«بعضی وقتها، گذشتن بدون اینکه بفهمی واقعاً چه اتفاقی افتاده، غیرممکنه.»
n re
به او گفتم: «من به تقدیر باور دارم.» قبلاً نداشتم، اما از آن موقع، پیدا کردم. توضیحش سخت است. اینکه چگونه ایدههای بزرگ دربارهٔ زندگی و عشق، در عرض ده دقیقه کنار کسی ایستادن، شکل میگیرند و عوض میشوند.
n re
اصلاً برای انجام کاری، نیاز به راه نداشت، فقط دلیلی کافی بود تا حتی شده، راهی برای انجامش بسازد
n re
مهمترین نکته در ارتباطات، شنیدن چیزهایی است که گفته نمیشوند.
n re
دیدنِ آغاز چیزها آسانتر و دیدن پایانشان سختتر است.
n re
«آدمها نقشه میکشند و خداوند میخندد».
n re