بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک | صفحه ۱۴۰ | طاقچه
کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک اثر جیمز نوربری

بریده‌هایی از کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک

نویسنده:جیمز نوربری
امتیاز:
۴.۳از ۱۶۵۵ رأی
۴٫۳
(۱۶۵۵)
اگر به دنبال شادکردن دیگران باشی، خودت هم به شادی می‌رسی.
استودیوس
«بهترین چیزی که با چای می‌چسبه یه دوست خوبه.»
استودیوس
اژدهای کوچک گفت: «تو شنونده‌ی خوبی هستی.» پاندای بزرگ جواب داد: «شنیدن هیچ‌وقت برام دردسر درست نکرده.»
استودیوس
اژدهای کوچک گفت: «می‌خوام دنیا رو تغییر بدم.» پاندای بزرگ در جواب گفت: «از نفر بعدی که به کمکت احتیاج داره شروع کن.»
استودیوس
«اشتباه‌های تو تلاشت رو نشون می‌ده. پس تسلیم نشو!»
استودیوس
«رودخونه عجله نمی‌کنه و با این‌که موانع زیادی سر راهشه، همیشه به جایی که می‌خواد می‌رسه.»
استودیوس
اژدهای کوچک پرسید: «اگه بعضی‌ها از من یا کار‌هام خوش‌شون نیاد چی؟» پاندای بزرگ گفت: «تو باید راه خودت رو بری. بهتره اون‌ها رو از دست بدی تا خودت رو.»
***
«بهترین چیزی که با چای می‌چسبه یه دوست خوبه.»
***
پاندای بزرگ پرسید: «کدومش مهم‌تره، سفر یا مقصد؟» اژدهای کوچک گفت: «همسفر.»
***
اژدهای کوچک پرسید: «این درخت چه جوری هنوز سرپاست؟» پاندای بزرگ گفت: «توی شرایط بهتر ریشه‌هاش عمیق شده‌ان. حالا می‌تونه هر طوفانی رو پشت سر بذاره.» اژدهای کوچک گفت: «چه حیف که خیلی وقت پیش این درخت رو نکاشتیم. تصور کن الان چقدر بزرگ شده بود.» پاندای بزرگ گفت: «الان که داریم می‌کاریمش. همین مهمه.»
کاربر ۱۲۸
اژدهای کوچک پرسید: «این درخت چه جوری هنوز سرپاست؟» پاندای بزرگ گفت: «توی شرایط بهتر ریشه‌هاش عمیق شده‌ان. حالا می‌تونه هر طوفانی رو پشت سر بذاره.» اژدهای کوچک گفت: «چه حیف که خیلی وقت پیش این درخت رو نکاشتیم. تصور کن الان چقدر بزرگ شده بود.» پاندای بزرگ گفت: «الان که داریم می‌کاریمش. همین مهمه.»
کاربر ۱۲۸
اژدهای کوچک پرسید: «این درخت چه جوری هنوز سرپاست؟» پاندای بزرگ گفت: «توی شرایط بهتر ریشه‌هاش عمیق شده‌ان. حالا می‌تونه هر طوفانی رو پشت سر بذاره.» اژدهای کوچک گفت: «چه حیف که خیلی وقت پیش این درخت رو نکاشتیم. تصور کن الان چقدر بزرگ شده بود.» پاندای بزرگ گفت: «الان که داریم می‌کاریمش. همین مهمه.»
کاربر ۱۲۸
روزهایی هست که بلندشدن، خودش پیروزی است.
El
اژدهای کوچک گفت: «‌می‌خوام یه غرفه بزنم و از این کدو‌تنبل‌های ترسناک بفروشم. ولی می‌ترسم شکست بخورم.» پاندای بزرگ باز هم برای دوستش چای ریخت و گفت: «ممکنه شکست بخوری کوچولو، ولی اگه از ترس امتحانش نکنی، قطعاً شکست خوردی.»
El
«من وقتی گم می‌شم از اول شروع می‌کنم و سعی می‌کنم یادم بیاد که چرا شروع کردم و همین بهم کمک می‌کنه.»
آلما
شجاع باش. هیچ‌وقت نمی‌دانی اولین دیدار به چه منجر می‌شود.
meliii
اژدهای کوچک گفت: «الان اصلاً وقت ندارم گل‌ها رو ببینم.» پاندای بزرگ گفت: «درست به همین خاطر باید اون‌ها رو ببینی؛ شاید فردا دیگه نباشن.»
Mahya
اژدهای کوچک پرسید: «جهان چیه؟» پاندای بزرگ به آسمان شب نگاه کرد و گفت: «ماییم کوچولو. ما اقیانوس‌های بی‌انتها و رعد‌و‌برق‌های تابستونی هستیم؛ چی از این قشنگ‌تر؟»
کاربر ۱۱۸۳۲۳۶
اژدهای کوچک گفت: «‌می‌خوام یه غرفه بزنم و از این کدو‌تنبل‌های ترسناک بفروشم. ولی می‌ترسم شکست بخورم.» پاندای بزرگ باز هم برای دوستش چای ریخت و گفت: «ممکنه شکست بخوری کوچولو، ولی اگه از ترس امتحانش نکنی، قطعاً شکست خوردی.»
جاوید
اژدهای کوچک گفت: «ذهنم گاهی مثل این طوفانه.» پاندای بزرگ گفت: «اگه درست گوش بدی، می‌تونی صدای پاشیدن قطره‌های بارون روی سنگ رو بشنوی. حتی توی طوفان هم می‌شه کمی آرامش پیدا کرد.»
آلما

حجم

۱۰٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱۰٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰
۵۰%
تومان