بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کلاف سردرگم | طاقچه
کتاب کلاف سردرگم اثر ال. ام. مونتگمری

بریده‌هایی از کتاب کلاف سردرگم

۴٫۰
(۴۸)
"نفرت همان عشقی است که راهش را گم کرده"؟"
مهسا
مثل تمام زن‌ها، عاشق آزادی بود، اما این‌قدر عاقل بود که بداند چون آزادی واقعی در این دنیا امکان‌پذیر نیست، خوشبخت کسی است که اربابش را خودش انتخاب کند
کاربر ۲۹۱۱۵۳۲
لعنت به این زندگی که نمی‌شد تا ابد در آن جوان ماند.
کاربر ۲۹۱۱۵۳۲
به قول اسکاتلندی‌ها، ادب خرجی ندارد."
مهسا
"تو هم دنبال ماه هستی. من می‌فهمم. و ناراحتی، چون نمی‌توانی به دستش بیاوری. ولی بهتر است حتی اگر نمی‌توانیم این بانوی دوردست درخشان زیبا را به دست بیاوریم، حداقل دنبالش باشیم، تااینکه دنبال چیز دیگری راه بیفتیم و آن را به دست بیاوریم. بالاخره هیچ‌کدام از زیبایی‌های بی‌عیب و نقص زندگی که به ما نمی‌رسند. ولی هیچ‌کس جز ما این را نمی‌داند. راز فوق‌العاده‌ای است، مگرنه؟ غیر از این هیچ‌چیزی اهمیت ندارد."
کاربر ۲۹۱۱۵۳۲
می‌خواهند جلویت را بگیرند که اشتباه‌های ما را تکرار نکنی. من نمی‌خواهم. آدم‌ها بخواهند یا نخواهند، اشتباه می‌کنند. بهتر است حداقل اشتباه‌هایمان را خودمان انتخاب کنیم تا یک نفر دیگر.
مهسا
کداممان می‌توانیم ادعا کنیم به اندازهٔ او خوشحال هستیم؟ حتی اگر بتوانیم یکی‌دو ساعت هم با تمام وجود خوشحال باشیم، باید خدا را برایش شکر کنیم.
کاربر ۲۹۱۱۵۳۲
"نگران نباش. همیشه فردا از راه می‌رسد."
مهسا
تمام عمرش را صرف درست‌کردن لباس‌های زیبا برای بقیه کرده بود و خودش هیچ‌وقت لباس زیبایی نداشت.
مهسا
برایان کوچک در آن دنیای بزرگ و غریب احساس تنهایی و بی‌کسی می‌کرد. از مادر مرحومش در بهشت خواست که برایش غذا و آرامش بفرستد. می‌ترسید که خدا حتی باوجوداینکه جوان بود، خیلی سرش شلوغ باشد و کارهای مهم‌تری داشته باشد تا رسیدگی به او، ولی مادرش وقت داشت.
کاربر ۳۷۳۶۸۵۸

حجم

۳۴۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۰۳ صفحه

حجم

۳۴۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۰۳ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد