بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اول شخص مفرد | طاقچه
تصویر جلد کتاب اول شخص مفرد

بریده‌هایی از کتاب اول شخص مفرد

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۲از ۲۳ رأی
۳٫۲
(۲۳)
تو این دنیا چیزی که ارزش به دست آوردن داشته باشه، آسون به دست نمی‌آد.
n.l.r
مرگ یک رؤیا یک جورهایی می‌تواند از مرگ یک موجود زنده غم‌انگیزتر باشد.
realarezu
تالستوی در آغاز آنا کارنینا نوشته است، «خانواده‌های خوشبخت همه مثل هم‌اند؛ هر خانواده‌ی بدبختی به شیوه‌ی خودش بدبخت است.»
n.l.r
«همه‌ی ما کم‌وبیش نقاب به چهره داریم. چون بدون نقاب نمی‌تونیم تو این جهان خشن دووم بیاریم. زیر نقاب روح خبیث، چهره‌ی طبیعی فرشته‌ای هست و زیر نقاب فرشته، چهره‌ی روحی خبیث. نمی‌شه فقط یکی‌شون رو داشت. ما این‌طورییم.
n.l.r
تکرار واقعیت‌های درستْ مسیر راستین خرد است.
n.l.r
معتقدم عشق سوخت ناگزیر ما برای ادامه‌ی زندگیه.
n.l.r
مغز آدم برای فکر کردن به مسائل سخت آفریده شده است. برای کمک به رسیدن به لحظه‌ی فهمیدن چیزی که اول کار نمی‌فهمیدی؛ لحظه‌ای که خامه‌ی زندگی آدم می‌شود. باقی‌اش ملال‌آور و بی‌ارزش است.
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
تکرار واقعیت‌های درستْ مسیر راستین خرد است.
ali peik
هر وقت اتفاق آزاردهنده‌ای برایم می‌افتد، دوباره به آن دایره‌ی به‌خصوص می‌اندیشم و به ملال‌آورها و بی‌ارزش‌ها. و خامه‌ی بی‌نظیری که لابد همان جاست، در ژرفای وجود من.
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
تکرار واقعیت‌های درستْ مسیر راستین خرد است.
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
تو این دنیا چیزی که ارزش به دست آوردن داشته باشه، آسون به دست نمی‌آد.
Mina
«مرگ همیشه ناگهانی سر می‌رسه. اما عجله‌ای هم نداره. مثل جمله‌های زیبایی که به ذهن آدم می‌رسه. لحظه‌ای می‌مونند، ولی می‌تونند تا ابد کش بیان. به وسعت ساحل شرقی تا ساحل غربی ــ یا حتی تا خودِ بی‌نهایت. مفهوم زمان در مرگ گم شده. به این معنا، شاید حتی زمانی هم که زنده بودم، مُرده بودم. ولی باز خودِ مرگ خوردکننده است. هر چی تا اون زمان وجود داشته، یهو به‌کل ناپدید می‌شه. هیچ‌وپوچ می‌شه. در تجربه‌ی من، اون وجود من بودم.
n.l.r
خوشبختی همیشه نسبی است. این‌طور فکر نمی‌کنی؟
sasa
«گاهی از این جور اتفاق‌ها تو زندگی آدم می‌افته. اتفاق‌های غیرمنطقی مبهمی که عمیقاً آزاردهنده‌ند. به گمونم نباید به‌شون فکر کنیم، فقط باید چشم‌ها رو ببندیم و ازشون رد شیم. انگار از زیر یه موج بزرگ رد می‌شیم.»
کاربر ۱۲۵۶۰۱۴
«همه‌ی ما کم‌وبیش نقاب به چهره داریم. چون بدون نقاب نمی‌تونیم تو این جهان خشن دووم بیاریم. زیر نقاب روح خبیث، چهره‌ی طبیعی فرشته‌ای هست و زیر نقاب فرشته، چهره‌ی روحی خبیث. نمی‌شه فقط یکی‌شون رو داشت. ما این‌طورییم.
realarezu
شنیده‌ام که می‌گویند شادترین زمانِ زندگی‌مان، وقتی است که آهنگ‌های پاپ واقعاًً برای‌مان معنایی دارند و به دل‌مان می‌نشینند. شاید حرف درستی باشد، شاید هم نه، شاید هم ته تهش چیزی جز یک مشت آهنگ‌ پاپ نباشند. و شاید زندگی‌های‌مان صرفاً چیزهایی زینتی و مصرفی باشند، پاشیدن گذرای رنگ، همین و بس.
fatemeh komeilipour
«خانواده‌های خوشبخت همه مثل هم‌اند؛ هر خانواده‌ی بدبختی به شیوه‌ی خودش بدبخت است.»
realarezu
خاطرات هر قدر هم که روشن باشند، نمی‌توانند بر زمان چیره شوند.
realarezu
«معتقدم عشق سوخت ناگزیر ما برای ادامه‌ی زندگیه. یه روز اون عشق ممکنه ته بکشه. یا حتی شاید هیچ‌وقت به جایی نرسه. اما حتی اگه عشق از بین بره، حتی اگه یه‌طرفه باشه، باز هم می‌تونی به خاطره‌ی دوست داشتن کسی، عاشق کسی شدن، چنگ بزنی. و این مثل منبع ارزشمند گرماست.
realarezu
پیرمرد با صدایی که انگار جسم سفتی را به بیرون تف می‌کرد گفت «البته که سخته. تو این دنیا چیزی که ارزش به دست آوردن داشته باشه، آسون به دست نمی‌آد.»
realarezu

حجم

۱۱۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۵۰ صفحه

حجم

۱۱۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۵۰ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
۲۴,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد