بریده‌هایی از کتاب قدرت شروع ناقص

قانون بیست‌هشتاد بیان می‌کند که در هر حوزهٔ خاص تعداد کمی از عوامل بخش عمدهٔ نتایج را به بار می‌آورند.

کارایی دربارهٔ کارِ بیشتر انجام‌دادن است، اثربخشی دربارهٔ کارِ درست انجام‌دادن

به جای کارایی، بر اثربخشی تمرکز کنید.

شما فقط یک بار زندگی می‌کنید. چگونه می‌خواهید به بهترین شکل از آن استفاده کنید؟ ا

«تا وقتی ایده‌تان را روانهٔ بازار نکنید، در واقع کاری برای آن انجام نداده‌اید.»

یکی از سخت‌ترین چیزهای زندگی این است که بفهمیم چه وقت ادامه دهیم و چه وقت رها کنیم. پشتکار و ثبات قدم کلید موفقیت در هر زمینه‌ای است. هر کسی که در حرفه‌اش خبره است، با لحظات تردید و دودلی روبه‌رو می‌شود و به نوعی با عزمی درونی ادامه می‌دهد. اگر می‌خواهید کسب‌وکاری موفق راه بیندازید یا به ازدواجی فوق‌العاده دست یابید و یا مهارت جدیدی بیاموزید، مهم‌ترین ویژگی‌ای که باید داشته باشید «چسبیدن و رهانکردن» است. از سوی دیگر، اگر به کسی بگوییم ادامه بده و هرگز رها نکن، ممکن است توصیهٔ بسیار بدی باشد. افراد موفق همیشه تسلیم می‌شوند. اگر چیزی جواب ندهد، افراد باهوش آن را تا ابد تکرار نمی‌کنند، بلکه به بازبینی و اصلاح اقدام می‌کنند، مسیرشان را تغییر می‌دهند، رها می‌کنند. ضرب‌المثلی معروف می‌گوید: «دیوانگی یعنی چیزی را بارها تکرار کنی و نتیجهٔ متفاوتی را انتظار داشته باشی.»

اگر نمی‌دانید پای چه اصولی باید بایستید و دارید به چه سمتی می‌روید، راحت از مسیرتان خارج می‌شوید و وقت‌تان را با انجام‌دادن کارهایی که نباید انجام دهید تلف می‌کنید یا استثنائاتی (فقط همین یک بار) قائل می‌شوید که شما را به سمت مسیری خطرناک سوق می‌دهند

به صورت پیش‌فرض، هر کتاب خوبی که بیش از ده سال از قدمتش می‌گذرد پر از ایده‌های تغییرآفرین برای زندگی است. چرا؟ چون کتاب‌های بد بعد از یکی دو دهه فراموش می‌شوند. هر کتاب ماندگار باید پر از ایده‌هایی باشد که آزمون زمان را با موفقیت پشت سر می‌گذارد. درعینحال، اخبار پر از اطلاعات فرّار است. توجه‌کردن به رسانه‌ها را توجیه می‌کنیم زیرا فکر می‌کنیم ما را مطلع می‌کنند، اما مطلع‌شدن بی‌فایده است، اگر بیشتر اطلاعات تا روز بعد اهمیت‌شان را از دست بدهند. اخبار فقط یک برنامهٔ تلویزیونی است و مانند بسیاری از برنامه‌های تلویزیونی هدفش این نیست که دقیق‌ترین نسخهٔ واقعیت را ارائه دهد، بلکه هدفش ارائهٔ نسخه‌ای است که شما را به تماشاکردن وادارد. شما نمی‌خواهید غذاهای بی‌کیفیت به بدن‌تان برسانید، پس چرا باید ذهن‌تان را با افکار بی‌کیفیت پر کنید؟

کلمهٔ «kind» برگرفته از کلمهٔ «kin» است. وقتی با کسی مهربانید، یعنی دارید با او مانند خانواده‌تان رفتار می‌کنید. به نظر من، این روش خوبی است برای این‌که واقعاً نظر کسی را تغییر دهید؛ دوستی ایجاد کنید، با هم غذا بخورید، کتاب هدیه دهید.

فقط با سکوت می‌توانید ایده‌های غلط را به جهنم بفرستید. خود را ملزم کنید که این کار را انجام دهید.»