با استناد به آثار دیگر شوپنهاور، نیک میدانیم که زندگی از دیدگاه او دردناک است و ما الزاماً برای نیکبخت شدن به دنیا نیامدهایم، و نیکبختی شاید در لحظاتی چهره مینماید که فرد در پی تخفیف درد میکوشد. اما فیلسوف آلمانی بهرغم این باور، در این برهه از زمان، نشان میدهد که فلسفه میتواند دردناکی پیری را تا حد زیادی تخفیف دهد، یا منشأ برخی دردها را بشناسد و پس از آن رفعش کند، یا تعریف دم دست ما از درد و ناکامی را دستخوش دگرگونی سازد تا هر ناچیزی قادر نباشد آه از نهادمان بلند کند.
احسان رضاپور
انسانها مثل دستگاه ساعت هستند که کوک شدهاند و حرکت میکنند، بیآنکه بدانند چرا.
امیر
هوسهای ناشی از رانهٔ جنسی کاملاً شبیه نورهای کاذباند. به سرزندهترین وجه فریبمان میدهند و به اشتباه میاندازندمان، اما ما دنبالشان میرویم، و آنها هم بر این قرار ما را به لجنزار میکشانند و خود گموگور میشوند.
امیر
مرگ فریبی را میزداید که آگاهی ما را از آگاهی سایرین جدا میسازد. این است جاودانگی.
امیر
نگاه هوشمندی حتی ظریفتریناش، آنجا از نگاه نبوغ متمایز است که اولی جای مُهر یا نقش ضربشدهٔ خدمتگذاری اراده را بر خود دارد، و دیگری، برعکس از آن فارغ و رهاست.
امیر