بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خاطرات محرمانه یک پزشک تازه کار | طاقچه
کتاب خاطرات محرمانه یک پزشک تازه کار اثر آدام کی

بریده‌هایی از کتاب خاطرات محرمانه یک پزشک تازه کار

نویسنده:آدام کی
انتشارات:نشر ستاک
امتیاز:
۴.۱از ۲۶ رأی
۴٫۱
(۲۶)
اگرچه باید از شغلم در مقابل حرفه‌های دیگر دفاع می‌کردم و از مزایای آن حرف می‌زدم، اما فقط خدا می‌داند که چقدر مهم است جوان‌ها با چشم‌های باز وارد رشتهٔ پزشکی بشوند. برای همین حقیقت را گفتم. ساعات کاری وحشتناک و طاقت فرساست، حقوق پرداختی افتضاح است، شرایط این حرفه به هیچ وجه مطلوب نیست؛ هیچ کس از شما تشکر نمی‌کند، هیچ کس از شما حمایت نمی‌کند، به شما بی‌حرمتی می‌شود و اغلب جانتان به خطر می‌افتد. اما هیچ شغلی بهتر از پزشکی در عالم وجود ندارد.
رادبانو
ساعت هشت صبح، یکی از پرستارهای شیفت شب پیجم کرد تا بهم بگه دیشب واقعا عالی بودم و به نظرش من یه «دکترکوچولوی خوب» هستم. تصمیم گرفتم مسخره بودن این عبارت رو نادیده بگیرم، چرا که از وقتی تو این حرفه مشغول به کار شدم این اولین باره که کسی منو آدم حساب می‌کنه و ازم تشکر می‌کنه. واقعا نمی‌دونستم چی باید بگم. خیلی مبهم تشکر کردم و بدون اینکه حواسم باشه تو آخرین جمله‌ام گفتم: «دوستت دارم، فعلا.» نمی‌دونم چرا این جمله رو گفتم. شاید به‌دلیل خستگی بیش از حد بود، یا به این دلیل که مغزم هنگ کرد و اون پرستار رو با اچ اشتباه گرفتم (آخه اچ تنها کسیه که با من خوش رفتاری می‌کنه)، شایدم برای این بود که اون لحظه، پرستار شب رو واقعا به‌دلیل حرفی که زده بود دوستش داشتم.
mohammadali Mehrpouya
وقتی پزشک می‌شوید، جملهٔ «می‌تونی سریع بهش یه نگاه بندازی» را بیشتر از جملهٔ «واقعا خوشحالم که می‌بینمت» می‌شنوید.
درّین
یا غرق می‌شوید یا شنا می‌کنید. مجبورید شنا کردن را یاد بگیرید وگرنه هزاران هزار بیمار همراه با شما غرق می‌شوند.
درّین
به جای اینکه بهمون خوش بگذره، به چنین فاجعه‌ای ختم شد: همهٔ ۶ نفرمون تا حالا به‌دلیل شغلمون گریه کردیم، ۵ نفرمون تا حالا سر کار گریه کردیم، همه‌مون تا حالا تو موقعیت‌هایی بودیم که احساس ناامنی کردیم، ۳ نفرمون رابطه عاطفی‌شون رو به‌دلیل کار از دست دادن و همه مهم‌ترین مراسم خانوادگی رو به‌دلیل کار از دست دادیم. در عوض، ۳ نفرمون تا حالا موفق شدن با پرستارها رابطه داشته باشن که ۱ نفرمون حین خدمت این کار رو انجام داده. پس می‌بینید که اوضاعمون زیاد هم بد نیست.
Yas Balal.جواد عطوی
مهم نبود چقدر حواسم را جمع می‌کردم، بالاخره تراژدی دیگری رخ می‌داد. تراژدی باید اتفاق بیفتد و ما نمی‌توانیم جلوی اتفاقات غیر قابل پیش‌بینی را بگیریم. یک پزشک متخصص توانمند روزی به رزیدنت‌هایش گفته بود که تا وقتی موعد بازنشستگی‌شان فرا برسد یک اتوبوس پر از نوزادان مرده و نوزادانی که دچار فلج مغزی شده‌اند به وجود می‌آید و روی بدنه اتوبوس نام آن‌ها نقش خواهد بست. تعداد زیادی از نتایج نامطلوب، همان‌طور که در فرهنگ بیمارستانی از آن نام می‌برند، تحت نظر آن‌ها اتفاق می‌افتد. او به آن‌ها گفته بود اگر نمی‌توانند با چنین چیزهایی کنار بیایند در حرفهٔ اشتباهی ثبت نام کرده‌اند. شاید اگر یک نفر کمی زودتر این حرف‌ها را به من زده بود برای انتخاب رشته پزشکی تامل بیشتری می‌کردم. ای کاش، این حرف‌ها را زمان ثبت نام در امتحان کنکور می‌شنیدم، قبل از اینکه خودم را در چنین مهلکه‌ای بیندازم.
رادبانو
آنچه مرا به زایمان علاقه‌مند می‌کند این است که با دوبرابر تعداد بیمارانی که شروع کرده بودید کار را به پایان می‌رسانید، عددی که بر خلاف حاصل تعداد بیماران باقی تخصص‌ها به طرز عجیبی دلنشین است. (منظورم با شماست، طب سالمندان!)
f.z
واقعا شرم‌آوره که مجموعه وظایفی که در امر مهم مراقبت از کودکان به دوش هر دکتری سنگینی می‌کنه، شامل اختیار تام در منع والدین از گذاشتن اسامی عجیب روی بچه‌های نگون بختشون نمی‌شه. امروز نوزاد کوچولویی رو به دنیا آوردم که تلفظ اسمی که روش گذاشته بودن چیزی تو مایه‌های شیطان بود! شک ندارم بعدا این بچه تو مدرسه تحت آزار و تمسخر دیگران قرار می‌گیره.
Yas Balal.جواد عطوی
اما بیایید به من قول بدهید: به من قول بدهید نوبت بعدی که دولت کلنگش را بالا برد تا بر سر سرویس سلامت ملی بکوبد، هر دروغی که سیاستمداران تلاش می‌کنند به خوردتان بدهند را باور نکنید. به خسارات سنگینی فکر کنید که این حرفه به هرکدام از متخصصین حوزه سلامت وارد کرده است، چه در محل زندگی و چه در محل کار. به یاد بیاورید که آن‌ها با تمام توانشان شغلی کاملا غیرقابل ممکن را انجام می‌دهند. ایامی که شما در بیمارستان به سر می‌برید بیشتر از آنکه شما را آزار دهد، عمیقا به آن‌ها آزار می‌رساند.
Hooria Salehi
یک روز متوجه شدم -درست مثل زمانی که یک ثانیه پس از وقوع حادثه‌ای وحشتناک پلک می‌زنید- اکنون سی و چند ساله‌ام و هنوز در شغلی هستم که چهارده سال پیش بر اساس دلایلی ضعیف و ناکافی برای ورود به آن ثبت نام کردم.
درّین

حجم

۲۴۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۲۴۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد