بریدههایی از کتاب دنیا تا دیروز
نویسنده:جرد دایموند
مترجم:علی مجتهدزاده
انتشارات:بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۱۰ رأی
۳٫۶
(۱۰)
در عمل تمامی جوامع بشری یا دین را در میان خود دارند یا چیزی شبیه آن و این یعنی دین برای پاسخگویی به یک نیازِ همهگیر در میان ما پدید آمده یا دستکم از چیزی انسانی و طبیعی مایه گرفته که همه آن را داریم.
محمد
به همین خاطر روند سازش در جامعۀ سنتی گینۀ نو به برقراری دوبارۀ روابط پیشین استوار است و این شامل کسانی که اصلاً رابطهای با یکدیگر نداشتهاند هم میشود و نکتۀ کار در این نهفته که این آدمها دیگر نباید برای هم دردسری درست کنند. تفاوت بنیادین بین روال حل اختلاف در جوامع مدرن و سنتی هم از همین نکته میآید. در جوامع غربی کاری به بازسازی روابط بین آدمها ندارند چون طرفین دعوا معمولاً یکدیگر را نمیشناسند و بعد از آن هم دیگر با یکدیگر برخوردی نخواهند داشت.
مسعود
رفتار جوامع سنتیِ گذشته و آنها که تا امروز ماندهاند کاملاً شبیه ملتهای کوچک است. آنها قلب سرزمین خود را نگه میدارند و از ملل دیگر دیدن میکنند و قدم تازهواردها را گرامی میدارند ولی درعینحال این رفتار را با همۀ غریبهها ندارند و در مواردی کاملاً مشابه ملل امروزی از مرزهای خود پاسداری و دفاع میکنند. دانش آنها از دنیای بیرون بسیار بسته و اندک است و قابل مقایسه با ما نیست که به یاری ابزارهای ارتباطی و تلویزیون از همهجا خبر داریم و حال اینکه شاید هرگز سرزمین خود را ترک هم نگوییم. اینها مردمان دیگر را با ریزبینی و فارغ از تساهل در سه دستۀ مشخص دوست، دشمن و غریبه جای میدهند و با آنها رفتاری را دارند که در دنیای امروز فقط در کشوری چون کرۀ شمالی میتوان نظیر آن را یافت. آنها با یکدیگر دادوستد هم میکنند اما ملاحظات سیاسی و اجتماعی در این روال بیش از شرایط حاکم در دادوستدهای دنیای ماست.
مسعود
حالا پرسش این است که ما مردمان امروز از چنین رویهای چه نکتهای میآموزیم و به نظرمان این دادوستد کالاهایی که هر دو طرف معامله دارند و میتوانند بسازند، چه فایدهای دارد؟ نکته این است که دادوستد برای ما کارکردی فراتر از فایدهمندی و اندیشۀ سود و زیان ندارد ولی دادوستد سنتی به کارکردهای اجتماعی و سیاسی برآمده از دادوستد هم نظر میکند.
مسعود
انتقال کردار از جامعهای به جامعۀ دیگر بههیچوجه کار آسانی نیست. اینکه شما از یک شیوۀ خاص سنتی پرورش کودکان خوشتان آمده است دلیل نمیشود که اصرار داشته باشید شیوۀ رایج پرورش خردسالان در جامعۀ خود را کنار بیندازید و به همان راهکار سنتی بروید.
مسعود
موضوعی را برای این کتاب گزیدهام که قرار است تمامی جنبههای فرهنگ بشری و همۀ مردم دنیا را در گذر یازدههزار سال گذشته دربربگیرد. گفتنی نیست که چنین ادعایی به نوشتن کتابی ۲۳۹۷ صفحهای میانجامید و هیچکس میلی به خواندنش پیدا نمیکرد. به همین دلیل دست به انتخاب زدهام و به همین دلیل روشن، برخی موضوعات و جوامع را برگزیدهام که نوشتن از آنها در حوصلۀ یک کتاب قابل خواندن بگنجد.
مسعود
این کتاب پیش روی شما را نوشتهام که بگویم مردمان جوامع سنتی از نظر زیستشناسی هیچ فرقی با مردمان جوامع مدرن ندارند. فقط اینها جایی افتاده بودند که هیچ گیاه و جانوری رام نمیشده و شیوۀ زندگیشان بر همان مدار خو گرفته.
مسعود
نیاز به تمرکز سیاسی و طبقهبندی اجتماعی، تابعی از فزونی جمعیت و نیاز به منابع غذایی بیشتر و شکلگیری دامداری و کشاورزی است. ولی این نکته در میان است که در میان گونههای وحشی گیاهی و جانوری، تنها شمار اندکی قابلیت اهلیشدن و تبدیل به خرمن و گلّه را دارند. پرورش این گونههای اندکشمار جانوری و گیاهی تنها در پهنههای محدودی از جهان ممکن است و دقیقاً در همین جغرافیای کوچک است که تولید غذا، ذخیرۀ آن، تمرکز جمعیت، فنآوری پیشرفته و حکومت دولتی نطفه بسته است.
مسعود
این روند گذار از دسته به حکومت نه عمومی است، نه خطی و اتفاقاً قابل برگشت هم است. با یاری از همین روندها بوده که حکومتها توانستهاند در برخورد با جوامع سادهتر این گونههای سنتی اجتماعی را مقهور کنند، به بردگی بگیرند، از آنها بهرهکشی کنند، آوارهشان کنند یا پس از نابودی آنها سرزمینهایشان را تصرف کنند.
مسعود
با افزایش جمعیت، نظامهای حکومتی هم نظم بیشتری مییافتند و تولید غذا هم گسترش پیدا میکرد. این روند مداوم که جامعۀ انسانی را از شکل دسته تا حکومت همراهی کرده بود، روندهای مشابه موازی و رو به گسترشی را در کنار داشت و مثلاً یک جامعه باید در تولید فلزات خودکفا میشد یا فنآوریهای تولیدی خود را توسعه میداد و در امور اقتصادی تخصص پیدا میکرد. گفتنی نیست که نابرابری بین اعضای جامعه، پیدایش نوشتار، تغییرات در جنگافزارها و ادیان از ثمرات همین روندها بودند
مسعود
من در این کتاب، جابجا از طبقهبندی خاص المن سرویس یاد خواهم کرد که جوامع بشری را براساس گسترش جمعیت، تمرکز سیاسی و معیشت اجتماعی به چهار دسته تقسیم میکرد: دسته، قبیله، رئیسنشین و حکومت.
مسعود
هر جامعۀ بشری در نوع خود یگانه و بیهمتاست اما باز میتوان برپایۀ برخی الگوهای بینافرهنگی دستهبندیهایی را انجام داد و برخی ویژگیها را کلیت بخشید. در شکل خاص، چهار ویژگی همبسته و مشابه در تمامی جوامع وجود دارد: شمار جمعیت، شکل معاش، مرکزیت سیاسی و طبقهبندی اجتماعی.
مسعود
بیشتر افراد جامعه با هم غریبهاند و یکدیگر را نمیشناسند. حتی در کشور کوچک ده هزارنفری مثل توالو کسی نمیتواند ادعا کند همه را میشناسد و چنین ادعایی برای کشوری مانند چین با ۱.۴ میلیارد نفر جمعیت از این هم بعیدتر است. به همین دلیل است که حکومتها پلیس لازم دارند و قانون و نظام اخلاقی که بر پایۀ آن هر برخوردی میان دو غریبه به جدال نینجامد. در جوامع کوچکتر که همه یکدیگر را میشناسند دیگر نیازی به پلیس و قانون و نظام اخلاقی خاصی نیست چون اصلاً غریبهای وجود ندارد که برخورد با او خطرناک باشد.
مسعود
با نگاهی به بخشی از مقالات ارائه شده در مجلات معتبر روانشناسی در سال ۲۰۰۸ این نکته دستگیرمان میشود که ۹۶ درصد این مقالات از کشورهای صنعتی و غربیشده چون ممالک امریکای شمالی، اروپا، استرالیا، زلاندنو و سرزمینهای اشغالی هستند و ۶۸ درصد آنها یکجا از امریکا آمدهاند و ۸۰ درصد هم حاصل دست دانشجویانی است که هنوز درس خود را به پایان نرساندهاند. این یعنی که مقالات یاد شده حتی در کشور خودشان هم عمومیتی ندارند.
مسعود
در این کتاب خواهید دید که تنوع فرهنگورزی در جوامع سنتی بسی بیشتر از جوامع مدرن صنعتی امروزه است. بسیاری از هنجارهای رایج در جوامع امروزی از هنجارهای سنتی فاصلهای آشکار گرفته و حتی دقیقاً نقطۀ مقابل آنها شدهاند.
مسعود
حجم
۴٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۱۲ صفحه
حجم
۴٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۱۲ صفحه
قیمت:
۲۲۰,۰۰۰
۱۱۰,۰۰۰۵۰%
تومان