بریدههایی از کتاب واژه نامه حزن های ناشناخته
۳٫۷
(۱۰۶)
نخستین بار که ایکاروس بالهایش را برای پرواز گشود، هشداری شنید: «بیش از اندازه به خورشید یا دریا نزدیک نشو. یکی موم پرهایت را ذوب میکند و دیگری پَرهایت را سنگین میکند. مسیر میانه را پیش بگیر.»
|ݐ.الف
فولز گِلت fool’s guilt /foolz-gilt/
اسم. حسی از شرمندگی که بدون ارتکاب به خطایی احساسش میکنید؛ مثلاً زمانی که با سرعت مجاز از ماشین پلیس سبقت میگیرید، یا بیآنکه چیزی خریده باشید از فروشگاه خارج میشوید
مها؛ فرزند ماه
فالِزیا falesia /fuh-lee-zhuh/
اسم. این آگاهی اضطرابآور که شاید اهمیت فردی برای شما و اهمیت شما برای او لزوماً باهم مطابقت نداشته باشد؛ آگاهی از اینکه شاید بهترین دوستتان شما را تنها یک دوست خوب بداند یا کسی که بهسختی میشناسید، به چشم مرشد خود به شما بنگرد، یا کسی که عشق بیقیدوشرطی به او دارید، برای دوستداشتنتان یکیدوتایی شرط داشته باشد. برگرفته از کلمهٔ پرتغالی فالِزیا
باغبان 🤗🌱
هارمونویا harmonoia /hahr-muh-noi-uh/
اسم. احساس بیقراری ناشی از ترس، آن زمان که زندگی تنها اندکی زیادهازحد راحت و بیدردسر است؛ آن زمان که گویی همه طوری مشکوک باهم خوب و خوشاند، بههمراه سکون وهمانگیزی که سبب میشود بخواهید برای فروپاشی اجتنابناپذیر این آرامش آماده شده یا خود آن را از هم بپاشید.
مها؛ فرزند ماه
اکسولانسیس exulansis /ek-suh-lan-sis/
اسم. میل به دستبرداشتن از تلاش برای صحبت از تجربهای خاص، چراکه مردم نمیتوانند بهدرستی با آن ارتباط برقرار کنند؛ خواه بهسبب حسادت، خواه ترحم یا صرفاً بیگانگی. تصمیمی که سبب میشود تا آن تجربه در حین بازگویی از باقی داستان شما حذف شود، تا بدانجا که دیگر برای خودتان نیز به شکل افسانهای درآید که با بیقراری در میانهٔ مهی غلیظ سرگردان است و دیگر حتی در پی یافتن مکانی برای فرودآمدن و آراموقرارگرفتن نیست.
𝓚🌼𝓼𝓪𝓻
اما اگر در بستر مرگ از شما بپرسند که زندگی روی زمین چگونه بود، شاید تنها پاسخ صادقانه این باشد: «نمیدانم. تنها یک بار از آن گذر کردم، اما بهراستی هرگز آنجا نبودم.»
خاتون
ماهپیوهانزیا Mahpiohanzia /mah-pee-oh-han-zee-uh/
اسم. احساس عجز حاصل از ناتوانی در پروازکردن
مها؛ فرزند ماه
صفت. احساس شرمندگی پس از آنکه خود را قدری بیش از اندازه به کسی نشان داده و به او اجازه دادهاید دید بسیار واضحی از خُردی، خشم، ترس و آسیبپذیری کودکانهٔ شما پیدا کند. آرزو میکنید ای کاش میتوانستید آن لحظه را بهنحوی بازپس گیرید؛ گویی بخواهید دری را که طوفان پیشتر از لولاهایش خارج کرده با احتیاط ببندید. برگرفته از کلمهٔ گالیک اسکاتلندی
باغبان 🤗🌱
مولِدرو moledro /moh-leh-droh/
اسم. احساس اتصالی پُرطنین با نویسنده یا هنرمندی که هرگز نخواهید دید، فردی که ممکن است قرنها پیش از این و هزاران مایل دورتر زیسته باشد، اما همچنان قادر است به ذهنتان نفوذ کند و قطعاتی از تجربیات خود را بر جای بگذارد، همچون توده سنگهای کوچک بهجامانده از کوهنوردان که نشانی از مسیری پنهانی در قلمرویی ناآشنا هستند.
Nova
کایرواسکلروسیس kairosclerosis /kahy-roh-skluh-roh-sis/
اسم. لحظهای که به اطراف نگاه میکنید و درمییابید در آن لحظه شادید و آگاهانه میکوشید آن لحظه را بهتمامی تجربه کنید.
فئودور میخائیلوویچ داستایفسکی
حجم
۹۳۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۹۳۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
قیمت:
۶۹,۰۰۰
۳۴,۵۰۰۵۰%
تومان