بریدههایی از کتاب آری به زندگی در کشاکش ناملایمات
۳٫۲
(۵۶)
فرانکل و اِلی حدود پنج دهه را دوشادوش هم سپری کردند؛ پنج دهه پرکار، پرخاطره و سرشار از عشق. گفته میشود روزی درحالیکه یکی از دوستان فرانکل نیز در خانه آنها بود، صحبت به محل خاکسپاری آنها منحرف میشود. آنطور که به نظر میرسید فرانکل باید در کنار افراد دیگری که از هولوکاست نجات یافته بودند در بخش یهودیان قبرستان دفن میشد و الی نیز در بخش کاتولیک در آنسوی رود دانوب. اما این جدایی موضوعی نبود که برای هیچیک از آنها اهمیت داشته باشد. فرانکل میگفت هیچ اهمیتی ندارد که ما کجا دفن میشویم. هیچکس نمیتواند زندگیای را که با هم سپری کردیم از ما بگیرد، تمام کارهایی را که با هم انجام دادیم، ما جداشدنی نیستیم.
lrigrats
فرانکل همیشه چیزی برای بخشیدن داشت برخلاف اهالی سیاست که همیشه قصد و نیّتشان مبتنی بر گرفتن چیزی از مردم است.
lrigrats
اگر نظر من را بخواهید تنها دو نژاد واقعی وجود دارد: نژاد مردمان شریف و نژاد مردم ناشریف و این شکاف نژادی در همه ملتها، احزاب و انواع گروهها وجود دارد. مردم شریف همیشه در اقلیت بودهاند و احتمالاً برای همیشه نیز در اقلیت باقی خواهند ماند. اما خطر در جای دیگری در کمین است. خطر آنجاست که دستگاه سیاسی همین مردم ناشریف را به سمت خط مقدم تشویق میکند و بهاینترتیب اجازه میدهد تا عنصری منفی کنترل ملت را به دست گیرد. خطر واقعی در اینجا نهفته است. از آغاز هیچ ملتی از این تهدید در امان نیست. بنابراین بهجرئت میتوانم بگویم: اساساً هر ملتی و نیز همه ملتها قابلیت رقم زدن هولوکاست دیگری را دارند!»
lrigrats
نحوه کنار آمدنمان با مشکلات بهدرستی نشان میدهد ما کیستیم و این امر ما را قادر میسازد تا زیستنی معنادار را تجربه کنیم.
مها؛ فرزند ماه
«ارزشش را داشت اگر تنها برای همین یک لحظه زندگی میکردم!»
مها؛ فرزند ماه
این واقعیت را تجربه کردهایم که اگر گرسنگی هدف یا معنایی داشته باشد انسانها واقعاً حاضرند گرسنگی بکشند.
مها؛ فرزند ماه
میشود لطف کنی و خیلی سریع به من بگویی معنای زندگی چیست؟
مها؛ فرزند ماه
بههرحال هیچیک از ما نمیدانیم چه چیزی و یا چه لحظه بزرگی در انتظارمان است.
مها؛ فرزند ماه
کییرکگارد مَثَل حکیمانهای دارد که میگوید دروازه خوشبختی همیشه رو به «بیرون» گشوده میشود. این مثل به این معناست که دروازه سعادت دقیقاً در مقابل شخصی که تلاش میکند آن را به سمت «درون» بگشاید، بسته میشود.
مها؛ فرزند ماه
زندگی هرقدر هم که سخت و طاقتفرسا باشد، اما باز میتوان معنایی در آن یافت که زندگی را باارزش کند
Mary gholami
«قویتر از تقدیر شجاعتی است که سرسختانه آن را تاب میآورد».
کاربر ۱۸۴۴۷۵۸
«قویتر از تقدیر شجاعتی است که سرسختانه آن را تاب میآورد».
کاربر ۱۸۴۴۷۵۸
فرانکل نقل میکند از دانشجویانش پرسیده بود درباره آنچه به زندگی خود او یعنی زندگی فرانکل، معنا داده چه فکری میکنند. یکی از دانشجویان دقیقاً درست حدس زد: کمک به دیگران برای پیدا کردن غایت خود. فرانکل این سخنرانیها – و این کتاب را – اینگونه به اتمام میرساند که تمام هدفش این بوده هر یک از ما بتوانیم تحت هر شرایطی و بهرغم تمام ناملایمات به زندگی آری بگوییم.
کاربر ۱۸۴۴۷۵۸
اگر نظر من را بخواهید تنها دو نژاد واقعی وجود دارد: نژاد مردمان شریف و نژاد مردم ناشریف و این شکاف نژادی در همه ملتها، احزاب و انواع گروهها وجود دارد. مردم شریف همیشه در اقلیت بودهاند و احتمالاً برای همیشه نیز در اقلیت باقی خواهند ماند. اما خطر در جای دیگری در کمین است. خطر آنجاست که دستگاه سیاسی همین مردم ناشریف را به سمت خط مقدم تشویق میکند و بهاینترتیب اجازه میدهد تا عنصری منفی کنترل ملت را به دست گیرد. خطر واقعی در اینجا نهفته است. از آغاز هیچ ملتی از این تهدید در امان نیست. بنابراین بهجرئت میتوانم بگویم: اساساً هر ملتی و نیز همه ملتها قابلیت رقم زدن هولوکاست دیگری را دارند!»
کاربر... :)
بهرغم تمام ناملایمات، رنج هیچ انسانی نمیتواند با رنج شخص دیگر مقایسه شود؛ به این دلیل که بخشی از ماهیت رنج این است که به شخص بهخصوصی تعلق دارد، رنج مختصِ به او است – به این معنا که «بزرگی» آن تنها به فرد مبتلا یعنی خود شخص بستگی دارد. رنج یگانه یک انسان به اندازه منحصربهفرد بودن همان انسان، بیمانند و امری منحصراً فردی است.
reyhan
آیا میتوان رنج انسان را بهگونهای اندازهگیری کرد یا سنجید که با رنج شخص یا انسان دیگر مقایسه شود. مایلم دراینباره بگویم که رنج انسان غیرقابلمقایسه و سنجشناپذیر است! رنج واقعی شخص را کاملاً لبریز کرده و تمام وجود او را در برمیگیرد.
reyhan
امید به تعویق افتاده دل را بیمار میکند
reyhan
ما حق سلب میل به زندگی را در هیچ بیماری نداریم!
reyhan
چنانچه ضربات پتکِ تقدیر و گداختگی ناشی از رنج نبود وجود ما دیگر چطور شکل و حالت میگرفت؟
reyhan
لذت بهخودیخود نمیتواند به وجود ما معنا بخشد؛ همانطور که فقدان لذت نیز نمیتواند معنا را از زندگی سلب کند
reyhan
حجم
۲۳۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۲۳۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
قیمت:
۲۷,۰۰۰
۱۳,۵۰۰۵۰%
تومان