اِندزوند endzoned /end-zownd/
اسم. این احساس پوچ و توخالی که دقیقاً چیزی را که فکر میکردید میخواهید به دست آوردهاید، اما اکنون به این واقعیت پی بردهاید که دستیابی به آن شما را خوشحال نمیکند.
مها؛ فرزند ماه
میدینگ midding /mid-ing/
اسم. لذت آرام و آسودهٔ نزدیکی به یک دورهمی، اما با قدری فاصله؛ مثلاً پرسهزدن در اطراف آتش اردوگاه، گفتوگویی آهسته در جایی دور از مرکز مهمانی، بستن چشمها در صندلی عقب ماشین و گوشسپردن به گفتوگوی دوستان در صندلی جلو. احساس میکنید سرخوشانه نادیدنی هستید و درعینحال بهتمامی بخشی از گروهید. بهخوبی آگاهید که همه باهماند و حال همه خوب است. تمام شور و هیجانِ بودن در آنجا را حس میکنید، بیآنکه نیاز باشد بارِ این حضور را بپذیرید. برگرفته از کلمهٔ انگلیسی میدینگ /midding/، املای جایگزین میدن /midden/، توده زبالهای که در نزدیکی مکان یا خانهای قرار گرفته.
|ݐ.الف
دِ وو /dès vu/: آگاهی از اینکه این لحظه به خاطره بدل خواهد شد.
|ݐ.الف
مِرِّنیس merrenness /mair-uhn-nis/
اسم. انزوای آرامشبخش رانندگی در اواخر شب
مها؛ فرزند ماه
تکهای از وجود شما میل دارد خودرو را در میانهٔ ترافیک رها کند، از بالای حصار بپرد و بهسوی جنگل بگریزد.
مها؛ فرزند ماه
اکسولانسیس exulansis /ek-suh-lan-sis/
اسم. میل به دستبرداشتن از تلاش برای صحبت از تجربهای خاص
مها؛ فرزند ماه
چه کسی میداند که باید از انسانی معمولی انتظار چه میزان از طاقت و تحمل داشت؟ شاید زندگی انسان چنان سخت و نامساعد باشد که همهٔ ما سزاوار قدری همدردی باشیم. یا شاید زندهبودن بهخودیِخود موهبتی چنان بزرگ است که هیچیک از ما حق شکوه و ناله نداریم.
Sheyda Shojaei
سِیفیش sayfish /say-fish/
اسم. احساسی ناب و خالص که گویی بهمحض آنکه میکوشید آن را در قالب کلمات بیان کنید، پژمرده و تباه میشود؛
مها؛ فرزند ماه
برخی برای رسیدن به حال حاضرِ شما به سالها رواندرمانی نیاز دارند
مها؛ فرزند ماه
وِندز the wends /thuh wends/
اسم. ناامیدی از اینکه از یک تجربهٔ خاص آنچنان که باید لذت نمیبرید
مها؛ فرزند ماه