بریدههایی از کتاب رنج و التیام
۲٫۶
(۱۲)
بسیاری از آدمهایی که تازه مصیبت دیدهاند میگویند فکرشان بسیار آشفته است، نمیتوانند افکارشان را منظم کنند، در تمرکز مشکل دارند و چیزها را فراموش میکنند. خود من یک بار تاکسی گرفتم تا به جایی بروم. نشانی را بهراننده گفتم و راه افتادیم. کمی بعد دوباره از من پرسید کجا میخواهم بروم. فکرکردم شاید راننده تازهکاری است و شهر را نمیشناسد، اما گفت چیزهای زیادی روی فکرش سنگینی میکند. کمی بعد دوباره از من آدرس پرسید و عذر خواست و گفت فکرش خیلی مغشوش است. این چندین بار تکرار شد تا سرانجام به این نتیجه رسیدم که اگر بپرسم فکرش مشغول چه چیزی است ناراحت نمیشود. گفت پسرش هفته پیش در تصادف رانندگی کشته شده است.
Paridokht
جان بولبی میگوید: ''بعضی از کسانی که از هر ماتمِ آگاهانهای خودداری میکنند دیر یا زود از پا در میآیند و این فروریختن معمولا همراه با شکلی از افسردگی است
Paridokht
گاه بهنظر میرسد که سوگواران تحت تأثیر واقعیت قرار گرفتهاند و طوری رفتار میکنند که گویی کاملا قبول کردهاند فرد متوفی رفته است؛ گاه زیر تأثیر خیالپردازی و امید به دیداری دوباره، غیرعقلانی رفتار میکنند. خشم نسبت به عزیز ازدسترفته، نسبت به خویشتن، نسبت به دیگرانی که گمان میرود مسبب مرگ او بودهاند و حتی نسبت به خیرخواهانی که شخص سوگوار را به یاد واقعیت فقدان میاندازند احساسی است که در همه جا و همه کس دیده میشود.
Paridokht
جامعه ممکن است احساس شخص سوگوار را نپسندد و از این رو چنین پیام ظریفی را به او حالی کند: ''احتیاجی نیست متألم باشی، تو فقط برای خودت احساس تأسف میکنی." این پیام با احساس تدافعی سوگوار تداخل میکند و به انکار نیاز به ماتم میانجامد که چنین بیان میشود: ''من احتیاجی به ماتم گرفتن ندارم
Paridokht
از دست دادن فردی عزیز یکی از دردناکترین تجربههایی است که برای هر انسانی پیش میآید، و نه تنها تجربهکردن آن، که شاهد آن بودن هم دردناک است، دستکم به این سبب از کمک کردن عاجزیم
Paridokht
در مرکز مطالعات سوگواری در بُستُن، مردان و زنانی که در پی مرگ همسرشان بیشترین تعداد وقایع تغییردهنده مسیر زندگی را تحمل کردند طی دوره سه ماهه پس از مرگ دچار بالاترین درجات افسردگی شدند.
Paridokht
ما برای آنچه از دست میدهیم جایی مییابیم. هرچند که میدانیم پس از چنین فقدانی مرحله حادّ عزاداری فرو خواهد نشست، این را هم میدانیم که تسلیپذیر نخواهیم بود و هرگز جانشینی برای آنچه از دست دادهایم پیدا نخواهیم کرد. صرفنظر از اینکه چه چیزی جای خالی را برای ما پر کند، و حتی اگر آن جای خالی کاملا پر شود، در هر حال آن ازدسترفته همواره چیز دیگری خواهد بود
Paridokht
دختری نوجوان در انطباق با مرگ پدرش بسیار دچار مشکل بود. دو سال بعد که بهگذر از موضوعهای مرحله چهارم پرداخت، از دانشگاه نامهای به مادرش نوشت. این نامه بیانگر چیزی است که بسیاری از مردم در گیرودار دلکندن و دل بستنِ دوباره به درک آن میرسند: ''آدمهای دیگری هم هستند که میتوان دوستشان داشت و این به معنی کمتر دوست داشتنِ پدر نیست.
Paridokht
برای بعضی اشخاص فقدان چنان دردناک است که با خویشتن عهد میکنند هرگز دوباره به کسی دل نبندند. تصنیفهای رایج کوچه و بازار پر است از چنین مضمونی، و بدان اعتباری میبخشد که درخور آن نیست.
Paridokht
ممکن است چنین باشد که به خواب دیدنِ شخصمِ ازدسترفته تنها رؤیاپروری و خواب و خیال نیست، بلکه راهی است تا ذهن بتواند از طریق تفاوت شدید احساس زنده بودن او در خواب و لحظهای که شخص بیدار میشود واقعیت مرگ او را تأیید کند.
Paridokht
راه دیگری که اشخاص برای حفاظت از خویش در برابر واقعیت مرگ مییابند انکار معنی فقدان است. به این ترتیب، فقدان را میتوان کماهمیتتر از چیزی دید که واقعآ هست. بارها چیزهایی میشنویم از قبیل ''پدر خوبی نبود"، ''زیاد به هم نزدیک نبودیم" یا ''دلم برایش تنگ نمیشود". کسانی وسایل شخصی و لباسهایی که متوفی را به یادشان میآورد دور میاندازند. دور کردن یادگارهای متوفی نقطه مقابل ''مومیایی کردن" است و ضایعه فقدان را به حداقل میرساند، چنانکه گویی بازماندگان با از میان بردنِ هر شیئی که آنها را با واقعیت مرگ روبهرو سازد از خویشتن محافظت میکنند
Paridokht
حجم
۲۹۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۲۹۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
قیمت:
۱۱۵,۰۰۰
۸۰,۵۰۰۳۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد