بریده‌هایی از کتاب عامل باشید

یک مدیر داشته باشید (یک مربی، دوست، یکی از آشنایان و ...) که بازخورد مرتبط، خاص، معقول و غیراحساسی به شما بدهد. خودتان نمی‌توانید در مورد خودتان بی‌طرف باشید. این فرد باید کسی باشد که حرف‌هایی به شما بزند که باید بشنوید نه حرف‌هایی که دوست دارید بشنوید.

صبر کردن برای ایده‌آل هر چیز خودداری کنید

افراد منفعل گرایش دارند که هر مسئله ساده‌ای را پیچیده، هر چیز آسانی را سخت و هر مشکل کوچکی را بزرگ و بغرنج جلوه دهند. آنها عادت دارند وقت‌شان را برای آنالیز بیش از حد هر چیز و هر کس هدر دهند. آنها متخصص تفسیر غلط حرف‌های همه هستند و اگر کوچکترین راهی وجود داشته باشد که احساسات‌شان جریحه‌دار شود، آن را پیدا می‌کنند و حتی به دنبال آن می‌گردند. آنها معمولاً افرادی وسواسی و کمال گرا هستند. تقریباً در مورد همه‌چیز و همه‌کس بیش از حد نگران می‌شوند، آنها سعی می‌کنند همیشه همه را خشنود نگه دارند و می‌خواهند که تغییر ایجاد کنند اما این فرایند تغییر آنها را می‌ترساند. آنها برای خراب کردن امیال و آرزوهایشان به بقیه آدم‌ها نیاز ندارند زیرا خودشان هم خوب از پس آن برمی‌آیند.

در واقع در بسیاری از مواقع یک کارآفرین احساس تنهایی می‌کند، چرا که تنها فرد تصمیم‌گیرنده در بسیاری از شرایط است.

قبل از موفقیت باید شکست‌های موقتی را پذیرفت. وقتی سایه‌های شکست از راه می‌رسند، ساده‌ترین و به ظاهر منطقی‌ترین اقدام، دست کشیدن از فعالیت است و این اقدامی است که اغلب می‌کنند.

اشتیاق می‌تواند به طلا تبدیل شود

نیازی نیست که پیش از حرکت همه‌چیز را بدانید و از همهٔ جزئیات آگاهی داشته باشید

خدا در وجود هر یک از ما توانایی و موهبتی قرار داده است، ما توانایی خود را پشت ترس و تردید زندانی کرده‌ایم. پس به خود تکانی بدهید و از این قفس خود ساخته بیرون بیایید.

بسیاری از افراد وضعیت موجود زندگی را می‌پذیرند زیرا همه افرادی که در اطراف ما هستن آن را پذیرفته‌اند و فقط کارهایی را انجام می‌دهند که تأیید دیگران را به همراه دارد و این دور باطلی است که زندگی انسان‌های بی شماری را نابود کرده است.

تکرار، مهارت‌تان را بهبود داده و باعث می‌شود احساس خاصی از نتیجهٔ مثبت داشته باشید.

هرچه سریع‌تر یک برنامه عملی طراحی کرده و آن را پیاده کنید و بعد با اضافه کردن شدت و تکرار، آن را بهبود دهید

ترس را حس کنید، ولی به هر قیمتی کارتان را انجام دهید. هر زمانی که حس کردید از چیزی یا شرایطی می‌ترسید، دست‌به‌کار شوید و با همهٔ توان، با سرعت به جلو حرکت کنید

راز موفقیت در این است که در کمترین زمان ممکن از چالش‌ها رد شوید و در تلهٔ به تعویق انداختن کارها گیر نکنید.

انسان یا بهانه می‌گیرد و یا به نتیجه می‌رسد، و این دو با هم هرگز ممکن نیست.

عذر و بهانه‌تراشی عمدتاً کار ذهنی است و ارتباطی با واقعیت ندارد، یعنی یک جور داستان‌سرایی ذهنی به حساب می‌آید.

توجیه یعنی اینکه رفتارها و کارهایی که از روی تعلل‌ورزی انجام داده‌ایم را عقلانی و منطقی جلوه می‌دهیم و سعی می‌کنیم به خودمان و دیگران القاء کنیم که به عقب انداختن آن وظیفه یا هدف، اقدام درستی بوده است.

افراد منفعل از بیماری «انجماد فکری» یا «تفکر بایگانی» رنج می‌برند. ما این بیماری فکری را بهانه‌جویی می‌نامیم.

اگر برای انجام هر کاری یک دلیل برای شما کافیست و اجازه نمی‌دهید که بهانه‌ها مانع راه دنبال کردن اهداف و رویاهایتان شوند، شما فرد عاملی هستید. اما اگر متوجه شدید رویاهایتان را دنبال نمی‌کنید چون بهانه‌های زیادی برای فعلاً دنبال نکردن آنها دارید،‌ شما یک فرد واکنشی و منفعل هستید.

از افکار منفی خود بیرون بیایید. جایی آرام و زیبا در آینده پیدا کنید. جایی که آرامش، امنیت، لذت و آزادی وجود داشته باشد. دست یافتن به این امر نیاز به تلاش و تمرین دارد اما با تمرین می‌توانید تقریباً در هر مکانی و هر زمانی اینکار را انجام دهید

برای اینکه از متوسط به عالی تبدیل شوید، هرچه سریع‌تر دست به عمل بزنید و اقدام کنید، زیرا همهٔ موفقیت‌ها با کسانی شروع می‌شود که اقدام می‌کنند.