بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شام با آدری هپبورن | صفحه ۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب شام با آدری هپبورن

بریده‌هایی از کتاب شام با آدری هپبورن

نویسنده:ربکا سرل
انتشارات:نشر نون
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۲۸ رأی
۳٫۸
(۲۸)
هیچ وقت، هیچ چیزی نهایی نیست. همیشه، یک «خب که چی» و «خب بعدش چی» وجود دارد. همیشه، دنباله‌ای هست.
n re
نمی‌دانم که می‌توانم فراموشش کنم یا نه. احساس دستانش را می‌گویم، مثل حالا. انگار که پوستم تنهٔ درختی شده که رویش کلی یادگاری از او دارد.
n re
اصلاً نمی‌دونم الان کجای زندگی‌ام.
n re
خوشبختی باعث می‌شد زمان مثل برق و باد بگذرد. غم و غصه زندگی را نشان‌گذاری می‌کند و این لذت است که باعث گذران زندگی می‌شود. روزها و ماه‌ها می‌توانند به چشم‌برهم‌زدنی بگذرند.
n re
معمولاً، به‌ندرت پیش می‌آید از خوشبختی و خوشحالی مداوم داستان خوبی دربیاید.
n re
دلم می‌خواست رؤیایش را دنبال کند. فقط دلم نمی‌خواست رؤیایش او را از من دور کند.
n re
خیلی از خوشحالی‌های ریز و درشتم رو توی تعقیب چیزی که فکر می‌کردم خوشبختم می‌کنه، قربانی کردم.»
n re
آیا عشق همان احساس خوش‌شانس‌ترین دختر روی زمین بودن نیست؟ احساس اینکه کل دنیا دست‌به‌دست هم داده تا تو را، و تنها تو را، خوشبخت کند؟
n re
احساس می‌کنم که باید از مامانم دفاع کنم. هر چه باشد، اینجا نیست و برایم مادر خوبی بوده... هنوز هم هست. کمی حواسش پرت بود و زیادی کار می‌کرد، اما در تمام جاهایی که لازم و مهم بود، پشتم را خالی نکرد. برایم غذا و خانه تأمین کرد و مراقبم بود. هر روز به من می‌گفت که دوستم دارد. هر جوری حساب کنید، من خوش‌شانس بودم. هر جوری حساب کنید،
n re
خوشبختی من در اینه که قبول کردم توی نودوپنج درصد مواقع، زندگی من کلی نقص و مشکل کوچیک و بزرگ داره
n re
«بعضی وقت‌ها، فکر می‌کنم تنها راهی که می‌شه ارزش چیزی رو فهمید اینه که از دستش بدی.»
n re
می‌گفت آدم‌ها در رابطه‌ها یا گُل‌اند یا باغبان. دو تا گل نمی‌توانند با هم باشند، چون به کسی احتیاج دارند تا کمکشان کند که رشد کنند.
n re
«اون‌ها عاشق همدیگه بودن. بعضی وقت‌ها، فکر می‌کنم مشکل از همین بود. عشقشون زیادی زیاد بود و وقت‌هایی که نباید، کار رو براشون خیلی سخت می‌کرد.» آدری می‌گوید: «بعضی وقت‌ها، عشق آسون نیست.» جسیکا می‌گوید: «اگه با آدم اشتباهی باشی، عشق آسون نیست.»
n re
«چیزی که حالا می‌کاری، در آینده، برداشت می‌کنی.»
n re
«بدون بدی نمی‌شه خوبی رو داشت. اون‌ها مثل تار و پود یه دی. ان.ای به هم تنیده شدن. بعضی وقت‌ها، خوبی برنده می‌شه، گاهی اوقات هم، بدی. ما مبارزه نمی‌کنیم که خوبی به‌صورت دائمی و همیشگی برنده بشه، بلکه اصل مبارزهٔ ما برای ایجاد تعادله. برای همینه که همیشه، باید ادامه داشته باشه.»
n re
«دنیا توی این سال‌ها، تبدیل به جای تاریکی شده.»
n re
نمی‌شه همیشه اونی رو که می‌ذاره و می‌ره ملامت کرد. وقتی دو نفر با هم خوشبخت نیستن، مقصر شناختن کسی که گذاشته و رفته یه‌کمی بی‌انصافیه
n re
وقتی کسی می‌رود، یادآوری لذت‌هایی که با او داشتید خیلی سخت‌تر و دردناک‌تر از بدبختی‌هایی است که با او تجربه کردید.
n re
همراه. بگذار کنارت، در سکوت بنشینم و بگذار دستت را بگیرم و درکت کنم.
n re
«مشکل تو اینه که زیادی همه و همه چی رو قضاوت می‌کنی.»
n re

حجم

۲۵۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۰۲ صفحه

حجم

۲۵۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۰۲ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان