بریدههایی از کتاب هنر همه فن حریف شدن در احساسات
۳٫۵
(۲۴۷)
اتفاقات کلیدی دوران کودکیتان که بر شخصیت امروزتان اثر گذاشته است. این اتفاقات میتوانند خاطراتی از افراد یا رویدادهایی باشند که بهخاطر تأثیر منفی یا مثبتی که بر رشدتان داشتهاند، برجسته شدهاند. این اتفاقات میتواند در خانه، مدرسه یا زمینبازی افتاده باشد. لحظات تعیینکنندهٔ کلیدی شما کدام لحظاتاند؟
f.z
همتعدیلی نحوهٔ تأثیرگذاری افراد بر احساسات یکدیگر است؛ اینکه چطور بهوسیله کارهایمان، احساسات دیگران را بهسمت مثبت یا منفی سوق میدهیم.
f.z
ما این الگوهای عاطفی (خوب و بد باهم) را با خود داریم و اغلب آنها را در رفتار خودمان تکرار میکنیم. و در خانهٔ جدیدمان، برپایهٔ بنیانهای عاطفیِ خانهای که در آن به دنیا آمدیم و بزرگ شدیم، این چرخه تکرار میشود.
بسیاری از ما در زندگی نهایت تلاشمان را میکنیم که دقیقاً از چنین سرنوشتی دوری کنیم. میکوشیم تا شبیه پدر و مادرمان نشویم. اما بهطرز اجتناب ناپذیری، لحظهای فرا میرسد که از خود میپرسیم: «چرا اینطوری شد؟» و ناگهان متوجه میشویم که در تمام طول عمرمان، خصلتهای والدینمان را با خود داشتهایم.
f.z
این در ذات ماست که بهدنبال ارتباط و حمایت اجتماعی باشیم. افرادی که این رفتار را ندارند، مستعد ابتلا به اضطراب، افسردگی و بیماریهای قلبیعروقیاند.
f.z
دانشجویانی که از آنها خواسته شده بود که به استرسِ پیش از امتحان به چشم مسئلهای سودمند نگاه کنند، نسبت به گروه شاهد، عملکرد بهتری در امتحاناتشان نشان دادند.
f.z
افزایش قند خون باعث هجوم حس لذت به مغز میشود. اگر بعضیاوقات بهعنوان استراتژی، برای تنظیم و تعدیل احساسات منفیتان، وابسته به هلههوله هستید باید بدانید که خیلیها اینطور هستند. اگر سه بار در روز حواس خودتان را با هلههوله پرت میکنید، احتمالاً مسائلی عاطفی و جسمانی هست که باید به آنها بپردازید.
f.z
اهمیت یک موضوع، با تعداد کلماتی که برای توصیف آن وجود دارد مشخص میشود.
sara
برای ابراز احساسات، حتماً لازم نیست کلامی و حضوری و رودررو باشد؛ گاهی اوقات درمیانگذاشتن احساساتمان با دیگران بیش از حد دشوار است. در این موارد، شاید بهتر باشد حس خود را از طریق نوشتن ابراز کنیم. خیلی از ما تجربهٔ نوشتن چیزی در دفتر خاطرات یا نامهای را داشتهایم که به نظرمان بیان شفاهیاش در گفتوگو غیرممکن بوده است.
f.z
یک روز پسر ششسالهٔ همکارم به او گفته بود: «معلممون گفته اجازه ندارم توی کلاس گریه کنم. اون گفته باید مرد باشم و تو مدرسه احساس خوشحالی کنم.» این حرف نتیجهٔ این طرز تفکر است که خوشحالی تنها حس پذیرفته در میان جمع است و اگر همیشه خوشحال نباشیم، شکست خوردهایم
f.z
درک احساسات بهمانند سفرکردن است؛ شاید حتی رفتن به یک ماجراجویی، چراکه وقتی به پایان برسد ممکن است خود را جای جدیدی بیابیم، جایی ناشناخته، جایی که احتمالاً قصد رفتن به آنجا را نداشتیم و بااینحال آنجاییم، داناتر از گذشته، شاید حتی داناتر از آنچه میخواستیم باشیم؛ اما این تنها راه روبهجلو است.
sara
وقتی بتوانید احساساتتان را درک کرده و روی آنها اسم بگذارید، اتفاقی جادویی میافتد. عمل تصدیقکردن توانایی ایجاد تغییر را به وجود میآورد. وقتی کلمهای برای حسمان پیدا نمیکنیم، نه تنها نمیتوانیم بهدرستی شرح حالمان را بیان کنیم، بلکه عنان زندگیمان را نیز در دست نداریم.
f.z
هرگاه متوجه میشویم که بهیکباره نمیتوانیم درست توجه و تمرکز کنیم و یا به یادآوردن موضوعی برایمان دشوار میشود، باید از خودمان بپرسیم: از لحاظ عاطفی، چه اطلاعاتی در زیر سطح افکارمان نهفته است؟ و آیا کاری برای بهدستگرفتن دوبارهٔ عنان ذهنمان از دستمان برمیآید؟ اگر بله، چهکاری؟
مسافر ابدیت
اضطراب، همانطور که پیشتر آموختیم، نگرانی درمورد اطمینان نداشتن به آینده و ناتوانی ما در کنترلکردن اتفاقی است که برایمان خواهد افتاد.
ترسْ حسکردن خطری است که درست پیش روی ما قراردارد و دستآخر گریبانمان را خواهد گرفت.
فشارْ نیرویی بیرونی است که به ما میگوید چیز مهمی در خطر است. و اینکه ما با آن به شکست یا موفقیت میرسیم، بهنحوهٔ عملکردمان بستگی دارد.
استرس حسی است که وقتی در مواجهه با تقاضاهای بسیار از سوی تمام موارد بالا قرارمیگیریم و میترسیم که نتوانیم از پسشان بربیاییم، تجربه میکنیم.
f.z
تمام احساسات و عواطف ما منابع اطلاعاتیِ مهمی هستند از آنچه درونمان میگذرد. حواس چندگانهٔ ما اخباری را از جسم، ذهن و دنیای خارجی به دست میدهند و سپس مغزمان این اخبار را پردازش و تجزیهوتحلیل میکند و تجربهمان را شکل میدهد. اسم ماحصل این فرآیند احساس است.
البته ما انسانها تاریخچهای بلندبالا در بیتوجهی به احساساتمان داریم که به هزاران سال پیش برمیگردد؛
مسافر ابدیت
اینوئیتهای () آلاسکا و کانادا دهها کلمه برای برف دارند، یا به هرحال اینطور گفته میشود. بقیهٔ ما با همان چند تایی که داریم سر میکنیم. نتیجهگیری بهنظر واضح میرسد: اهمیت یک موضوع، با تعداد کلماتی که برای توصیف آن وجود دارد مشخص میشود.
f.z
فرضیهٔ ساپیر-وورف، که نام خود را از دو زبانشناس گرفته است، میگوید زبانی که به آن تکلم میکنید، تعیینکنندهٔ جهانبینی و حتی نحوهٔ کارکرد ذهنتان است
f.z
شرم یک قضاوت بیرونی است: گمان میکنیم که دیگران فکر میکنند ما یک قانون و قاعدهٔ اخلاقی یا قراردادی مرسوم را شکستهایم. فکر میکنیم از چشمشان افتادهایم. بخش زیادی از آسیب قلدری به قربانی و انزوایی که در پی آن است بیشتر بر اثر شرم است تا آسیب جسمانی.
f.z
توانایی کنار گذاشتن ارزیابی خودش تا بتواند احساسات دیگری را درک کرده و با او همدلی کند.
f.z
آنها هوش هیجانی را «توانایی نظارت بر احساسات و عواطف خود و دیگری، بهمنظور تفکیک و تشخیص آنها از هم و استفاده از اطلاعات بهدستآمده جهت راهنمایی فرایند تفکر و اقدامات بعدی» تعریف کردند.
ارمین عبدلی
احساسات نوعی اطلاعات هستند شبیه گزارشهای خبری از درون روانمان که پیامهایی را راجع به آنچه درون هر شخص منحصربهفرد، یعنی هر کدام از ما، رخ میدهد ارسال میکنند.
ارمین عبدلی
حجم
۳۵۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۳۵۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰۷۰%
تومان