بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ارباب ها | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب ارباب ها اثر ماریانو آزوئلا‬‌‫

بریده‌هایی از کتاب ارباب ها

انتشارات:نشر ماهی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۴از ۱۹ رأی
۳٫۴
(۱۹)
پدر خرمیا توضیح داد که به سبب وضع بد محصول در دو سال گذشته، قیمت ارزاق و مایحتاج زندگی آن‌قدر بالا رفته که کارگری با سی وهفت سنت مزد روزانه نمی‌تواند ذرت و لوبیایش را تأمین کند. ترزا با تعجب گفت: «خب نتواند. اگر مردم فقیر غله و لوبیا ندارند، انجیر تیغ‌دار را که ازشان نگرفته‌اند. می‌خورند و دعاگو هم هستند.» پدر خرمیا گفت: «درست است. این‌ها فقط بهانه‌ای است برای جاروجنجال و اغتشاش. نمی‌دانم چه‌کسی این مردم را چنان بلندپرواز کرده که دیگر به قسمت و روزی خداداده‌شان راضی نیستند.»
مرسده خدادادی
کمک مالی به بنگاه‌های خیریه از لای هزار دست می‌گذرد، طوری که معلوم نیست عاقبت چیزی نصیب مستحق‌ها شود.
مرسده خدادادی
النا به اتاق‌خواب خود پناه برده بود. روی صندلی نِیینِ پهنی نشسته بود و لمبرهای پروارش از دو سوی آن آویزان شده بودند. بلوزش را در برابر نوزاد سه‌ماهه‌ای گشوده بود که خود را روی پستان گرد و سفید مادر انداخته بود و داشت شیره‌اش را می‌کشید و آن را می‌خشکاند.
مرسده خدادادی
لارا روخاس از او پرسید: «رودریگز، تو بالاخره چه‌کاره‌ای؟ طرفدار مادرو هستی یا هواخواه پورفیریو؟» «چطور مگر؟ معلوم است که طرفدار مادرو هستم. دست‌کم فعلا مادریستم.» لارا روخاس گفت: «تودهٔ مردم مادریستند. اما همین‌طور که خودت می‌گویی، فعلا باید مادریست بود. بنازم به این اصول و عقاید محکم که مثل کوه استوارند و تکان نمی‌خورند. بله، فعلا مادریست!» «ببین، لارا روخاس، این‌که می‌گویم فعلا معنی‌اش این نیست که نان را به نرخ روز می‌خورم. اما امروز مادریسم یعنی انقلاب و هر انقلابی باید از عدالت الهام بگیرد. باید در کنه اصولش کششی به سوی عدالت احساس شود، همان عدالتی که در دل هر آدم شرافتمندی خانه کرده. حالا آمدیم و مادریسم موفق شد. آن‌وقت با دردست‌گرفتن حکومت خودکشی می‌کند، چون حکومت چیزی نیست جز شکل نظم‌یافتهٔ ظلم و بی‌عدالتی که صورت قانونی به خود گرفته و سودایش در دل هر رذل بی‌شرفی خانه دارد. با این حساب، آدم باید امروز مادریست باشد و فردا ضدمادریست؟»
مرسده خدادادی
از مرگ دون خوان خوسه دل یانو نُه روز گذشته بود و حالا دیگر از یاد او هیچ اثری دیده نمی‌شد جز گوشهٔ سیاه اعلامیه‌ها و فکلی از کرپ سیاه بر سردرها که از باد و گردوخاک به کهنه‌پاره‌های بی‌رنگی بدل شده بود.
مرسده خدادادی

حجم

۱۱۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۱۱۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد