بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آنچه در مدرسه یاد نگرفته اید | صفحه ۸ | طاقچه
تصویر جلد کتاب آنچه در مدرسه یاد نگرفته اید

بریده‌هایی از کتاب آنچه در مدرسه یاد نگرفته اید

۴٫۶
(۴۰)
متنفر بودن از خودمان کار آسانی است. اینکه یاد بگیریم چگونه به خودمان مهربانی کنیم می‌‌تواند یک دستاورد واقعی و بی‌‌نظیر باشد.
کیارش
شکست خوردن یک امر عادی است ‫برای داشتن یک زندگی بی‌عیب و نقص لازم است درباره خودمان و محیط اطرافمان اطلاعات بی‌کم و کاستی داشته باشیم. ازآنجایی‌که چنین چیزی هیچ‌وقت رخ نخواهد داد پس نباید به‌صورت بی‌‌رحمانه خود را مجبور کنیم که باید زندگی بی‌‌عیب و نقصی داشته باشیم.
کیارش
ما در مدرسه یاد می‌‌گیریم که نسبت به بازخوردهای دیگران مقاومت نداشته باشیم و برای بهبود اشتباهات خود تلاش کنیم. به‌تدریج به‌قدری در این فرآیند افراط می‌‌کنیم که از روش‌‌های بسیار آسیب‌زا نیز استفاده می‌‌کنیم. به‌شدت به خود انتقادی افراطی و خود تخریبی دست می‌‌زنیم.
کیارش
اکثر ما استعداد فوق‌العاده‌ای در متنفر بودن از خود داریم. اگر با یک غریبه همان‌گونه رفتار کنیم که با خودمان رفتار می‌کنیم، امکان دارد به جرم خشونت دستگیر شویم. مدام وضعیت کنونی‌‌مان را با وضعیتی که باید باشد مقایسه می‌‌کنیم و اینکه هنوز نتوانسته‌‌ایم به وضعیت ایده‌‌آل‌مان برسیم خود را سرزنش می‌‌کنیم.
کیارش
فروید سعی داشت ما را به این بینش برساند که زندگی عاطفی بزرگسالی تحت تأثیر تجربیات دوران کودکی‌مان قرار داد. او معتقد بود با عدم آگاهی از دوران کودکی و تجربیات آن، خود را در معرض ابتلا به بیماری‌‌های روانی قرار می‌‌دهیم. هم‌اکنون دیگر هیچ شکی وجود ندارد که دوران کودکی اسرار هویتی ما را در خود جای داده است.
کیارش
اگر درک درستی از دوران کودکی کسب نکنیم احتمالاً دوران بزرگسالی را در اضطراب، بدگمانی، عدم اعتماد، ترس، خشم و نفرت از خود خواهیم گذراند.
کیارش
هدف آموزشی که در مدرسه ارائه می‌‌شود بر روی دنیای بیرونی متمرکز شده است. هدف سیستم آموزش‌وپرورش این است که به ما بگوید اگر قوانین جهان و رویدادهای تاریخ بشریت را بدانیم، می‌‌توانیم در زندگی آتی خود موفق شویم. اما کار به این راحتی نیست و برای کسب موفقیت باید چیزهای دیگری نیز یاد بگیریم.
کیارش
شاید در دوران کودکی افراد مهم زندگی‌‌مان (برای مثال والدین) ما را جدی نمی‌‌گرفتند و اکنون در بزرگسالی این باور را داریم که هیچ‌کس ما را جدی نمی‌‌گیرد. در دوران کودکی سعی می‌‌کردیم ناراحتی افراد با اهمیت زندگی‌مان را از بین ببریم و اکنون در بزرگسالی به‌صورت ناخودآگاه سعی داریم حال همه کسانی که دوستشان داریم را خوب کنیم. والدین ما به سختی به یکدیگر و به ما ابراز محبت می‌‌کردند و اکنون در بزرگسالی به‌صورت ناخودآگاه از ابراز محبت گریزان هستیم.
کیارش
ما تا سن هجده سالگی حدود بیست‌و‌پنج هزار ساعت را در جمع والدین یا مراقبان خود سپری می‌کنیم، مدتی که درنهایت تعیین می‌کند چگونه وارد روابط عاطفی خواهیم شد، چگونه به کار، جاه‌طلبی و موفقیت خواهیم رسید، درباره خود چگونه فکر خواهیم کرد، آیا خواهیم توانست از کسی که هستیم خوشمان بیاید یا از آن متنفر خواهیم بود، در ارتباط با دوستان و غریبه‌‌ها چگونه رفتار خواهیم کرد و موارد مهم دیگر.
کیارش
می‌توانیم اهمیت دوران کودکی را این‌طور خلاصه کنیم: شانس ما برای داشتن یک زندگی بزرگسالی موفق به نحوه گذران دوران کودکی‌‌مان بستگی دارد، زیرا در این دوره است که بخش اعظم هویت و شخصیتی که در بزرگسالی خواهیم داشت را شکل می‌دهد و نحوه واکنش‌‌ها و رفتارهای ما را تعیین می‌کند.
کیارش
برای اینکه به ذهن خود احترامی که شایسته آن است را بگذاریم، شاید لازم باشد یاد بگیریم که کمتر به افکار دیگران احترام بگذاریم.
کیارش
به‌عبارت‌دیگر، نابغه‌‌ها افکار متفاوت‌‌تری از ما ندارند بلکه آن‌ها فقط آموخته‌‌اند که به افکارشان بها دهند. آن‌ها شجاعت این را داشته‌‌اند که به افکارشان پایبند باشند، حتی زمانی که با افکار اکثریت افراد جامعه مشابه نبود.
کیارش
ایده‌‌های خوب در دنیای دیگری رخ نمی‌‌دهند بلکه در همین دنیای معمولی که ما هستیم شکل می‌‌گیرند. اینجاست که ایده‌های خوب دائماً به ذهن خطور می‌کنند و ما آن‌ها را در ذهن خود پرورش می‌‌دهیم و احتمالاً هم جامعه به ما توصیه ‌‌کند برای پیاده کردن آن هنوز زود است و صبر کن تا بزرگ‌تر شوی!
کیارش
‫ ‫وقایع خارق‌العاده‌ای که در لابلای زندگی روزمره اتفاق می‌افتند:
کیارش
ما اکنون به این بینش رسیده‌‌ایم که نباید از بی‌تفاوتی و بی‌‌توجهی دیگران برنجیم بلکه باید از آن استفاده مؤثر کنیم. بی‌‌تفاوتی دیگران هرچند برای ما دردناک است اما باید بدانیم که اولین اساس داشتن زندگی آزاد، از بی‌‌تفاوتی و بی‌‌توجهی دیگران نسبت به ما حاصل می‌‌شود.
کیارش
ما به یک فلسفه جدید در مواجه با چیزهایی که می‌خواهیم نیاز داریم. ما باید یک پیام بسیار غافلگیرکننده به پسر یا دختر یازده ساله درونمان که همچنان با سختگیری بر رفتارها و خواسته‌هایمان نظارت می‌‌کند، ارسال کنیم و به او بگوییم: زمان کافی برای کسب اجازه جهت انجام خواسته‌هایمان وجود ندارد.
کیارش
‫بنابراین، ما در میان انبوهی از بایدها و نبایدها بزرگ می‌‌شویم. ما یاد می‌گیریم برای اینکه بخواهیم با دوچرخه به مغازه برویم باید تائید یکی از والدین را دریافت کنیم. برای اینکه بخواهیم رشته تحصیلی خود را در مدرسه تغییر دهیم حتماً باید از والدین و کادر آموزشی مدرسه اجازه بگیریم. قبل از اینکه در کلاس چیزی بگوییم باید دستمان را بالا ببریم و اجازه بخواهیم و برای رفتن به دکتر باید برگه مجوز بگیریم. در دانشگاه، ما باید موضوع پایان‌نامه خود را به تائید گروه علمی دانشگاه برسانیم. وقتی سرکار هستیم برای ایجاد هرگونه تغییر در نحوه انجام کارمان باید از مدیران بالادستی کسب اجازه کنیم.
کیارش
درواقع بخش اعظمی از آنچه که شما می‌‌خواهید و دوست دارید داشته باشید مستلزم این است که بارها و بارها برایشان اجازه بگیرید و به دردسر بیفتید.
کیارش
جهان‌‌بینی که در مدرسه به ما ارائه می‌‌شود این باور را القا می‌‌کند که صاحبان قدرت می‌‌دانند چه کار می‌‌‌‌کنند
کیارش
‫بدانیم که هرگز نباید به‌صورت کورکورانه و منفعلانه به مطالعه هرچیزی که از ما خواسته می‌‌شود بپردازیم و آن‌ها را بی‌چون‌وچرا باور کنیم. درواقع، ما باید در ظاهر مطیع و در باطن بابصیرت باشیم.
کیارش

حجم

۲۱۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۲۱۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
۱۹,۵۰۰
۵۰%
تومان