بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آوازخوان طاس/ صندلی ها | طاقچه
کتاب آوازخوان طاس/ صندلی ها اثر اوژن یونسکو

بریده‌هایی از کتاب آوازخوان طاس/ صندلی ها

نویسنده:اوژن یونسکو
انتشارات:نشر بیدگل
امتیاز:
۴.۵از ۲ رأی
۴٫۵
(۲)
اعلیحضرتا، برای اینکه فراموش کنم، خواستم برم ورزش... کوه‌نوردی... پاهام رو کشیدن لیز بخورم پایین... خواستم از پله بالا برم، پله‌ها رو پوسوندن... افتادم پایین... خواستم برم سفر، گذرنامه بهم ندادن... خواستم از رودخونه رد بشم، پل‌هام رو خراب کردن...
رها
دل‌رحمیم من رو شکست داد.
رها
پیرزن: تو می‌تونستی یه سخنرانِ کل بشی، اگه یه کمی تو زندگی ارادهٔ بیشتری به خرج می‌دادی... من به خودم می‌بالم، من خوشحالم که بالاخره تصمیم گرفتی برای همهٔ کشورها، برای اروپا، برای همهٔ قاره‌ها حرف بزنی.
محمد
آتش‌نشان: من اجازه ندارم آتشِ خونهٔ کشیش‌ها رو خاموش کنم. اسقف عصبانی می‌شه. اونها خودشون آتش‌هاشون رو خاموش می‌کنن، یا می‌دن راهبه‌ها خاموشش کنن.
محمد

حجم

۱۱۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۴۳ صفحه

حجم

۱۱۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۴۳ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۵۰
۳۵,۰۳۵
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد