گرامشی ۲۵ساله یک رهبر سوسیالیست اتحادیهی کارگری را برای تمجید از پرولتاریا به مثابهی طبقهای «با دستانی پینهبسته و مغزی که با فرهنگ و بیماری مدرسی آلوده نشده است» به باد انتقاد گرفت. گرامشی اعتقاد داشت که طبقات استثمارشده بدون فرهنگ هرگز نمیتوانند امیدوار باشند که نقش خود را در تاریخ یا حقوق یا وظایف خود را درک کنند. وی در ادامه توضیح داد که محرک آزادی و تغییر اجتماعی از فرایند «تأمل خردورزانه» نشئت میگیرد و به این دلیل است که «کار شدید انتقادی، نفوذ فرهنگی و گسترش ایدهها مقدم بر هر انقلابی قرار دارد…»
Toobakiani
اگر تلاشهای تاتیانا شوخت نبود، پایدارترین میراث گرامشی هرگز در دسترس هیچکس قرار نمیگرفت. همانطور که والنتینو جراتانا در مقدمه بر ویراست انتقادی دفترهای زندان خاطرنشان کرده است:
دِین زیادی به ازخودگذشتگی و روحیهی ایثارگری این زن داریم: او، در سکوت و رازداری تمام، نخستین و جدیترین خطراتی را که بقای کار گرامشی را تهدید میکرد عقیم و بیاثر کرد. اگر این دستنوشتهها حفظ نمیشدند، گرامشی عمدتاً به عنوان یک اسطوره به یاد سپرده میشد.
Toobakiani