بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب یک شب پاییزی: داستان‌های کوتاه از نویسندگان بزرگ روس | طاقچه
کتاب یک شب پاییزی: داستان‌های کوتاه از نویسندگان بزرگ روس اثر فئودور داستایفسکی

بریده‌هایی از کتاب یک شب پاییزی: داستان‌های کوتاه از نویسندگان بزرگ روس

۴٫۸
(۱۴)
دوست دارم بدانم که اصلاً معنی این عبارت چیست و این طبقات پایین چه کسانی هستند؟ اول از همه این که آنها انسانهایی هستند مثل ما با همان استخوان و گوشت و رگ و ریشه اند.
Arezuwishi
«این تقدیر و شانس نیست که در زندگی به سراغمان می‌آید بلکه آدمهای دیگر هستند که بر سرمان نازل می‌شوند. هیچ موجودی بی‌رحم‌تر از انسان روی کره زمین وجود ندارد. گرگها همدیگر را نمی‌درند اما آدمها با کمال میل همدیگر را می‌بلعند. »
کیمیا
چه اشخاص پستی پیدا می‌شوند و چه اخلاق و عادات وحشیانه‌ ای دارند! چه شبهای بی‌معنی و چه روزهای بی‌حاصل و کسالت‌باری را می‌گذرانیم! قماربازی دیوانه‌وار و پرخوری و مستی و وراجی دایمی و مکرر، کارهای بیهوده و صحبت‌های هرزه بهترین زمان و بهترین نیروی آدم را تلف می‌کنند و دست آخر زندگی بی‌سر و ته و دست و بال شکسته و مزخرفی را باید گذراند و فرار از آن هم دیگر ممکن نیست و درست مثل این است که باید در تیمارستان و یا زندان به سر برد.
کیمیا
به هر حال می‌دانی که وظیفه قبل از هر چیز حکم می‌کرد!
melik
در دنیا اتفاقات عجیبی می‌افتد، ممکن است سالها با افرادی دوست باشید و یا زندگی کنید اما هیچ وقت آزادانه و از ته دل با آنها صحبت و درد دل نکنید؛ از طرفی با افرادی دیگر به سختی فرصت آشنایی و مراوده داشته باشید ولی به یکباره تمام رازهای خود را برایشان تعریف کنید، گویی که دارید همه چیز را برایشان اعتراف می‌کنید.
melik
که انسان تا چه حد می‌تواند بی‌عاطفه باشد و چه پلیدی‌ها و خشونت‌هایی در پس ظاهر رفتارهای محترمانه و متمدن افراد ـ حتی افرادی که به آبرومندی و رفتار نیک شهره هستند ـ نهفته است.
melik
اگر هر موضوع غم انگیزی را به حساب تقدیر خدا بگذاریم و بنشینیم و زجر بکشیم معنایش این است که حیوانیم نه انسان
Anonymous
این تقدیر و شانس نیست که در زندگی به سراغمان می‌آید بلکه آدمهای دیگر هستند که بر سرمان نازل می‌شوند. هیچ موجودی بی‌رحم‌تر از انسان روی کره زمین وجود ندارد. گرگها همدیگر را نمی‌درند اما آدمها با کمال میل همدیگر را می‌بلعند
Anonymous
امیدوارم هیچ گاه آگاهی از زوال مادی‌ به روحش رخنه نکند... چراکه این برای کسی که قرار است زنده باشد و زندگی کند، زجری غیرضروری و بی‌فایده خواهد بود
Houshyaran
و سنت پترزبورگ بدون آکاکی آکاکیویچ به حال خود رها شد، گویی که اصلاً چنین شخصی در آن نمی‌زیسته است. و بدین شکل انسانی از صفحه‌ی روزگار محو شد که هیچ مراقبی نداشت، عزیزِ هیچ کس نبود، برای هیچ کس جالب توجه نبود، و حتی توجه دانشجویان رشته‌ی طبیعی را که از یک مگس برای تشریح کردن زیر میکروسکوپ نمی‌گذشتند نیز به خود جلب نکرده بود. موجودی که با صبر و حوصله تمسخرهای همکارانش را تحمل کرد و بی هیچ هیاهویی زندگی کرد و به خاک سپرده شد. با این وجود در روزهای پایانی عمرش نور امیدی درقالب یک شنل پیدا کرد که زندگی بی روحش را رنگ شادی بخشید اما چه فایده که چنان بدبیاری اسف باری بر او نازل شد که تنها بر افراد بزرگ تاریخ نازل شده بود.
Tamim Nazari

حجم

۲۶۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۹۴ صفحه

حجم

۲۶۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۹۴ صفحه

قیمت:
۴۹,۵۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد