بریدههایی از کتاب هنر رفتار با زنان
۳٫۴
(۴۳)
زن، در نتیجهٔ عقل ضعیفتری که دارد، از سودها و همینطور از زیانهای ناشی از عقل سهم کمتری میبرد
@a.h.shokri98
زنان کودکوار، مضحک، ساده و کوتهبیناند و، در یک کلام، در تمام دوران زندگی خود کودکان بزرگی هستند: [بازمانده] در مرحلهای بین کودک و مرد، در حکم کسی که انسان خاصی است.
@a.h.shokri98
ژان ژاک روسو گفته است: «زنها به طور عام دوستدار هیچ هنری نیستند، از هیچ هنری سردرنمیآورند و هیچ نبوغی در آن ندارند.»
@a.h.shokri98
افلاتون، که سقراط را برای هرگونه پرسش فلسفی الگو و سرمشق خود قرار داده بود، در این یک نکته از پیروی از سرمشق خود پرهیز کرد. او در کتاب جمهوری خود، خواهانِ حقوقی مساوی برای زنان است و، حتی فراتر از آن، زنها را به فلسفهآموزی فرا میخواند: ولی در حقیقت وی در همین اثر نیز صرفاً طرح یک آرمانشهر را ترسیم میکند نه یک جامعهٔ واقعی و زنده. همین فیلسوف عهد کهن، در رسالهٔ گفتوگو، در پیوند با آموزهٔ کوچ ارواح، به این باور میرسد که ارواح از بنیاد خاستگاهی مردانه دارند. آن دسته از کسانی که در زمان حیات زندگی بیمقدار و پستی در پیش گرفته باشند در روز رستاخیز به کالبدی زنانه درمیآیند و اگر باز هم کجرفتاری خود را وانگذارند، سرانجام در کالبد حیوان ظاهر میشوند.
احسان رضاپور
فیلسوفان بنا بر وظیفهٔ اصلی که بر دوش دارند پاسداران حکمتاند، اما در حقیقت ورشکستگان عالم عشق به شمار میروند
نرجس
زنانی که دوشیزگان فقیری بودهاند، خیلی وقتها، از زنانی که جهیزیهای پروپیمان و ارزشمند به خانه آوردهاند پرمدعاتر و اسرافکارتر هستند
کاربر ۸۷۶۰۵۸۴
زنها در دل فکر میکنند مشخصهٔ مردان همانا پول درآوردن است و بس، و بهعکس، مشخصهٔ خودشان به چنگ آوردن و خرج کردن بیمحابای آن پول
کاربر ۸۷۶۰۵۸۴
به نظر میرسد که فیلسوفان بزرگ عموماً نمیتوانند با زنان و با عشق رفتار و مراودهای درست و سنجیده داشته باشند.
احسان رضاپور
که زنها بسیار بیشتر از ما در زمان حال زندگی میکنند، و ازاینرو، اگر زنها تاب تحمل آن را داشته باشند، بیگمان بهتر از ما لذت میبرند
فرشاد فروزش
«ازدواج یعنی با چشمهای بسته دست فروبردن در کیسهای پر از مار، با این امید که از میان انبوه مارها یک مارماهی گیرت بیاید.» بهعلاوه، ازدواج، اگر در همهٔ مراحل قرین موفقیت باشد، منجر میشود به «نصف شدن حقوق و دو برابر شدن وظایف.»
احسان رضاپور
این حقیقت دارد که شوپنهاور، با وجود زنستیزی آشکار و ستایشهای فلسفی پرآبوتاب از زندگی گوشهگیرانه، به «سرخوشی و لذت متوازن» نیز گرایش داشت و در این میان از خوشیهای تن هم چشم نمیپوشید. کوتاه سخن اینکه فیلسوف ما اندرزِ آب میداد و دل در گرو شراب داشت.
احسان رضاپور
اگر قرار بود به زنها حقوق مساوی با مردان داده شود پس بایستی به آنها عقل مردان عطا میشد.
کاربر ۸۷۶۰۵۸۴
مارگاریته و ... البته سیاههای دردناک از مواردی دیگر از این دست نیز وجود دارد که دربردارندهٔ چند نمونهٔ ناچیز است از مواردی خلاف آنچه
کاربر ۶۴۷۰۶۲۸
گفتههای مشهور نشان میدهد که پر بیراه نیست اگر کانت را، که در نگاه اول فیلسوفی است صریح و عاری از بدگمانی، در داوری در باب زنان در حکم سرمشق و الگویی برای بدجنسیهای بعدی آرتور شوپنهاور و فریدریش نیچه در حق زنان بدانیم.
همچنین، از خلال تمام این داوریها به نظر میرسد که فیلسوفان بزرگ عموماً نمیتوانند با زنان و با عشق رفتار و مراودهای درست و سنجیده داشته باشند. حتی زمانی که میکوشند چنین نباشند، بداقبالی دامنشان را میگیرد
کاربر ۶۴۷۰۶۲۸
شما باید حسرت مشرقزمین را بخورید! آنجا مرد در صورت فراهم کردن سرپناه و خرجی برای زنانش لازم نیست غم دیگری داشته باشد. او میتواند بستیزد، با جنگافزارها تمرین کند و به فرزانگان گوش بسپارد؛ او در برابر این ذلت و پستی که مردی دلیر دربست به انقیاد یک غاز احمق دربیاید قد علم کرده است؛ از آنجا که زنان متعدد او را از عشق یگانه و منحصر به یکی محافظت میکنند، او عاقبت مردی آزاد میشود.
علیرضا
حجم
۶۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۶۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
قیمت:
۲۲,۰۰۰
۱۱,۰۰۰۵۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد