بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نزدیکی | طاقچه
کتاب نزدیکی اثر حنیف قریشی

بریده‌هایی از کتاب نزدیکی

نویسنده:حنیف قریشی
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۴.۱از ۸ رأی
۴٫۱
(۸)
در سفر پیشِ رویم قلم و کاغذ حتماً احتیاجم می‌شود. نمی‌خواهم هیچ احساس هیجان‌انگیزی را از دست بدهم. می‌خواهم مثل کارآگاهی که سرنخ‌ها را دنبال می‌کند تا به جرم برسد، احساساتم را تعقیب کنم، بنویسم و خودم را در این بین پیدا کنم.
dianaz
این‌که آدم بتواند از پس ذهن خود بربیاید، یا توفان درونیِ افکار غیرقابل‌تحملش را تاب بیاورد، سبب می‌شود به آواری که از آن به جا مانده خیره شود و به نوعی درک برسد: این وضعیت رشک‌برانگیز ذهن است.
dianaz
او هم مثل من زندگی خانوادگیِ درست‌وحسابی نداشته و به خاطر همین است که حالا کلی به خودش زحمت می‌دهد تا خوب خرید کند و غذاهای خوشمزه بپزد
بهار
می‌توانید انتخاب کنید که به دیگران خوبی کنید یا بدی. آزارشان دهید یا باهاشان مهربان باشید.
بهار
. آدم‌ها چه معصومیت عجیبی دارند وقتی نمی‌دانند چه بلایی قرار است سرشان بیاید. اذیت می‌کنیم و اذیت می‌شویم.
بهار

حجم

۱۷۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

حجم

۱۷۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد