بریدههایی از کتاب کنترل ذهن وراج
۳٫۴
(۴۶)
وقتی در حال دستوپنجه نرم کردن با غم و اندوه، تلاطم در روابط، موانع کاری، دردسرهای تربیت فرزند یا دیگر انواع سختیها هستیم، اغلب بهطرز عذابآوری احساس تنهایی میکنیم و چنان روی مشکلمان زوم میکنیم که گویی فقط ما هستیم که چنین معضلی داریم. ولی وقتی با دیگران صحبت میکنیم و متوجه میشویم که آنها هم مشکلات مشابهی داشتهاند، میفهمیم تجربهٔ سخت ما برای دیگران هم اتفاق میافتد و همین آگاهی موجب تغییر آنیِ زاویهٔ دیدمان میشود. حالا صدای درونمان چنین استدلال میکند که اگر دیگران این سختی را پشت سر گذاشتهاند پس من هم میتوانم.
its_Samane 🌱
وقتی در حال دستوپنجه نرم کردن با غم و اندوه، تلاطم در روابط، موانع کاری، دردسرهای تربیت فرزند یا دیگر انواع سختیها هستیم، اغلب بهطرز عذابآوری احساس تنهایی میکنیم و چنان روی مشکلمان زوم میکنیم که گویی فقط ما هستیم که چنین معضلی داریم. ولی وقتی با دیگران صحبت میکنیم و متوجه میشویم که آنها هم مشکلات مشابهی داشتهاند، میفهمیم تجربهٔ سخت ما برای دیگران هم اتفاق میافتد و همین آگاهی موجب تغییر آنیِ زاویهٔ دیدمان میشود. حالا صدای درونمان چنین استدلال میکند که اگر دیگران این سختی را پشت سر گذاشتهاند پس من هم میتوانم.
its_Samane 🌱
تحقیقات نشان میدهد واگویهٔ فاصلهگرفته باعث میشود که افراد موقعیتهای استرسزا را بیشتر به چشم چالش ببیند؛ این امر به آنها مجال میدهد این توصیهٔ دلگرمکننده را به خود بکنند که «میتوانی انجامش دهی»، بهجای اینکه وضعیتِ پیشآمده را فاجعه ببینند.
its_Samane 🌱
من در یک دور باطل میافتم که عصبی بودنم باعث خراب شدن مصاحبهام میشود و خراب شدن مصاحبهام دوباره باعث عصبی شدنم میشود.
سپهر
در یک آزمایش جامع، گروهی از محققان به شرکتکنندگان حق انتخاب بین دو گزینه را دادند: الف) هیچ کاری نکنند و احتمال مردنشان به دلیل سرطان ۱۰ درصد باشد، ب) روش درمانی جدیدی را امتحان کنند که ۵ درصد احتمال داشت آنها را بکشد. بیتردید گزینهٔ دوم بهتر است چون خطر مرگش ۵ درصد کمتر بود. با این وجود مثل سایر تحقیقات قبلی که نشان میدادند وقتی پای مسئلهٔ سلامتی به میان میآید، آدمها اغلب ترجیح میدهند هیچ کاری نکنند تا اینکه دست به کاری بزنند، در اینجا هم ۴۰ درصد از شرکتکنندگان گزینهای را انتخاب کردند که زندگیشان را بیشتر تهدید میکرد! ولی (و این یک «ولی» بزرگ است!) وقتی از همین آدمها خواسته میشد تا این تصمیم را برای فرد دیگری بگیرند، فقط ۳۱ درصد تصمیم بد «الف» را گرفتند.
its_Samane 🌱
این داستانِ کمتر شنیدهشده درمورد آبراهام لینکلن، یکی از خردمندترین افراد تاریخ آمریکا، را ببین؛ کسی که در سال ۱۸۴۱، هم زندگی حرفهای و هم رابطهٔ عاشقانهٔ ملالتباری داشت. در وکالت هنوز به حد مطلوبِ مورد نظرش نرسیده بود و درمورد علاقه به نامزدش، مری هم تردید داشت، چون عاشق زن دیگری شده بود. او که مشکلات دورهاش کرده بودند، در افسردگی یا در آنچه فرو رفت که یکی از مورخان «مالیخولیای لینکلن» نامیده است.
its_Samane 🌱
حالی که غرقشدگان در علفهای هرز احساسی گیر افتاده بودند، فاصلهگیرندگان چشمانداز کلیتر را دیده بودند و همین موجب شده بود احساس بهتری پیدا کنند. یک نفر نوشته بود: «قادر بودم مشاجرهٔ پیشآمده را واضحتر ببینم.
its_Samane 🌱
غرقشدگان -یعنی آن افرادی که خاطرهشان را از زاویهٔ نگاه اول شخص تماشا کرده بودند- در احساسهایشان و در سیل وراجی ذهنشان گیر افتاده بودند. آنها در توصیف جریان افکارشان معمولاً توجه خود را روی آسیب متمرکز میکردند.
its_Samane 🌱
یاد دادن این مسئله به بیماران که چطور عینی و بیطرفانه افکار خود را موشکافانه بررسی کنند، ابزار کلیدی درمانگران برای معالجهٔ بیمارانشان است.
its_Samane 🌱
ولی ترسناکترین مسئله درمورد راههایی که وراجی ذهن میتواند استرس را تغذیه کند این است: طولانی شدنِ واکنش وحشت ما موجب فرسایش فیزیولوژیکی تدریجی میشود؛ این فرسایش فقط تأثیر منفی روی توان مقابلهٔ ما با بیماری و حفظ عملکرد درست جسممان ندارد؛ بلکه قضیه جدیتر از اینهاست. میتواند شیوهای را که دیانای ما روی سلامتمان تأثیر میگذارد، تغییر دهد.
its_Samane 🌱
تحقیقات بیشمار نشان دادهاند که فعال بودنِ طولانیمدت سیستمهای واکنش به استرسْ در بروز انواع بیماریها تأثیرگذار است، از بیماریهای قلبی-عروقی گرفته تا اختلالات خواب و انواع مختلف سرطان. برای همین است که تجربههای پراسترس از قبیل احساس انزوا و تنهایی مزمن میتوانند تأثیرهای حاد روی سلامت ما داشته باشند. درحقیقت، نداشتنِ شبکهای قوی از افراد حامی میتواند عامل خطر مرگی باشد به بزرگیِ کشیدن بیش از پانزده نخ سیگار در روز، و عامل بزرگتری نسبت به مصرف بیش از حد الکل، ورزش نکردن، چاق بودن یا زندگی کردن در شهرهای فوقالعاده آلوده.
its_Samane 🌱
تحقیقات نشان میدهد همان مدار مغزی که موقع جذب شدن به سمت کسی یا مصرف مواد دلخواهمان (هرچیزی، از کوکائین گرفته تا شکلات) فعال میشود، موقع به اشتراک گذاشتن اطلاعاتمان با دیگران نیز فعال میشود.
its_Samane 🌱
در تحقیق دیگری که درست قبل از انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۰۸ آمریکا انجام شد، من و ایگور متوجه شدیم وقتی از شرکتکنندگان میخواستیم از زاویهای فاصلهگرفته (مثلاً از نگاه کسی که در کشور دیگری زندگی میکرد) تصور کنند که کاندیدای مورد نظرشان بازندهٔ انتخابات آتی میشود، این فاصلهگیری باعث میشد در دیدگاههای سیاسیشان کمتر به افراط بروند و از ایدهٔ همکاریکردن با حامیانِ کاندیدای رقیب بیشتر استقبال کنند
سپهر
او تعدادی کودک را به آزمایشگاه برده و انتخاب سادهای به آنها داده بود: آنها میتوانستند همان موقع یک مارشمالو بخورند، اما اگر صبر میکردند تا فرد آزمایشگر برود و برگردد، دو تا مارشمالو نصیبشان میشد. معلوم شد بچههایی که بیشتر منتظر مانده بودند، در مقایسه با آن بچههایی که مارشمالوی نرم و چسبناکشان را درجا خورده بودند، در نوجوانی عملکرد بهتری در کنکور داشتند، بزرگتر که شدند سالمتر بودند و در بزرگسالی در مواجه با استرس بهتر عمل میکردند.
سپهر
ما آنقدر به فلان گندکاریمان در سر کار، یا به سوءتفاهم پیشآمده با یکی از عزیزانمان فکر میکنیم که دست آخر آن احساس بد کل وجودمان را در خود غرق میکند...
سپهر
در سالهای اخیر حجم زیادی از تحقیقات جدید نشان دادهاند که وقتی ما دچار اندوه و اضطراب هستیم، دروننگری اغلب به میزان چشمگیری ضرر میرساند تا منفعت: عملکرد کاری ما را تضعیف میکند، قدرت تصمیمگیری درست را از ما میگیرد و بر روابطمان تأثیر منفی میگذارد. همچنین میتواند خشونت و پرخاشگری را ترغیب کند، طیفی از اختلالهای روانی را تشدید کند و ریسک بیمارشدن جسممان را بالا ببرد.
سپهر
بنابراین از یک منظر، آنچه که «فاصلهگیری موقت از زمان حال» بر آن تأکید میکند، یکی از جلوههای خردمندی است: درک اینکه جهان در دگرگونیِ دائمی است و شرایط تغییر میکند. وقتی پای تجربههای منفی به میان میآید، درک این ویژگیِ زندگی میتواند فوقالعاده تسکینبخش باشد.
vahidk
حتی با فکر کردن هم میتوانیم واکنش استرس فیزیولوژیکی مزمنی را به وجود بیاوریم! و وقتی که وراجی ذهنمان آن استرس را تشدید کند، میتواند برای سلامت ما ویرانگر باشد.
vahidk
ما از ذهنهایمان برای نوشتن داستان زندگیمان استفاده میکنیم و خودمان شخصیت اصلی داستان هستیم! انجام این کار به ما کمک میکند بالغ شویم، ارزشها و خواستههایمان را بشناسیم و به پشتوانهٔ ریشهای که در هویتی ثابت داریم، با تغییرات و چالشها رویارو شویم. زبان رُکنی ضروری برای این فرایند است چون بخشهای ناهموار و ظاهراً نامرتبطِ زندگی روزانه را به یک خط صاف بههمپیوسته و منسجم تبدیل میکند. زبان به ما کمک میکند زندگیمان را «داستان کنیم».
vahidk
این یافتهها یک احتمال جذاب را پیش میکشد: اینکه گفتوگوهای درونی ما با خودمان تحتتأثیر فضاهای فیزیکی قرار میگیرند که در زندگیهای روزمرهمان با آنها سر و کار داریم. و اگر انتخابهای هوشمندانهای درمورد نحوهٔ تعاملمان با محیط پیرامون خود داشته باشیم، میتواند به ما کمک کند صدای درونمان را کنترل کنیم. ولی برای درک چگونگی این مسئله، اول باید بدانیم که کدام جنبههای طبیعت توجه ما را به خود جلب میکنند.
Shadi Nazari
حجم
۲۲۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۲۲۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
قیمت:
۶۱,۰۰۰
۳۰,۵۰۰۵۰%
تومان