زنان خردمند همواره باید بگذارند مردان آن کاری را کنند که سود زنان در آن است.
@a.h.shokri98
دلی که تلخ است لبها را نیزتلخ میکند.
erkana
دلاوری هیچ نیست اگر خدایان یاریگر آن نباشند.
علی دائمی
مرد تهیدست میتواند بر مرد دارا چیره گردد اگر دادگری پشتیبان او باشد.
علی دائمی
زندگی خود یکی تیرهبختیست. در این دریای تیرهبختی، شادی اندک و کمیاب است.
علی دائمی
نه، جایی که قدرت دست مردمان است، آنها میتوانند با شادی بسیار بالیدن جوانان شهرشان را تماشا کنند.
آن هنگام که تنها یک تن فرمان میراند چنین نیست. او از چنین چیزی بیزار است. آن دم که یکی را میبیند که در کاری، نامی بلند یافته است، هراسان میشود که مبادا دیهیمش را از کف بدهد و از این رو او را از سر راه برمیدارد.
چنین شهری چگونه میتواند ببالد؟
آن شهر چگونه میتواند نیرومند گردد آن هنگام که یکی اینسو و آنسو میرود و جوانان زیرکش را دستچین میکند و تباه میسازد، همچون یکی کشتگر که در بهار سر گندمهایش را میزند؟
sahar
برای یک شهر باری سنگینتراز تاب آوردن یکی فرمانروا نیست.
نخست آنکه، شهری چنین، قوانینی ندارد که برای تمامی شهروندانش یکسان باشد. نمیتواند داشته باشد. آنجا جاییست که تمامی قوانین شهر در دستان یک مرد است و او آنها را هرگونه که بخواهد بهزور به کار میبندد. پس برابری چه میشود؟
sahar
او از من خواسته تا بهلابه از پسرم بخواهم، تا بکوشم پسرم را راضی کنم کالبدهای این مردان را، یا با گفتار یا با زوبین، به مادرانشان باز گرداند، تا ایشان آنها را آنگونه که آیینها میگویند در خاک کنند.
@a.h.shokri98
آنان، کشته با زوبین جنگ، اینجا بیآنکه در گورشان کنند بر جای ماندهاند، و این ننگینکاریست برخلاف قانون خدایان.
@a.h.shokri98