بریده‌هایی از کتاب جاودانه‌ها پائولو کوئیلو: گزیده عارفانه‌ها، عاشقانه‌ها و نکات اخلاقی

کسی که قصد دارد استاد کاملی شود، باید یک موضوع را به عنوان رشتۀ اصلی برگزیند و در آن به کمال برسد، سایر رشته‌ها، موضوع‌های فرعی خواهد بود. (مثل یک ببر زندگی کن)

نبرد نیکو نبردی است که به واسطه ی رؤیاها مان انجام‌ می‌دهیم. هنگامی که جوانیم و رؤیاها مان ابتدا با تمام قوا در وجودمان منفجر‌ می‌شوند، شهامت بسیار داریم، ولی جنگیدن را هنوز نیاموخته ایم. با تلاش بسیار، جنگیدن را‌ می‌آموزیم، ولی دیگر شجاعت لازم را برای نبرد نداریم، به همین دلیل علیه خود قیام‌ می‌کنیم و جنگی در وجود خود به راه‌ می‌اندازیم. ما بدترین دشمن خود‌ می‌شویم.‌ می‌گوییم رؤیاها مان بچگانه بوده‌‌اند و یا تحقق شان دشوار بوده و یا چون زندگی را به درستی نمی شناختیم، چنین رؤیاهایی داشته ایم. رؤیاها مان را‌ می‌کُشیم چون از انجام نبردی نیکو هراس داریم.

لحظه‌هایی است که باید آماده شوی دل را به دریا بزنی و عمل دیوانه واری انجام دهی.

مراقب رفتارت باش. توجه داشته باش که رفتار و اعمال تو روی نسل آینده تأثیرگذار خواهد بود. (مثل یک ببر زندگی کن)

خداوندا! به من نیرویی برای مبارزه با بدی‌ها عطا کن. (مکتوب)

چیزهای ساده، همواره شگفت انگیز هستند و فقط داناترین مردم قادر به دیدن آن هستند. (کیمیاگر)

خداوندا! از تردیدهای مان حمایت کن؛ زیرا تردید شیوه ای از نیایش است. تردید است که موجب رشدمان‌ می‌شود؛ زیرا وادارمان‌ می‌کند بدون ترس به پاسخ‌های بی شمار یک پرسش بنگریم.

خداوند اغلب اوقات از پیامبرانش‌ می‌خواهد که برای گفت وگو با او از کوه‌ها بالا بروند. همیشه فکر‌ می‌کردم دلیل این کار او چیست و حالا پاسخش را یافتم؛ وقتی در ارتفاع قرار‌ می‌گیریم همه چیز را کوچک‌ می‌بینیم. افتخارات و غم‌های مان اهمیت خود را از دست‌ می‌دهند. هرچه بدست آورده ایم یا از دست داده ایم، آن پایین‌ می‌ماند. از بالای کوه‌ می‌توانی به بزرگی دنیا و وسعت افقش پی ببری. (کوه پنجم)

همه روزه دعا کنید. اگرچه بدون کلمات و درخواست چیزی و بدون آنکه بدانید برای چه، از دعا خواندن یک عادت بسازید. (مکتوب)

خواهش‌ می‌کنم خدایا، از من دست برندار، تا اینکه به همان شکلی که تو برایم در نظر گرفته ای، درآیم. این کار را با هر وسیله ای که خودت صلاح‌ می‌دانی و تا هر زمانی که خودت‌ می‌خواهی، انجام ده؛ اما هرگز و هرگز مرا بر انبوه روح‌های بی مصرف نیافکن.!

همیشه سعی کن آن چیزی را که می‌خواهی، خوب بشناسی. (کیمیاگر)

گاهی در مورد مسایل خاصی تعصب نشان‌ می‌دهیم، و تنها زمانی اشتباه مان را در‌ می‌یابیم که بسیار دیر است.

لحظه ای که عشق را جستجو‌ می‌کنیم، عشق هم دنبال ما‌ می‌گردد و ما را نجات‌ می‌دهد. (کنار رودخانۀ پیدرا نشستم و گریستم)

دو نوع دعا وجود دارد: در نوع اول، شخص تقاضا‌ می‌کند که اتفاقات معینی بیافتد و سعی‌ می‌کند به خدا بگوید که او باید چه کند. این نوع دعا به خالق نه وقت و نه فضای اقدام‌ می‌دهد؛ خدا که خیلی خوب‌ می‌داند خیر و صلاح تک تک ما در چیست. پس به همان کاری که مصلحت‌ می‌داند، ادامه‌ می‌دهد و شخصی که دعا کرده، با این احساس که دعایش مستجاب نشده، به حال خود رها‌ می‌شود. در نوع دوم شخص ممکن است اهداف خدای تعالی را درک نکند. اما اجازه‌ می‌دهد که زندگی‌‌‌‌‌اش طبق طرح‌های خالق به پیش برود. او تقاضا‌ می‌کند که از رنج در امان بماند و درخواست شادی در نبرد خیر را دارد، اما هرگز فراموش نمی کند که بر دعای خود بیافزاید: هرچه خواست توست، همان شود. (راهنمای مبارز روشنایی)

مراقب تنهایی و انزوا باشید؛ زیرا همانند خطرناک ترین انواع مواد مخدر، ما را به فساد خواهد کشاند. (مکتوب)

باید از همۀ عوامل در دسترس استفاده کنیم تا گام‌های لازم را برای هدف مان برداریم. همۀ عوامل باید تجلی گر اراده مان برای پیروزی در نبرد نیکو باشند.

هر انسانی‌ می‌تواند وظیفه ای که زندگی به او‌ می‌سپارد به کار مقدسی تبدیل کند.

طلب واقعی، زمانی است که فقط یک خواسته برایمان مهم باشد و اگر به آن نرسیم خواهیم مرد. (مثل یک ببر زندگی کن)

ابتدا تلاش‌ می‌کردم تا دیگران را راهنمایی کنم و آنها را تغییر دهم. اکنون‌ می‌کوشم تا نگذارم دیگران مرا تغییر دهند. (مثل یک ببر زندگی کن)

هنگامی که عاشق باشی، همه چیز دارای معنای شفاف تری است. (کیمیاگر)