بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ایستگاه گورخوان | طاقچه
تصویر جلد کتاب ایستگاه گورخوان

بریده‌هایی از کتاب ایستگاه گورخوان

نویسنده:سعیده شفیعی
امتیاز:
۵.۰از ۲ رأی
۵٫۰
(۲)
جواب داد: «خستگی مقدمه نمی‌خواد.»
میلاد پرنیانی
با همسرش از یک‌نواختی روز و شب‌هایش گلایه کرد؛ گفت حالش خوب نیست؛ خسته شده از تنهایی؛ گفت دلش غذای گرم و تازه می‌خواهد؛ از دلتنگی برای بچه‌ها نالید
میلاد پرنیانی
«بیدار شدم دیدم مامان همون جایی خوابیده که آقاجان شب آخر خوابیده بود. ترسیدم.»
میلاد پرنیانی
در اندام کشیده زن به جای قلب اناری کشید شکافته.
میلاد پرنیانی

حجم

۵۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۰۹ صفحه

حجم

۵۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۰۹ صفحه

قیمت:
۲۴,۵۲۵
۷,۳۵۷
۷۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد