بریدههایی از کتاب دیدم که جانم می رود
۴٫۳
(۱۶۳۸)
من حالم خیلی خوب است و هیچ ناراحت من نباشید و باخیال راحت به زندگی خود ادامه دهید، چون اینجا به من خوش میگذرد.
هدی✌
شهید عزادار نمیخواهد، پیرو میخواهد.
هدی✌
شهید عزادار نمیخواهد، پیرو میخواهد. آخر شهادت که مرگ عادی نیست که بهخاطر اینکه کسی مفت جانش را باخت، گریه کنید، بلکه آغاز زندگی جاوید است که خوشحالی دارد.
هدی✌
بیخیال شدم و حرف دلم را زدم:
- من میترسم با تو بیام جبهه.
- آخه واسه چی؟ مگه من لولوخورخورهام؟
- نه. راستش … میترسم از دست بدمت.
هدی✌
لباس در جنگ، برای خودش داستان مفصلی داشت. وقتی رفتم تدارکات تا لباس زیر تحویل بگیرم، یک فروند شورت «ماماندوز» یا بهقول بعضیها «شورت بلاتکلیف"، تحویلم داد که در کمال تعجب دیدم فقط یک پاچهی آن اندازهی دور کمر من است و پاچهی دیگر اندازهی مچ دستم! وقتی خواستم که آن را عوض کند، با اخم و غُرغُر همیشگی گفت:
- همینه که هست... خودت یه جوری باهاش بساز...
هدی✌
آنقدر در کنارش احساس آرامش میکردم و دلم از ندیدنش تنگ میشد که حتی هنگام دوری از خانوادهی خودم، اینقدر احساس کمبود و دلتنگی برای کسی نداشتم. با خودم میگفتم: شاید این چندوقته خیلی احساساتی شدهام!
هدی✌
بلند شد، کنار فرمانده گروهان رفت و درحالی که دستش را بر شانهی او میزد، با لهجهی اصفهانی شروع به صحبت کرد:
- این فرمانده ماست و راست میگه. اگه فکر فرار بهسر کسی بزنه، من میدونم با اون. همین پدرسوخته رو میبینید؟ اگه بخواد در بره خودم با تیر میزنم توی کلهی پوکش.
دلم برای فرمانده سوخت. حاجی حسابی جوابش را داد. تاحدی که رو به حاجی کرد و گفت:
- حاجی، جون مادرت، این حرفا چیه میزنی؟ چرا من رو جلوی نیروها ضایع میکنی؟
حاجی صورتش را برد جلو و مثلا دم گوشش گفت:
- واسه اینکه یاد بگیری با کی طرفی و با بچه بسیجیا درست حرف بزنی پدرسوخته.
کاربر ۱۴۹۷۵۳۸
مگه من بدم میآد اونا بهراه بیان؟ بیشتر از تو، من دلم واسه اونا میسوزه، ولی وقتی حرف گوش نمیدن، باهاشون رفیق بشی و بهِشون احترام بذاری، فکر میکنند ازشون ترسیدی یا حرف و راه اونا درسته و تو جا زدی.
خیزران عبداللهی خزان
شهادت رهایی انسان از حیات مادی و یک تولد نو است. شهادت مانند رهایی پرنده از قفس است.
🌱ehsan
شهادت رهایی انسان از حیات مادی و یک تولد نو است. شهادت مانند رهایی پرنده از قفس است.
feri
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه