بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رویای نیمه‌شب | صفحه ۲۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب رویای نیمه‌شب

بریده‌هایی از کتاب رویای نیمه‌شب

نویسنده:مظفر سالاری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۲۵۴۳ رأی
۴٫۴
(۲۵۴۳)
گاهی فرار یا سکوت، دست کمی‌ از خیانت یا جنایت ندارد.
مستاصل!
می‌دانم عشق، بدون آن‌ که اجازۀ ورود ‌بگیرد، هجوم می‌آورد.
مستاصل!
مثل صیدی بودم که هر چه بیشتر تلاش می‌کردم، بیشتر گرفتار حلقه‌های دام می‌شدم.
Mehrdad Zarei
امیدوارم در آن لحظه که می‌میرم و از این بدن فاصله می‌گیرم، زیباتر از آن باشم که تو حالا می‌بینی! این بدن پیر می‌شود؛ از ریخت می‌افتد و عاقبت خواهد پوسید و خاک خواهد شد. به جای آن‌که عمری را در آرزوی ظاهری زیبا بگذرانی، بهتر است برای یک ‌بار هم که شده چشمِ دلت را باز کنی و به روح و روانت نگاهی بیندازی. اگر این بدن چندان قابل تغییر نیست، در عوض، روح و روانت را می‌توانی با کارهای شایسته، صفا بدهی و زیبا کنی. کسی نمی‌تواند تو را سرزنش کند که چرا از زیبایی ظاهری، سهمی نداشته‌ای؛
محمدیان
- در آن لحظه‌ها که به هوش آمدم، حرف‌های تو را شنیدم. پس از آن، حالم طوری بد شد که مرگ را به چشم خود دیدم. زبانم از کار افتاده بود. در دل با پروردگارم مناجات کردم و مولایم صاحب‌الزمان را در درگاه الاهی واسطه قرار دادم و از او کمک خواستم. در یک قدمیِ ‌مرگ که نفس کشیدن برایم دشوار شده بود، جز به خدای مهربان، به هیچ‌ کس دیگری امید نداشتم. یک‌مرتبه احساس کردم آن‌ حضرت کنارم ایستاده‌اند. چشم باز کردم و با شادی فراوان، ایشان را دیدم. آن امام مهربان، دست گرم و مسیحایی خود را به صورت و بدنم کشیدند و فرمودند: «از خانه خارج شو و برای همسر و فرزندت کار کن، چون خداوند به تو عافیت عنایت کرده.» با همان حرکت دست، تمام دردها و ناراحتی‌هایم تمام شد و مثل الآن، احساس سبک‌بالی و سلامتی کردم. وقتی با شور و شعف از جا برخاستم، دیگر آن ‌حضرت را ندیدم.
!mim
گفت: «چیزی بگو که برای یادگاری از تو به خاطر بسپارم، بعد برو.» گفتم: «خوب است که آدم بااحساسی هستی، ولی افسوس که نتوانستی زیبایی روح و روان ابوراجح را ببینی! امیدوارم در آن لحظه که می‌میرم و از این بدن فاصله می‌گیرم، زیباتر از آن باشم که تو حالا می‌بینی! این بدن پیر می‌شود؛ از ریخت می‌افتد و عاقبت خواهد پوسید و خاک خواهد شد. به جای آن‌که عمری را در آرزوی ظاهری زیبا بگذرانی، بهتر است برای یک ‌بار هم که شده چشمِ دلت را باز کنی و به روح و روانت نگاهی بیندازی. اگر این بدن چندان قابل تغییر نیست، در عوض، روح و روانت را می‌توانی با کارهای شایسته، صفا بدهی و زیبا کنی. کسی نمی‌تواند تو را سرزنش کند که چرا از زیبایی ظاهری، سهمی نداشته‌ای؛ به همین شکل به دنیا آمده‌ای، ولی زیبایی باطنی، در اختیار خودت است. اگر به فکر آن نباشی، قابل سرزنش خواهی بود.»
✨🌿
برای من تجربۀ تازه‌ای است، اما می‌دانم عشق، بدون آن‌ که اجازۀ ورود ‌بگیرد، هجوم می‌آورد. هر چه هست، هیجان‌انگیز است. احساس خوبی دارم
shamim
آن‌ حضرت را به خورشید پشت ابر، تشبیه کرده‌اند. گاهی خورشید را نمی‌بینیم، اما روشنایی و گرمای آن، هم‌چنان سبب ادامۀ زندگی موجودات روی زمین است. در مورد نجات شیعیان در بند، ممکن است آن امام مهربان به ‌طور نامحسوس، مقدمه‌چینی کرده باشند.
shamim
چرا امام‌زمان شما، شیعیانی را که در سیاه‌چال مرجان‌صغیر گرفتارند، نجات نمی‌دهد؟ انگار جواب را از پیش آماده داشت. بی‌درنگ گفت: «قرار نیست ایشان در هر کاری، دخالت مستقیم داشته باشند. ارادۀ خداوند این است که مردم شرایط خود را تغییر دهند و برای بهبود اوضاع زندگی‌شان بکوشند. اگر غیر از این باشد، همه دست روی دست می‌گذارند و در انتظار کمک‌های مستقیم آن ‌حضرت می‌نشینند.»
shamim
می‌دانستم بین من و ریحانه، دیوار بلندی است که هر رخنه‌ای در آن، ناممکن به نظر می‌رسید، اما نمی‌دانم چرا ته دلم روشن بود. انگار فرشته‌ای به دلم می‌انداخت که ناامید نباش و به خدای مهربان توکل کن
shamim
«زن و شوهر باید با هم تفاهم و هم‌سویی داشته باشند. از نظر اعتقادی و مذهبی باید مثل هم باشند تا در انجام احکام و عبادات، بین‌شان جدایی نیفتد. اختلاف در باورها و کارها، بین زن و شوهر فاصله و کدورت ایجاد می‌کند و روی تربیت فرزندان‌شان تأثیر بدی می‌گذارد. ممکن است شوهر بر همسرش سخت بگیرد تا مذهب خود را تغییر دهد. از طرفی، فرض می‌کنیم که تو موفق شوی با دختری شیعه ازدواج کنی. آن موقع، به احتمال زیاد، اقوام تو و خویشان همسرت، شما را طرد می‌کنند. به همین دلیل ازدواج تو را با دختری شیعه به صلاح هیچ‌کدام از شما نمی‌دانم.»
shamim
شنیده‌ام که گاهی خدا بنده‌اش را به بلایی گرفتار می‌کند تا به خود نزدیکش کند.»
shamim
رنگ از روی ریحانه می‌پرد. امّ‌حباب به من گفت که ریحانه با شنیدن این حرف، نزدیک بود بی‌هوش شود. با ناباوری می‌گوید: «هاشم که قرار است با قنواء ازدواج کند. پس چطور به من علاقه دارد؟» ام‌ّحباب به ریحانه اطمینان می‌دهد که تو تنها و تنها به او علاقه داری و بس. ریحانه در حالی که از خوش‌حالی مثل گل ‌انار، قرمز شده بوده، اعتراف می‌کند که به تو علاقه دارد و تو همان جوانی هستی که او را در خواب دیده. امّ‌حباب آمد و با چشمان اشک‌بار، گفت‌وگوی خودش با ریحانه را برای من تعریف کرد.
amirmohammad
«قرار نیست ایشان در هر کاری، دخالت مستقیم داشته باشند. ارادۀ خداوند این است که مردم شرایط خود را تغییر دهند و برای بهبود اوضاع زندگی‌شان بکوشند. اگر غیر از این باشد، همه دست روی دست می‌گذارند و در انتظار کمک‌های مستقیم آن ‌حضرت می‌نشینند.»
مهلا
خود را روی بالش می‌انداختم و به خواب التماس می‌کردم بیاید و مرا با خود به سرزمین رؤیاها ببرد
مهلا
گاهی فرار یا سکوت، دست کمی‌ از خیانت یا جنایت ندارد.»
میلاد
حالا می‌گویم: جانم به فدای او باد! افسوس که عمری را بدون شناخت آن بزرگوار به هدر داده‌ام. صد افسوس! ریحانه گفت: «خدا را شاکر باشید که عاقبت، امام و مولای خودتان را شناختید.» - حق با توست دخترم. ساعتی قبل افسوس می‌خوردم که ابوراجح در گمراهی خواهد مُرد. حالا دریغ می‌خورم که خودم عمری را به بی‌راهه رفته‌ام؛ اما از این ‌که بالأخره راه راست را یافتم، خدا را شکر می‌کنم.
میلاد
غریب بود. او را ندیده بودم. گفتم: «این سکه‌ها خیلی برایم عزیزند. بهتر است آن‌ها را به خدا هدیه بدهم.» باز لبخندی زد و گفت: «امیدوارم خداوند از تو قبول کند! شنیده‌ام که گاهی خدا بنده‌اش را به بلایی گرفتار می‌کند تا به خود نزدیکش کند.»
میلاد
دلم می‌خواست او را در خواب ببینم و بگویم: «تمام خاطره‌های گذشتۀ ما با یک نگاه تو، در ذهن و دلم به رقص درآمده‌اند.» آرزو داشتم در خواب با او، کنار پل فرات قدم بزنم و درد‌دل کنم.
میلاد
می‌خواستم از معمای عشق سر درآورم. چه اتفاقی می‌افتاد که یک نگاه یا یک لبخند می‌توانست قلابی شود و انسانی آزاد را به دام اندازد؟ میان خواب و بیداری سعی می‌کردم بدانم چه چیزی از وجود ریحانه، مرا آن‌طور به هم ریخته بود؛ شبحی از چهره‌اش؟ نگاهش که لحظه‌ای به نگاهم تلاقی کرده بود؟ سکوت و وقارش؟ آهنگ صدایش؟ همۀ این‌ها؟ هیچ‌ کدام‌شان؟ همۀ این‌ها بود و هیچ‌ کدام‌شان نبود.
میلاد

حجم

۱۸۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۷۹ صفحه

حجم

۱۸۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۷۹ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰
۷۰%
تومان