بریدههایی از کتاب هنر ظریف بیخیالی
۳٫۵
(۲۸۱)
بلوغ یعنی وقتیکه انسان یاد میگیرد توجهش را فقط برای چیزهای واقعاً باارزش صرف کند.
azar
امروزه آنقدر فرصت و امکانات در اطراف ماست که نمیتوانیم از همهٔ آنها استفاده کنیم. وقتی که نتوانیم از همهٔ فرصتها استفاده کنیم این حس به ما القا میشود که به اندازه کافی خوب نیستیم و اینجاست که از درون فرو میریزیم. میدانید مشکل این همه مزخرفات در یوتیوب و اینستاگرام راجع به شاد زندگی کردن چیست: ((این که همواره تجربههای مثبت بیشتری بخواهید، بهنوبهٔ خود یک تجربه منفی است و پذیرش تجربه منفی بهنوبهٔ خود یک تجربه مثبت است.))
azar
انسانهای یک قرن بعد نیز به ما همچین دیدی دارند و به ما میخندند که چه طور اجازه میدهیم پول و شغل زندگی ما را تعریف کند.
زهرا قائدعلی
تمام رسانهها، آدمهای اطراف، شبکههای اجتماعی در تلاش هستند تا به ما بگویند که کلید داشتن یک زندگی شاد این است که شغل بهتر، ماشین گرانتر، همسری زیباتر و غیره داشته باشیم. این القائات باعث میشود ما زندگیمان را وقف دویدن به سمت سرابهایی از خوشبختی و رضایت کنیم. کلید یک زندگی خوشبخت این نیست که بیشتر تلاش کنید، بلکه این است که کمتر تلاش کنید، اما در عوض، تلاشتان در جهت به دست آوردن خواستههای درونی و مهمتان باشد.
لوتوس
در حقیقت وجود ما به گونهای است که با چیزهایی که داریم راضی نمیشویم و تنها با چیزهایی که نداریم راضی میشویم؛ بنابراین درد و بدبختی از ویژگیهای ماست. از طرف دیگر درد تأثیرگذارترین ابزار بدن ما برای دعوت به عمل کردن ماست
کاربر ۲۵۶۰۱۳۷
مرگ اگرچه بد، ولی اجتنابناپذیر است. درنتیجه نباید از آن فرار کنیم. بلکه باید به بهترین شکل با آن به صلح برسیم و این صلح باعث از بین رفتن آن اضطرابها و جاهطلبیهای پوچ زندگی میشود و میتوانیم ارزشهایمان را آزادانهتر انتخاب کنیم.
flora
در واقع احساسات منفی نوعی دعوت به عمل است و در مقابل احساسات مثبت پاداش انجام دادن کارهای درست است. احساسات بخشی از معادله زندگی هستند، اما صرفاً همهٔ معادله نیستند. چون چیزی که حس خوبی به ما میدهد صرفاً دلیلش این نیست که خودش هم خوب است و یا چیزی که حس بدی به ما میدهد صرفاً دلیلش این نیست که خودش هم بد است.
کاربر ۴۵۸۰۲۹۹
زندگی بهخودیخود نوعی رنج کشیدن است. ثروتمند به خاطر ثروتش، فقیر به خاطر فقرش، آدم بی خانواده برای نداشتن خانواده، آدم خانوادهدار برای خانوادهاش رنج میکشد
کاربر ۴۵۸۰۲۹۹
بلوغ یعنی وقتیکه انسان یاد میگیرد توجهش را فقط برای چیزهای واقعاً باارزش صرف کند
کاربر ۴۵۸۰۲۹۹
و وقتی برای هرکسی و هر چیزی ارزش قائل میشویم، حس میکنیم که تا ابد استحقاق آن را داریم که راحت و خوشحال باشیم و اوضاع بر وفق مرادمان باشد. درحالیکه اینیک بیماری است و ما را از درون ویران میکند. با این نگاه شما هر بدبیاری را یک نا عدالتی قلمداد میکنید و هر چالشی را یک شکست فرض میکنید، هر سوءتفاهمی را یک مشکل شخصی و هر مخالفتی را یک خیانت در نظر میگیرید. اینگونه در زندانی از حقبهجانب بینی گرفتار میشوید و از سروصداهای داخل ذهنتان تغذیه میکنید و همواره در داخل چرخه بازخورد جهنمی اسیر میشوید.
کاربر ۴۵۸۰۲۹۹
حجم
۵۳٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
حجم
۵۳٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
قیمت:
۱۹,۰۰۰
۱۳,۳۰۰۳۰%
تومان