سعی میکنم زیاد فکر نکنم. حالا دیگر فکر کردن هم باید مثل چیزهای دیگر سهمیهبندی شود. خیلی از مسائل ارزش فکر کردن ندارند. فکر کردن فرصتهای آدم را از بین میبرد
monireh1457
مویرا زمانی گفته بود، جلوی احساس رو نمیشه گرفت، اما رفتار رو میشه کنترل کرد.
marzieh rezaee
سلامت عقل بهترین ثروت است، آن را همان طور ذخیره میکنم که زمانی مردم پول را انباشته میکردند. آن را پسانداز میکنم تا به وقت نیاز به اندازه کافی از آن برخوردار باشم.
نیلوفر معتبر
تنها چیزی ارزشمنده که کمیاب باشه و سخت به دست بیاد. ما میخوایم شما دخترا ارزشمند باشین. مرتب مکث میکند و پنداری این مکثها را در دهان مزمزه میکند. خودتون رو مروارید بدونین.
دیانا
روی تخت هیچ اتفاقی نمیافتد، بجز خواب، یا بیخوابی. سعی میکنم زیاد فکر نکنم. حالا دیگر فکر کردن هم باید مثل چیزهای دیگر سهمیهبندی شود. خیلی از مسائل ارزش فکر کردن ندارند. فکر کردن فرصتهای آدم را از بین میبرد و من میخواهم دوام بیاورم.
Hanieh Sadat Shobeiri
این یکی از کارهای آنهاست. وادارت میکنند بکشی، چیزی را در درون خودت بکشی.
marzieh rezaee
شرمآوره، چطور تونستن وادارت کنن این همه روبالشی سَرِت بذاری، اونم تو این هوا!»
marzieh rezaee
عمه لیدیا میگفت، آزادی بیش از یک نوع است. آزادی برای انجام کاری و آزادی از شر چیزی. در دوران اغتشاش آزادی داریم، برای انجام هر کاری که بخواهیم. آزادیم از شر چیزهایی که نمیخواهیم. آن را دستکم نگیرید.
نیلوفر معتبر
نمیتوان داستانی را فقط برای خود تعریف کرد. همیشه کس دیگری هست.
حتی هنگامی که کسی نیست.
نیلوفر معتبر
عاشق شدن. من عاشقش شدم. ما زنان عاشق بودیم. به عشق اعتقاد داشتیم، این فرو افتادن در عشق، این حرکت رو به پایین: چه زیبا، مثل پرواز و در عین حال بسیار وحشتناک، بسیار خطیر، بسیار غیرمحتمل. زمانی میگفتند، خداوند عشق است، اما ما آن را باژگونه کردیم و عشق مثل بهشت همیشه کمی آن سوتر بود. هر چقدر عشقِ مردی که کنارمان میایستاد سختتر میبود، اعتقاد ما نیز به عشق بیشتر میشد، انتزاعی و کلی. ما منتظر میماندیم، همیشه، برای تجسّد عشق.
maryam