بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جنوب از شمال | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب جنوب از شمال اثر بهاره حسنی

بریده‌هایی از کتاب جنوب از شمال

نویسنده:بهاره حسنی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۱۱۲ رأی
۳٫۶
(۱۱۲)
این بار تقریبا مناسب بودم. هر چند که در آن مانتو و کفش پاشنه بلند و کیف چرم، اصلا احساس خودم بودن را نداشتم. احساس بیگانگی بدی با این لباس‌ها داشتم. مانتو و تمام مخلفات، به غیر از مقنعه، متعلق به سارا بود. من همیشه دختر کتانی و جین و مهر و موم‌ها و النگوهای رنگین بودم. این همه رسمی بودن برایم کمی سنگین بود.
nila
. زمان حلال مشکلاته.
n re
ـ سردرگمی خیلی بده.
n re
بعضی وقت‌ها یه اتفاق‌هایی تو زندگی آدم می‌افته که زندگی رو برای آدم از این رو به اون رو می‌کنه، ولی این دلیل نمی‌شه که آدم دست از خودش بودن بکشه و به کس دیگه‌ای که اصلا شبیه خودش نیست، تظاهر کنه.
n re
یه چیزی هست به اسم دل‌تنگی، یه چیز دیگه هم هست به اسم دل‌سنگی... من دل‌تنگ و شما هم که دل‌سنگ.
n re
همهٔ چیزهای خوب راحت به دست نمی‌آید
n re
دانستن مستقیم یک موضوع، یک چیز است و حدس زدن و خیال پردازی درباره آن، یک چیز دیگر!
n re
تصمیم برای آینده چه‌قدر سخته!
n re
امان از دست مردها... مردها همه‌ش فکر کار هستن. کار براشون تو اولویت اوله.
n re
دختر بودن خیلی سخت است.
n re

حجم

۳۱۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۳۶ صفحه

حجم

۳۱۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۳۶ صفحه

قیمت:
۱۰۹,۰۰۰
۵۴,۵۰۰
۵۰%
تومان