بریده‌هایی از کتاب ایده های بزرگ برای ذهن کنجکاو

او استاد بسیار خوبی بود.. مهربانی و همدردی (حساس بودن نسبت به احساسات دیگران) برایش بسیار اهمیت داشت.

انسانهای مهم زیادی در دنیا وجود دارند که ثروتمند نیستند.

مشاغل پردرآمد همیشه، لذت بخش نیستند. این مشاغل معمولا بسیار تنش‌زا هستند. اگر پول زیادی به شما پرداخت می‌شود، مردم از شما انتظار دارند تا همیشه، در آن چه انجام می‌دهید، بسیار خوب باشید.

که مشاغل پردرآمد همیشه، لذت بخش نیستند. این مشاغل معمولا بسیار تنش‌زا هستند. اگر پول زیادی به شما پرداخت می‌شود، مردم از شما انتظار دارند تا همیشه، در آن چه انجام می‌دهید، بسیار خوب باشید.

شما باید پول بیشتری را برای جذب بهترین افراد پیشنهاد کنید.

حقوق و دستمزد به خوب بودن کار یا خوب بودن فرد ارتباطی ندارد.

زمانی که طفلی بسیار کوچک هستیم، ما می‌بینیم و احساس می‌کنیم، اما تنها زمانی که بزرگ تر می‌شویم، شروع به تفکر در مورد آن‌ها می‌کنیم.

هنر می‌تواند باعث شود تا ما به برخی چیزهای زیبا و مهم در زندگی توجه بیشتری کنیم.

اخبار بیشتر بر اتفاقات بدی تمرکز دارند که در جهان می‌افتند، تا به مردم اطلاع رسانی کرده و توجه آنها را جلب کند، اما اگر اخبار زیادی تماشا کنیم، ممکن است چنین احساس کنیم که هر اتفاقی که در جهان می‌افتد، ترسناک است. اما اینطور نیست. اتفاقات خوب و دلپذیر زیادی نیز روی می‌دهند اما آنها جلب توجه نمی کنند؛ به همین دلیل، پی بردن به آنها سخت تر است.

چقدر لذت بخش است زمانی که کسی برای شما داستانی می‌خواند.

بسیار شجاع بود و چندان نگران این نبود که مردم در مورد او چه فکری می‌کنند.

زندگی تنها به معنی احساس داشتن پیشرفت در حل مشکلاتی است که برای شما اهمیت دارند حتی اگر به طور کامل، نتوانید آن را حل کنید.

زمانی که احساس می‌کنید به این دلیل دوست دارید چیزی را یاد بگیرید که به شما کمک خواهد کرد تا مشکل مهمی را حل کنید، تحصیل بسیار هیجان‌انگیز می‌شود.

"چطور ممکن است مردم کمتر با هم مشاجره کنند؟"

آن چه که زندگی را سخت می‌کند، مشکلات است، پس بسیار منطقی است باحل کردن مشکلات کاری کنیم تا زندگی را بهتر شود و به آن معنی دهیم.

بسیاری از مردم می‌توانند شما را درک کنند، تنها ممکن است هنوز آن‌ها را نشناخته باشید.

او درباره تمام چیزهایی نوشت که دوست داشت و برای او جالب بود.

او دوست داشت تا وقت خود را در اتاق مخصوصی پر از کتاب، در برجی در قلعه‌اش بگذراند. با وجودی که مردم محلی به اندازه او تحصیل کرده نبودند، او علاقه زیادی به آن‌ها داشت. او فکر می‌کرد که پرورش گیاهان یا تمیز کردن خانه به همان اندازه خواندن کتاب آموزنده است.

دانستن این که کجا احساس تنهای می‌کنید، نقطه آغاز رابطه دوستانه است، چون دوستان خوب کارهایی را برای یکدیگر انجام می‌دهند، که هیچ کس دیگر انجام نمی دهد.

هر کسی به دنبال افرادی است که او را بفهمند، تا دیگر احساس تنهایی نکند.