بریدههایی از کتاب دل شکستگی
نویسنده:آلن دوباتن
مترجم:محمدهادی حاجیبیگلو
ویراستار:مریم غازی
انتشارات:انتشارات کتابسرای نیک
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۸از ۷۰ رأی
۳٫۸
(۷۰)
دوستیِ واقعی چیزی بهمراتب عمیقتر از اینها است: دوستی میدانی است که در آن، دو نفر میتوانند ضعفها و شکنندگیهای هم را درک کنند؛ بلاهتهای یکدیگر را بدون هیچگونه اتهامزنی بپذیرند؛ به هم اطمینان بدهند که ارزش یکدیگر را میدانند و با اندوهها و تراژدیهای زندگی با بذلهگویی و گرمی روبهرو شوند.
farnaz Pursmaily
سقراط، فیلسوف یونان باستان، استدلال کرد که بخش عمدهای از حکمت در این قابلیت نهفته است که در مواقع خاصی جهلمان را بپذیریم.
farnaz Pursmaily
یکی از بزرگترین آرمانهای هنر این بوده است که در ظلمات و تاریکی تنهایمان نگذارد، آن هنگام که شکسته و گمشدهایم در کنارمان باشد، و چیزهایی را به خاطرمان بیاورد که در این لحظه بهسختی میتوانیم آنها را ببینیم: اینکه در پس دردمان معنایی نهفته است، اینکه کماکان فردی کامیاب و دوستداشتنی هستیم، اینکه سرانجام از این شرایط به در خواهیم آمد، و اینکه هر چقدر هم جزئیات ظریف رنجمان مختص به شخص خودمان باشد، اما درواقع دچار اندوهی هستیم که متعلق به بسیاری همچون ماست.
saye.mfd
وقتی کسی را از دست میدهیم، به طور منطقی نتیجه نمیشود که با همهی عناصری وداع گفتهایم که او را برایمان ارزشمند میکرده است؛ زیرا این عناصر کماکان وجود خواهند داشت، گرچه میان انسانهای متعدد توزیع شدهاند.
یکی از عجیبترین و ژرفترین درسهای دلشکستگی این است که درنهایت، درمییابیم کانون تمرکز عشق ما درواقع یک فرد خاص نبوده است، بلکه مجموعهای از خوبیها بوده است که ـ خدا را شکر ـ ملک طلق یک فرد خاص نیستند، بلکه میتوان آنها را در بسیاری افراد دیگر هم یافت که میتوانند شریک زندگی ما باشند؛ کسانی که به انتظارمان نشستهاند، تا زمانی که به قدر کافی قوی شده باشیم و آمادهی ملاقات آنها باشیم.
Mamadovsky
گرچه گاهی دلمان میخواهد، اما نمیتوانیم از شر جهانی خلاص شویم که رابطهی قبلیمان در آن جریان داشته است. نمیتوانیم آن متکاها را بسوزانیم یا آن رستوران را تخریب کنیم. برای اینکه فراموش کنیم، باید لایهی جدیدی از تجربه را روی چیزهایی بکشیم که عشق ازدسترفتهمان را تداعی میکنند. باید با گروه جدیدی از دوستانمان به آن پیتزافروشی برویم، یا کتابی برداریم که بسیار برایمان تأثیرگذار باشد و کنار آن کانال مطالعهاش کنیم یا آشناهای جدیدی پیدا کنیم و روی آن مبلمان دورهمی بگیریم. باید چیزهای محیط زندگیمان را از دست خاطراتِ کسی که دلمان را شکسته است دوباره پس بگیریم.
lordartan
این نکته بهخصوص پس از یک جدایی سخت صدق میکند؛ وقتی که مکانهایی خاص، اوقات خاصی از روز و برخی کارها کماکان ما را به گذشته وصل میکنند و مدام به شکلی دردآور یاد گذشته را در ما زنده میکنند:
- آن هنگام که آن پیتزافروشی را آخر آن خیابان میبینیم، با درد تمام یاد آن عصرهای دوستداشتنی یکشنبهها میافتیم که هنوز باهم بودیم.
- وقتی از مسیر کانال با دوچرخه میرویم به یاد گپهای بیپایانی میافتیم که در آن روزهای آرامبخش باهم داشتیم.
- متکاهای روی مبل خاطرات دردناکی را به یادمان میآورند؛ به خاطر میآوریم معشوقمان وقت مطالعهی شبانه چطور روی آنها لم میداد.
همهی اطرافمان را تلههایی عاطفی پر کرده است. دلمان بارها و بارها به درد میآید
lordartan
نیچه در حال طرح پرسشی ریشهای و درعینحال بسیار سازنده بود: اصلاً فکرکردن به گذشته چه وجهی دارد؟ او جوابی دقیق به این سؤال داد: باید فقط تا حدّی گذشته را به یاد آوریم که عملاً به زندگی کنونیمان کمک کند. خاطرات تا جایی ارزشمندند که کمکمان میکنند نقشههایی برای زندگی بریزیم و از خطا اجتناب کنیم؛ اما وقتی خاطرات موانعی میشوند بر سر راه زندگیِ بهتر، باید انرژیمان را صرف فراموشی کنیم.
بهترین راه فراموشی صرفاً گذر زمان نیست، بلکه به معنای دقیقتر اتفاقات و رویدادها است. برای اینکه خود را از چیزهایی در گذشته رها کنیم که گریبانمان را گرفتهاند، باید اطمینان حاصل کنیم که میتوانیم لایهی ضخیمی از رویدادهای نو را بین خودمان و آن گذشته بکشیم؛ خلاصه اینکه نیاز داریم اتفاقات جدیدی در زندگیمان رخ دهند.
lordartan
در دورهی بزرگسالی برخی گزینههای احتمالی را برای تشکیل رابطه کنار میگذاریم، نه به این دلیل که گزینهی اشتباه هستند، بلکه چون بیش از اندازه متوازناند (بیش از حد بالغاند، بیش از حد درکمان میکنند، بیش از اندازه مورد اعتمادند)، و توازن درستِ شخصیتشان برایمان ناآشنا و به نحوی سرکوبکننده است. شاید این نوع افراد را «خستهکننده» یا «فاقد جذابیت جنسی» حساب کنیم و در عوض سراغ کسانی برویم که در رابطه با آنها حسهای ناخودآگاهمان به شیوههایی آشنا باعث ناکامیمان میشوند. دچار اشتباه میشویم، زیرا در اعماق وجودمان میدانیم که درنهایت، دوستداشتهشدن را با احساس رضایت کامل قابلجمع نمیدانیم.
sheloo
متأسفانه عشقی که بزرگسالان به خردسالان ابراز میکنند اصلیترین تجربهی عشق است که عموم ما تجربه میکنیم ـ و این قابلیت که شریک زندگیای قابل اتّکا و قانع باشیم تا حدّی مرتبط است با اتفاقات خوبی که هنگام زندگی با والدینمان در اوایل زندگی تجربه کردهایم.
fereshteh
خودمان را به طور کامل مقصر و گناهکار ندانیم.
کاربر ۸۸۷۲۱۹۳
وقتی عاشق کسی هستیم، با بدترین احوالاتمان، با نامنصفانهترین اتهامهایمان و با آزارندهترین توهینهایمان به خدمتش میرسیم. همیشه این معشوقمان است که بابت هر مشکل و معضلی در زندگیمان هدف انگشت اتهام ما قرار میگیرد؛ از او انتظار داریم همهی حرفهایمان را بفهمد بیآنکه برایش توضیح دهیم؛ و او تنها کسی است که در برابر کوچکترین خطاها یا سوءفهمهایش با خشم و اوقاتتلخی واکنش نشان میدهیم.
zizi
صحنههایی که عموماً بین دو عاشق در حال جدایی پیش میآید، فقط در يک حالت ديگر قابل تصوراند: وضعيت دشمنیِ تمام عيار بين دو نفر.
zizi
اما چون این چیزها در ذهنمان با این فرد پیوند خورده و آنها را با او تجربه کردهایم، تصور میکنیم که وقتی او را از دست دادهایم، همهی چیزهای خوبی را هم از دست دادهایم که به او مرتبط بودهاند.
zizi
به جای اینکه صرفاً مدام تکرار کنیم که دلتنگش هستیم، میتوانیم سعی کنیم که دقیقاً جزءبهجزء تعیین کنیم رابطهمان چه خوبیهایی داشته است
zizi
همهی اطرافمان را تلههایی عاطفی پر کرده است. دلمان بارها و بارها به درد میآید.
zizi
دلشکستگی ما را دچار عذابی عمیق کرد، به حدّی که گمان میکردیم چهبسا از این درد جان بدهیم، ولی برخلاف انتظارات دوام آوردیم.
یك رهگذر
این واقعیت دارد که دیگر هرگز هیچ کسی را ملاقات نخواهیم کرد که دقیقاً شبیه معشوق ازدسترفتهمان باشد. او بیهمتا بود. اما چیزهای خوبی که در او و از طریق او دیدهایم چیزهایی عاماند: یعنی آنها را در جای دیگر هم میتوانیم بیابیم ـ البته دیگر همهی آنها را یکجا در یک نفر نخواهیم یافت، بلکه هر یکی یا چند تا را در افراد گوناگون خواهیم دید.
یك رهگذر
خاطرات تا جایی ارزشمندند که کمکمان میکنند نقشههایی برای زندگی بریزیم و از خطا اجتناب کنیم؛ اما وقتی خاطرات موانعی میشوند بر سر راه زندگیِ بهتر، باید انرژیمان را صرف فراموشی کنیم.
یك رهگذر
چهبسا به این دلیل کودکان اینقدر دوستداشتنیاند که بار خاطرات و حسرتهایی را به دوش نمیکشند که روحیهی هر انسانی را پس از بیستوپنج سالگی به زوال میکشاند؛ برای خردسالان هنوز چندان اتفاقی نیفتاده است، و از همین رو به نظرشان امکانهای زندگی بس بسیار بیشترند.
یك رهگذر
گرچه همهی ما ناکام و شوربختیم، درعینحال سربلندیم، زیرا همهی ما دستکم مدتی کوتاه با حزن بنیادین زندگی روبهرو شدهایم؛ و فراگیرترین و ژرفترین نمونههای خسران در زندگی بشر را درک کردهایم.
یك رهگذر
حجم
۱۹۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۱۹۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
قیمت:
۲۴,۰۰۰
۱۲,۰۰۰۵۰%
تومان