و علل پدیدآورندهٔ ملال است. فرد کسل به‌خوبی می‌داند که گزینه‌هایی برای مشغولیت در اختیار دارد، فقط نمی‌تواند خودش را با هیچ‌یک از این گزینه‌ها مشغول کند. اگر می‌توانست، حتماً این کار را می‌کرد. اگر ملال عبارت باشد از ناتوانی در اقدام به یک کار، صرفاً گفتن این جمله به فرد که «آن کار را انجام بده»، باعث معجزه و انجام دادن آن کار نمی‌شود. ما نمی‌توانیم به فردی که در حال غرق شدن است و شنا بلد نیست، چنین حرفی بزنیم: «فقط تا ساحل شنا کن.» پی‌بردن به علل ملال کار دشواری است.
Mina
بسیاری از مردم زندگی را نه دردناک، بلکه پوچ می‌پندارند
کاربر ۴۲۵۰۶۲۰
پس وقتی که احساس بی‌حوصلگی می‌کنیم، چه اتفاقی در ذهن ما می‌افتد؟ به نظر می‌رسد که دو سازوکار در این فرایند ایفای نقش می‌کنند: اول، ملال زمانی رخ می‌دهد که ما در یک چیستان تمایل گیر می‌افتیم؛ درواقع می‌خواهیم کاری انجام بدهیم، اما نمی‌خواهیم هیچ کاری بکنیم. در آن لحظه، نمی‌توانیم میل به انجام دادن کاری را در خودمان ایجاد کنیم. شاید آرزوی شرایطی متفاوت را داریم و به همین دلیل ناامید می‌شویم. اما نکته اینجاست که نمی‌توانیم میلی را در خودمان به وجود بیاوریم تا کار عملی در آن لحظه را انجام دهیم و بنابراین کسل می‌شویم. دوم، ملال زمانی رخ می‌دهد که ظرفیت‌های ذهنی، مهارت‌ها و استعدادهایمان به‌کار گرفته نمی‌شوند - یعنی وقتی که از نظر ذهنی بیکار هستیم. هنگامی که هر دو سازوکار وجود دارند، ما کسل می‌شویم و بدون آن‌ها کسل نیستیم
•آیــدا•
ملال در عمیق‌ترین سطوحش به ما می‌گوید که داریم توانایی‌هایمان را هدر می‌دهیم و با جهان به شکلی که عاملیتمان را ارضا کند، ارتباط برقرار نمی‌کنیم.
Mina
محققان ملال را برای حداقل یک مورد خوب می‌دانند و آن خلاقیت است؛ ملال می‌تواند محرکی برای بروز خلاقیت باشد.
Mina
هسه می‌گوید: «چه حرف باارزشی می‌توانم به تو بگویم جز اینکه آنچه بسیار به دنبالش می‌گردی، شاید درنتیجهٔ جست‌وجوهای فراوان تو یافت نشود.»
هـ.ن
ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که محصول تفسیرهای ماست: هر چه می‌بینیم، می‌بوییم، می‌شنویم، می‌چشیم و لمس می‌کنیم آغشته به معنایی است که ما به آن می‌دهیم.
Mina
اصل مهم برای انسان‌ها و حیوانات این است که باید مصمم باشیم و طبق معیارهای خودمان وارد دنیا شویم؛ باید آزاد باشیم تا بر اساس آنچه برایمان مهم است، دست به انتخاب بزنیم. تنوع و هیجان فی‌نفسه کافی نیستند.
Mina
ملال زمانی رخ می‌دهد که ما در یک چیستان تمایل گیر می‌افتیم؛ درواقع می‌خواهیم کاری انجام بدهیم، اما نمی‌خواهیم هیچ کاری بکنیم. در آن لحظه، نمی‌توانیم میل به انجام دادن کاری را در خودمان ایجاد کنیم. شاید آرزوی شرایطی متفاوت را داریم و به همین دلیل ناامید می‌شویم. اما نکته اینجاست که نمی‌توانیم میلی را در خودمان به وجود بیاوریم تا کار عملی در آن لحظه را انجام دهیم و بنابراین کسل می‌شویم.
•آیــدا•
ملال نیز، مانند درد، به ما انگیزهٔ اقدام به عمل می‌دهد تا تأثیر منفی عدم‌مشغولیت را تعدیل کنیم.
هـ.ن
«زمانی خود را واقعاً خوشبخت می‌پنداریم که هنوز آرزویی داریم و برای به دست آوردنش تلاش می‌کنیم و این کار را آن‌قدر ادامه می‌دهیم که میل پیوسته به رضایتِ خاطر تبدیل شود و رضایت خاطر مولد میلی تازه شود. چنان که سرعت این جریان زیاد باشد، نام شادی بر آن می‌نهیم و اگر کند باشد، نامش اندوه است. این حالت دوم خود را در قالب ملالی هولناک و عبث، در اشتیاقی بی‌جان و بدون هدف و در نوعی درماندگی مرگبار نشان خواهد داد.
کاربر ۴۲۵۰۶۲۰
ملال لحظاتی به سراغ ما می‌آید که نمی‌توانیم راهی به جلو پیدا کنیم؛ آنگاه که می‌خواهیم کاری کنیم، اما تمایل نداریم کاری را انجام دهیم که اکنون در دسترسمان قرار دارد. می‌توانیم اسمش را تنبلی یا بی‌میلی بگذاریم. یا شاید برعکس، نوعی حس «بی‌تابی»، بی‌قراری برای کاری که مطمئن نیستیم بتواند رضایت ما را جلب کند
fateme.gha.l.r.y
صرفاً گفتن این جمله به فرد که «آن کار را انجام بده»، باعث معجزه و انجام دادن آن کار نمی‌شود. ما نمی‌توانیم به فردی که در حال غرق شدن است و شنا بلد نیست، چنین حرفی بزنیم: «فقط تا ساحل شنا کن.» پی‌بردن به علل ملال کار دشواری است.
sara.kh
می‌کنیم. قضیه این نیست که دربارهٔ چه موضوعی فکر می‌کنیم، بلکه مسئله چگونگی فکر کردن ماست.
sara.kh
ملال در قالب وضعیتی بغرنج ظهور می‌یابد؛ دلمان می‌خواهد کاری کنیم، میل به مشغولیت داریم، اما هیچ‌یک از کارهایی که پیش رویمان است به نظر گزینهٔ ارضاکننده‌ای نیستند. این همان موضوعی است که به آن چیستانِ ملال می‌گوییم. برای رهایی از این میل، می‌توانیم
SiB
شوپنهاور این وضعیت را به‌خوبی توصیف کرده است: «زمانی خود را واقعاً خوشبخت می‌پنداریم که هنوز آرزویی داریم و برای به دست آوردنش تلاش می‌کنیم و این کار را آن‌قدر ادامه می‌دهیم که میل پیوسته به رضایتِ خاطر تبدیل شود و رضایت خاطر مولد میلی تازه شود. چنان که سرعت این جریان زیاد باشد، نام شادی بر آن می‌نهیم و اگر کند باشد، نامش اندوه است. این حالت دوم خود را در قالب ملالی هولناک و عبث، در اشتیاقی بی‌جان و بدون هدف و در نوعی درماندگی مرگبار نشان خواهد داد.»
znhosein
مهارت‌های توجهی ضعیف یکی از علل منطقی ملال هستند.
محمد1381__
ناخوشایندی می‌دانند که محصول تمایل به انجام دادن فعالیتی ارضاکننده و ناتوانی عملی در انجام دادن آن است.
Birdy
ملال میلی به امیال است.
کاربر ۴۲۵۰۶۲۰
ملال دعوت به عمل و هشداری برای مشغولیت بیشتر است.
کاربر ۴۲۵۰۶۲۰

حجم

۶۲۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۶۲۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد