بریدههایی از کتاب آپارتمان خیابان املی
۳٫۱
(۱۱)
مادرش یکوقتی به او گفته بود که بعضی از افرادی که در زندگیات ملاقات میکنی، تا ابد بخشی از دنیایت میشوند، اما برخی فقط میآیند تا گوشهای از زندگیات را تغییر دهند و بروند.
alireza atighehchi
«گاهیاوقات حکمت خدا یه چیز دیگهست و اصلاً نمیشه علتش رو فهمید.
alireza atighehchi
«شما هیچوقت نمیتونید طرزِ فکر دیگران رو عوض کنید. اما میتونید انتخاب کنید که بهشون گوش بدید یا ندید، اینطور نیست؟»
n re
ظلم و ستم سلاح آدمهای نادونه.»
n re
بازیِ سرنوشت همیشه عادلانه نیست.
n re
هیچوقت زمان کافی نیست، نه وقتی که یک نفر بخشی از وجودت شده است.
n re
کاش هرگز در دنیا جنگی اتفاق نمیافتاد...
n re
فکر کردن به آینده آسانتر از فکر کردن به گذشته است. گویی گذشته بهشکلی عجیب و پیوسته به ذهنت خطور میکند، حتی زمانی که نمیخواهی به آن فکر کنی.
یك رهگذر
اگه نتونیم دنیا رو به جای بهتری برای نسل بعدی تبدیل کنیم، پس جنگیدنمون چه فایدهای داره؟
یك رهگذر
ما همه باید هر کاری که از دستمون برمیآد بکنیم، تو اینطوری فکر نمیکنی؟ فقط از این طریقه که بالاخره خوبی شانسی برای پیروزی بر بدی پیدا میکنه.
یك رهگذر
«بعضیوقتها باید به چیزهایی که نمیتونی ببینی ایمان داشته باشی.»
یك رهگذر
شاید برای پیدا کردن راهِ برگشتن به زندگیهایی که قرار بود داشته باشیم، هنوز خیلی دیر نشده باشه.
یك رهگذر
شارلوت موقرانه به روبی گفت «فکر کنم آقا خلبانه عاشقت شده.»
«ولی اون فقط چند روز اینجا بوده شارلوت! آدمها نمیتونن به این سرعت عاشق بشن.»
شارلوت با اطمینان پاسخ داد «بعضیوقتها همهش چند روز طول میکشه.»
یك رهگذر
«حس میکنم انگار میتونم تا ابد باهات حرف بزنم، بدون اینکه حرفهام تموم بشن.»
یك رهگذر
«میفهمم یعنی چی وقتی کسی رو از دست میدی که ازتهدل دوستش داری، یا وقتی که احساس بازنده بودن میکنی چون نتونستی نجاتش بدی.»
یك رهگذر
قبول دارید که بعضیوقتها این یه بخشی از رشد کردنه؟ ما تلاش میکنیم که روی پاهای خودمون بایستیم، برای آیندهمون تصمیم بگیریم، و خیلی دیر متوجه اون چیزهایی میشیم که پشت سرمون جا گذاشتهیم.
یك رهگذر
خب، آدم نمیتونه عاشق چیزی بشه که بدون هیچ زحمتی به دست میآد، مگه نه؟ در اون صورت دیگه عشق واقعی نیست.
یك رهگذر
مارسل روبی را در آغوش گرفت و آهسته گفت «امکان نداره که تو من رو بخوای. من هیچچی نیستم.»
روبی قاطعانه گفت «تو شوهر منی و من کنارت میمونم.»
یك رهگذر
«پس چرا همکلاسیهام مسخرهم میکنن؟»
شارلوت دید که پدرش خودش را جمع کرد، اما بهآرامی پاسخ داد «چون نادونن، و ظلم و ستم سلاح آدمهای نادونه.»
یك رهگذر
انصاف نبود که بهخاطر مذهبی مورد تمسخر قرار بگیرد که تقریباً هیچ شناختی از آن ندارد.
یك رهگذر
حجم
۳۴۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۳۴۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان