- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب آتوسا
- بریدهها
بریدههایی از کتاب آتوسا
۴٫۵
(۲۵۰)
نگاه آتوسا در دشت چرخید. در یک سو، شهر پاسارگاد آرام گرفته بود و در سوی دیگر بانوان میانسالی که در پشت سر لشکریان آب بر زمین میپاشیدند. آنان در پشت سر سپاهیان آب بر خاک میریختند تا سبب آبادانی گردد. شاید آبهایی که بدین سان بر زمین میریخت، نماد اشکهایی بود که باید بر چهرههایشان میبارید و چون بدانها آموخته بودند که گریه در پس جنگاوران، شگون ندارد، اکنون اشک در گلوهایشان گره خورده و فرو داده شده بود.
🍀BAHAR🌴
آیا شما پنداشتهاید مردم باید در راه مهری دست نیافتنی، زندگی خود را تباه کنند؟
|قافیه باران|
از این رو، اگر کورش را آشکارکنندهی ایران در چشم جهانیان بدانیم، داریوش را باید سازندهی کشور نامید.
شیلا در جستجوی خوشبختی
من داریوش! آگاه باش که هنرهایم و برتریم چگونه است!
شیلا در جستجوی خوشبختی
! در تمام خانوادهها فرزندان میانی سازگارتر هستند. چرا که همواره باید با بزرگترها و کوچکترها خود را هماهنگ نمایند.
شیلا در جستجوی خوشبختی
خاری که بر دست مینشیند بیرون میآید و دردش را فراموش میکنیم. داد از آن زخمی که بر دل مینشیند و سرایش را رها نمیکند.
Shamini
دخترم جهان بدون مهر و شادی مردم ارزشی ندارد و خاک به خودی خود، تو را به کار نمیآید. بیاندیش کشوری را بدون مردمانش به تو بسپارند، به زودی آن را رها میکنی و به نزدیکترین آبادی پناه میبری. شاید این راز نهان تو را به کار آید: من از راه مهر ورزیدن به مردم، به مهر بیکرانه پیوستم.
Shamini
باید از پوستهی من گریخت. سود و زیان من، آیین من، سرزمین من. پس از آن او پدیدار میگردد: خدای ما.
منکسر
منش پهلوانی تنها در داشتن چنگ پولادین نیست و پهلوان کسی است که همراه تن ورزیده، شکیبا و فروتن باشد.
mobinabayrami
تنها کسی که در مرداب میمیرد، سرانجام بخشی از آن آبگیر میشود و آنان که آزادانه از کنارهها گذر میکنند، هرگز در نخواهند یافت نیلوفرهای آبی، ریشه در هستی کدام گمشدگان دارند.
Raana
آیا مهرورزی نشان و نوشته میخواست؟
Raana
دو گام در پیش و یک گام به پس که در زندگی افت و خیز در هم است و باید به گونهای تلاش کرد تا گامهای رو به پیش افزونتر از پس روی باشد.
Zahrayaqubi
زندگی تلاشی است برای نزدیک کردن آنچه هست، به آنچه آرزو داری.
Arezu
ما در پشت پردهها سربازان را میزاییم و بزرگ میکنیم. روزی هم که مردیم همه چیز به پایان میرسد. گویی از روز نخست به جهان نیامدهایم
خیر کثیر
تنها کسی که در مرداب میمیرد، سرانجام بخشی از آن آبگیر میشود و آنان که آزادانه از کنارهها گذر میکنند، هرگز در نخواهند یافت نیلوفرهای آبی، ریشه در هستی کدام گمشدگان دارند.
🍀BAHAR🌴
شاه هم مردی است که میتواند رفتار درست و یا نادرست داشته باشد و ستایش و آفرین درباریان، گمراهش خواهد کرد. بالاتر نشستن، کسی را به جایگاه ایزدان نمیرساند.
🍀BAHAR🌴
چشم مردم به چیزی است که آن را ندارند.
🍀BAHAR🌴
در هر کجای جهان که کودکی میخندید، بانگ شادمانی او دستنبشتهی زنی بود که به هستی پیشکش گردیده. شاید از همین روست که بانوان از جنگ و کشتار گریزانند. چگونه میتوان پا به پای کودکی راه رفت، خوراک را برای فرو دادن او نرم کرد، هنگامیکه بزرگ شد به برازندگی او دل بست و پس از همهی اینها فرمان به خاک و خون کشیدنش را داد؟ این چنین است که زنان برای نگهداری از خانواده تا پای جان میایستند و برای کشتار و از بین بردن ناتواناند. با این همه، روزگار ساز خودش را میزند و اگر کسانی از جنگ و درگیری میگریزند، جنگ و نبرد آنان را پیدا میکند و جهانِ آرامشان را بر هم میزند
🍀BAHAR🌴
زندگی تلاشی است برای نزدیک کردن آنچه هست، به آنچه آرزو داری.
🍀BAHAR🌴
خاری که بر دست مینشیند بیرون میآید و دردش را فراموش میکنیم. داد از آن زخمی که بر دل مینشیند و سرایش را رها نمیکند.
سپیده
حجم
۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۶۴۸ صفحه
حجم
۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۶۴۸ صفحه
قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
۷۵,۰۰۰۵۰%
تومان