بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود | صفحه ۱۷ | طاقچه
کتاب و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود اثر فردریک بکمن

بریده‌هایی از کتاب و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود

نویسنده:فردریک بکمن
انتشارات:نشر نون
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۸۱ رأی
۴٫۲
(۸۱)
عاشقِ آن دختر شدن مثل این است که در خودت نگنجی.
mrzi
بهترین سال‌های زندگی مسلماً این نیست؛ زمانی که یک پسربچه اینقدر بزرگ شده که بداند جهان به چه منوال می‌گذرد اما نه آنقدر که آن‌را نپذیرد.
mrzi
یه‌بار معلم ازمون خواست دربارۀ این‌که معنی زندگی چیه انشا بنویسیم.» «تو چی نوشتی؟» «همراهی.» بابابزرگ چشم‌هایش را می‌بندد. «بهترین جوابی که تا حالا شنیدم.» «معلممون گفت باید جواب طولانی‌تری بنویسم.» «خوب تو چکار کردی؟» «نوشتم: همراهی و بستنی.» بابابزرگ لحظه‌ای فکر می‌کند و بعد می‌پرسد: «چه نوع بستنی‌ای؟»
ژنرالیسم
مامان‌بزرگ بی‌همتا نبود اما مال خود خود او بود.
mamad_79
اعداد همیشه آدم را برمی‌گردانند.
Nima.k
کائنات بزرگتر از آن است که با آن بجنگی، اما برای همراهی‌کردن یک عمر زندگی را در اختیار داری
abar
کائنات بزرگتر از آن است که با آن بجنگی، اما برای همراهی‌کردن یک عمر زندگی را در اختیار داری.
اسماء
«دقیقاً نوآ-نوآ. یه فکر بزرگ را هرگز نمی‌شه روی زمین نگه‌داشت.»
bud
بزرگترین ترس من این است که تخیلم را قبل از بدنم از دست بدهم.
bud

حجم

۶۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

حجم

۶۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۱۶
۱۷
صفحه بعد