بریدههایی از کتاب مامورهای اعدام
۳٫۹
(۴۷)
شما دارین یه آدمِ بیگناهو اعدام میکنین!
SIR_SARAB
آقایونِ محترم؟ به سلامتی... پایانِ... اعدام.
SIR_SARAB
شِرلی: (مکث) فکر کنم یه دماغهی قوسداری باشه که رو آبه، با اینکه مطمئن نیستم ها.
مونی: خب، من حتی نمیدونم دماغه چیه. گمونم همین یعنی ابلهاَم دیگه.
شِرلی: نه، اگه نمیدونستی قوس یعنی چی، اونموقع یعنی ابله بودی.
پرویز
پسرها از دخترهای افسرده خوششون نمیآد، یا از دخترهای خجالتی. یا اگه هم خوششون بیاد، باز از دخترهای افسردهای خوششون میآد که خیلی خوشگلاَن، در نتیجه میتونن افسرده بودنِ اون دخترها رو نادیده بگیرن.
پرویز
آلیس: پسرها از دخترهای افسرده خوششون نمیآد، یا از دخترهای خجالتی. یا اگه هم خوششون بیاد، باز از دخترهای افسردهای خوششون میآد که خیلی خوشگلاَن، در نتیجه میتونن افسرده بودنِ اون دخترها رو نادیده بگیرن.
شِرلی: ولی من باطنم قشنگه مامان!
آلیس: ولی تو باطنت هم قشنگ نیست آخه عشقم! باطنت جوگیره و ظاهرت افسردهس. هیچ پسری این ترکیبو نمیخواد. پس بهش فکر کن.
نازنین بنایی
مامان باباها معمولاً با این قضیه که بچهی پنجسالهای تو یه تصادفِ غمانگیز از دست رفته راحتتر کنار میآن تا اینکه بچهی پنجسالهای فهمیده زندگی چه گُهیه و برای خلاصی ازش دستبهکار شده.
Chia.V
همبرگر و سیبزمینی سرخکرده خوردم و بامزهبازی هم درنمیآرم وقتی میگم اینجا تو شمالِ مملکت، مُسکرجات نیست که شاشگَندِ کوفته. چهطور یه کَسی میتونه به همبرگر و سیبزمینی سرخکرده گَند بزنه آخه؟ سؤالم اینه که چهطور. همبرگر و سیبزمینی سرخکردهس دیگه! حتی حبوباتِ دورش هم بدمزه بودن. چهطور یه کَسی میتونه به لوبیا پخته گَند بزنه آخه؟ فقط باید درِ قوطیشو باز کنی دیگه، نه؟
penelope
«نگران بودن» ، چیزِ خوبیه، نیست، «نگران بودن» ؟ «نگران بودن» یعنی دوستش داری، نه؟ یعنی برات مهمه.
bilijacks
روزی نمایش دیوید مَمِت، بوفالوی امریکایی، را روی صحنه دید، و عاشقِ نوشتنِ درام شد و تصمیم گرفت باقیِ عمرش را صرفِ این کار کند. (بعدها فقط دو نمایشنامهی دیگر شگفتزدهاش کردند و رویش تأثیر گذاشتند: غربِ حقیقیِ سَم شپارد و جوی قاتلِ ترِیسی لِتز.) او صدوبیست طرحِ فیلم نوشت و برای هر شرکتِ فیلمسازی و شبکهی تلویزیونیای که اسمش را شنیده بود فرستاد و همهشان هم بدون استثنا طرحهایش را رد کردند، اما عقب ننشست، بچهپُررویی بود که نه را تحمل نمیکرد،
baran
آلیس: «نگران بودن» ، چیزِ خوبیه، نیست، «نگران بودن» ؟ «نگران بودن» یعنی دوستش داری، نه؟ یعنی برات مهمه.
hyimella
ولی پول که داشته باشی، میتونی از زیرِ همهچی قِسِر درری دیگه. من همیشه به این نتیجه رسیدهم که پول همهچیه.
hyimella
هَری: بهت که گفتم، اگه آروم باشی، کلاً برا خودت هم آسونتر میشه.
هِنِسی: برا من آسونتر نمیشه. من میمیرم.
hyimella
آلیس: پسرها از دخترهای افسرده خوششون نمیآد، یا از دخترهای خجالتی. یا اگه هم خوششون بیاد، باز از دخترهای افسردهای خوششون میآد که خیلی خوشگلاَن، در نتیجه میتونن افسرده بودنِ اون دخترها رو نادیده بگیرن.
asiyeah
«نگران بودن» ، چیزِ خوبیه، نیست، «نگران بودن» ؟ «نگران بودن» یعنی دوستش داری، نه؟ یعنی برات مهمه.
ساناز
هَری: بهت که گفتم، اگه آروم باشی، کلاً برا خودت هم آسونتر میشه.
هِنِسی: برا من آسونتر نمیشه. من میمیرم.
lonelyhera
شِرلی: من نمیافتم به افسردگی مامان!
آلیس: پسرها از دخترهای افسرده خوششون نمیآد، یا از دخترهای خجالتی. یا اگه هم خوششون بیاد، باز از دخترهای افسردهای خوششون میآد که خیلی خوشگلاَن، در نتیجه میتونن افسرده بودنِ اون دخترها رو نادیده بگیرن.
شِرلی: ولی من باطنم قشنگه مامان!
آلیس: ولی تو باطنت هم قشنگ نیست آخه عشقم! باطنت جوگیره و ظاهرت افسردهس. هیچ پسری این ترکیبو نمیخواد. پس بهش فکر کن.
88
داره حرف میزنه ها... این پسرها میخوان حالا که مستی حرفِ راست بزنی.
bilijacks
خوشم میآد قواعدو به هم بریزم. (مکث) کاری کنم آدمها همیشه حواسشون جمع باشه که چیکار میخوام بکنم
bilijacks
تو اساسنامهی خجالتیها نوشته. در باز نمیکنن. من همینجا میشینم به افسردگی.
bilijacks
پسرها از دخترهای افسرده خوششون نمیآد، یا از دخترهای خجالتی. یا اگه هم خوششون بیاد، باز از دخترهای افسردهای خوششون میآد که خیلی خوشگلاَن، در نتیجه میتونن افسرده بودنِ اون دخترها رو نادیده بگیرن.
Zahra Fatahi
حجم
۱۰۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱۰۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
۸۴,۰۰۰۳۰%
تومان