بریده‌هایی از کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک

اژدهای کوچک گفت: «گاهی فکر می‌کنم اون‌قدر که باید خوب نیستم.» پاندای بزرگ گفت: «درخت گیلاس خودش رو با درخت‌های دیگه مقایسه نمی‌کنه. فقط شکوفه می‌ده.»

«من اعتقاد دارم که در هر لحظه از هر روز می‌تونیم رها کنیم و دوباره شروع کنیم.»

گوش‌دادن مهم‌ترین کاری است که می‌توانی برای کسی بکنی.

اژدهای کوچک پرسید: «چه جوری به رفتن ادامه می‌دی؟» پاندای بزرگ گفت: «گاهی حتی یه قدم خیلی کوچیک بهتر از اینه که اصلاً قدمی برنداری.»

پاندای بزرگ گفت: «دوباره گم شدیم.» اژدهای کوچک گفت: «من وقتی گم می‌شم از اول شروع می‌کنم و سعی می‌کنم یادم بیاد که چرا شروع کردم و همین بهم کمک می‌کنه.»

پاندای بزرگ گفت: «اشتباه‌های تو تلاشت رو نشون می‌ده. پس تسلیم نشو!»

اژدهای کوچک گفت: «با همه مهربون‌بودن سخته.» پاندای بزرگ گفت: «درسته و از همه سخت‌تر مهربون‌بودن با خود‌مونه، ولی باید تلاش کنیم.»

اژدهای کوچک پرسید: «اگه بعضی‌ها از من یا کار‌هام خوش‌شون نیاد چی؟» پاندای بزرگ گفت: «تو باید راه خودت رو بری. بهتره اون‌ها رو از دست بدی تا خودت رو.»

«صدای پیچیدن باد توی درخت‌ها رو می‌شنوی اژدهای کوچیک؟ طبیعت اینجوری به ما می‌گه یه لحظه بایستیم، نفس بکشیم و فقط باشیم.»

پاندای بزرگ گفت: «فصل‌ها کاملاً با هم متفاوت‌اند ولی هر کدوم شگفتی‌های خودشون رو دارن.» اژدهای کوچک با نیشخندی گفت: «درست مثل ما.»

پاندای بزرگ گفت: «بهترین چیزی که با چای می‌چسبه یه دوست خوبه.»

شجاع باش. هیچ‌وقت نمی‌دانی اولین دیدار به چه منجر می‌شود.

رها کن وگرنه کشانده می‌شوی.

اژدهای کوچک پرسید: «فکرهای بد باعث می‌شن من آدم بدی بشم؟» پاندای بزرگ گفت: «نه. موج‌ها اقیانوس نیستن. فکر‌ها هم ذهن نیستن.»

وقتی برای دیگری فانوسی روشن می‌کنی، خود‌به‌خود راه خودت را هم روشن می‌کنی.

هر تصمیمی که در سفر می‌گیری تو را به مقصدت نزدیک یا از آن دور می‌کند.

اژدهای کوچک جیغ زد: «عجله کن! کار زیاد داریم!» پاندای بزرگ گفت: «رودخونه عجله نمی‌کنه و با این‌که موانع زیادی سر راهشه، همیشه به جایی که می‌خواد می‌رسه.»

حتی درخت آسیب‌دیده هم می‌تواند زیبا‌ترین شکوفه‌ها را بدهد.

«ممکنه شکست بخوری کوچولو، ولی اگه از ترس امتحانش نکنی، قطعاً شکست خوردی.»

اژدهای کوچک گفت: «این راه سختی‌های زیادی داشت.» پاندای بزرگ موافق بود: «داشت، ولی ما از هرکدوم‌شون یه چیزی یاد گرفتیم. تصورش رو بکن وقتی به قله برسیم چه چشم‌انداز خوبی داریم.»