بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دختر ماه | صفحه ۷ | طاقچه
کتاب دختر ماه اثر سارا عرفانی

بریده‌هایی از کتاب دختر ماه

نویسنده:سارا عرفانی
امتیاز:
۴.۰از ۱۶ رأی
۴٫۰
(۱۶)
این خانواده همیشه به تقدیر الهی راضی بوده است.
هدی✌
حمیده‌خاتون به امام موسی کاظم گفت: «پسرم! نجمه‌بانو زنی است که بهتر از او ندیده‌ام. در این مدت که نزد من بوده است، دریافتم که چیزی از نجابت و اخلاق و ادب کم ندارد. به وعدهٔ الهی ایمان دارم و می‌دانم که از او فرزندانی شایسته متولد خواهد شد که مایهٔ مباهات خاندان ما و خشنودی خداوند خواهند بود.»
هدی✌
حمیده خاتون آرام گفت: «فقط همین قدر بدان که پسرم تو را به اذن پروردگار از آن مرد برده‌فروش خریداری کرده است. قرار است مدتی مرا همراهی کنی و پس از آن به عقد پسرم، موسی بن جعفر، درآیی.»
هدی✌
احساس می‌کرد بهشتی که تا آن روز وصفش را شنیده بود، همان‌جاست؛ در چشمان مهربان آن مرد، در صدای ملکوتی‌اش و در لبخندی که گاه گاه به لب می‌آورد.
هدی✌

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۶
۷
صفحه بعد