بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک | صفحه ۵۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک

بریده‌هایی از کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک

نویسنده:جیمز نوربری
امتیاز:
۴.۳از ۱۷۳۱ رأی
۴٫۳
(۱۷۳۱)
اژدهای کوچک گفت: «کاش این لحظه تا ابد طول می‌کشید.» پاندای بزرگ گفت: «ما فقط همین لحظه رو داریم.»
حلماء
حتی درخت آسیب‌دیده هم می‌تواند زیبا‌ترین شکوفه‌ها را بدهد.
mahdie
وقتی برای دیگری فانوسی روشن می‌کنی، خود‌به‌خود راه خودت را هم روشن می‌کنی.
AuroraaLight
پروانه درست قبل از بیرون‌آمدن از پیله بیشتر از همیشه تلاش می‌کند.
آرزو
اژدهای کوچک گفت: «گاهی فکر می‌کنم اون‌قدر که باید خوب نیستم.» پاندای بزرگ گفت: «درخت گیلاس خودش رو با درخت‌های دیگه مقایسه نمی‌کنه. فقط شکوفه می‌ده.»
martinof
اژدهای کوچک پرسید: «چه جوری به رفتن ادامه می‌دی؟» پاندای بزرگ گفت: «گاهی حتی یه قدم خیلی کوچیک بهتر از اینه که اصلاً قدمی برنداری.»
hanin
از حرف‌زدن و گوش‌دادنت خوشم می‌آد و از سفرکردن با تو لذت می‌برم، ولی بیشتر از همه‌ی این‌ها، حسی رو دوست دارم که تو بهم می‌دی.
Artemis
پاندای بزرگ پرسید: «کدومش مهم‌تره، سفر یا مقصد؟» اژدهای کوچک گفت: «همسفر.»
مهدی یزدی
اژدهای کوچک گفت: «برگ‌ها دارن می‌میرن.» پاندای بزرگ گفت: «ناراحت نباش. طبیعت با پاییز بهمون نشون می‌ده رهاکردن چقدر می‌تونه زیبا باشه.»
Artemis
اژدهای کوچک پرسید: «اگه بعضی‌ها از من یا کار‌هام خوش‌شون نیاد چی؟» پاندای بزرگ گفت: «تو باید راه خودت رو بری. بهتره اون‌ها رو از دست بدی تا خودت رو.»
Artemis
روزهایی هست که بلندشدن، خودش پیروزی است.
کاربر479065
هرچه بیشتر یاد گرفتم، بیشتر متوجه شدم که نیازی نیست برده‌ی افکار منفی‌ام باشم.
ASMA
اژدهای کوچک آهی کشید و گفت: «یادم رفته تصمیم سال جدیدم رو بگیرم.» پاندای بزرگ گفت: «نگران نباش کوچولو. اگه می‌خوای چیزی رو تغییر بدی می‌تونی از همین الان شروع کنی.»
ASMA
اژدهای کوچک گفت: «خیلی خسته‌ام.» پاندای بزرگ مکثی کرد و گفت: «توی زمستون طبیعت کنار می‌ره، استراحت می‌کنه و انرژی‌اش رو جمع می‌کنه برای یه شروع تازه. ما هم اجازه داریم همین کار رو بکنیم دوست کوچیک من.»
ASMA
اژدهای کوچک پرسید: «فکرهای بد باعث می‌شن من آدم بدی بشم؟» پاندای بزرگ گفت: «نه. موج‌ها اقیانوس نیستن. فکر‌ها هم ذهن نیستن.»
ASMA
اژدهای کوچک گفت: «چه باغ زیبایی.» پاندای بزرگ سر تکان داد و گفت: «ما پیداش کردیم چون بار‌ها راه رو اشتباه رفتیم.»
ASMA
اژدهای کوچک گفت: «گاهی فکر می‌کنم اون‌قدر که باید خوب نیستم.» پاندای بزرگ گفت: «درخت گیلاس خودش رو با درخت‌های دیگه مقایسه نمی‌کنه. فقط شکوفه می‌ده.»
fati
وقتی چای می‌نوشی... چای بنوش.
الی
اژدهای کوچک گفت: «الان اصلاً وقت ندارم گل‌ها رو ببینم.» پاندای بزرگ گفت: «درست به همین خاطر باید اون‌ها رو ببینی؛ شاید فردا دیگه نباشن.»
الی
اژدهای کوچک گفت: «نمی‌تونم از این چاله بیام بیرون.» پاندای بزرگ لبخندی زد و گفت: «پس من می‌آم و اون‌جا پیشت می‌شینم.»
زهرا دلیری

حجم

۱۰٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱۰٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۱۲,۰۰۰
۷۰%
تومان