بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دون ژوان | طاقچه
کتاب دون ژوان اثر پتر هانتکه

بریده‌هایی از کتاب دون ژوان

نویسنده:پتر هانتکه
انتشارات:نشر بیدگل
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۲از ۱۴ رأی
۳٫۲
(۱۴)
چرا هر روز به‌سوی شما روانه می‌شوم؟ تا از پوچی مرد بودنم رها شوم، در رازتان. و حالا؟ گرفتار در پوچی ملال‌انگیزتری.
pejman
من آنم که تو در نخواهیش یافت
pejman
اندوه آدم را از خودش فراتر می‌بُرد.
pejman
آه یک مردِ سالخورده بود و درعین‌حال آه یک بچه.
pejman
چه کسی گفته که اندوه باید چیزی کمرشکن باشد؟
pejman
او را در برابر هر چیزی که پیش می‌آمد کاملانفوذناپذیر می‌کرد، پذیرنده می‌کرد، و در صورتِ لزوم نامرئی. اندوه توشۀ راهش‌بود
pejman
با اندوهش زندگی می‌کرد، مثل یک منبع نیرو. اندوهش بزرگ‌تر و فراتر از او بود.
pejman
آدم با مرگ بچه‌اش هم می‌تواند یتیم شود، چه‌جور هم!
Sophie
تفاوت‌ها عطر و طعم می‌دادند.
ali73
چیزی که زن نمی‌دانست و نباید هم می‌دانست این بود که منبع اصلیِ در دسترس بودن و بی‌خیالی‌ای که دون ژوان از خود ساطع می‌کرد اندوهِ مداومش بود. سال‌های سوگواری‌اش نگذشته بود. مقارن بودنش با زن‌ها دردِ از دست دادنِ عزیزترین کسش را از همیشه زنده‌تر می‌کرد.
ali73

حجم

۱۰۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۸۳ صفحه

حجم

۱۰۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۸۳ صفحه

قیمت:
۶۴,۰۵۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد