بریدههایی از کتاب پادزهر
۳٫۸
(۱۰۰)
شکسپیر بسیار رواقیوار از زبان هملت میگوید: «نه خوبی هست و نه بدی؛ فکر آن را پدید میآورد.»
سهیل مقدم
اکثر تکنیکهای محبوب صنعت خودیاری برای دستیابی به شادی و کامیابی -از تفکرات مثبت گرفته تا تصویرسازی ذهنی اهداف و پرانگیزهشدن- از نقصی بسیار بزرگ رنج میبرد. فردی که تصمیم گرفته فقط افکار مثبت داشته باشد، باید دائماً ذهنش را برای یافتن افکار منفی اسکن کند -هیچ راه دیگری وجود ندارد که ذهن بتواند موفقیت خود را در این عملیات ارزیابی کند- و خود همین فرایند اسکن ذهنی، توجه ما را به وجود افکار منفی جلب میکند
MohamadTaghi Saneifar
اغلب اوقات تلاش برای دستیابی به شادی دقیقاً همان چیزی است که سبب افسردگی ما میشود
M
«از خود بپرس آیا شاد هستی؟ و با این پرسش شادی تو پایان مییابد.»
M
به نظر میرسد در بهترین حالت تنها میتوان از گوشهٔ چشم نگاهی گذرا به شادی انداخت و هرگز نمیتوان به آن خیره شد. (معمولاً شادیهای گذشته را بسیار بیشتر به یاد میآوریم و در زمان حال از لحظههای شاد خود کمتر آگاه هستیم.) اوضاع وقتی پیچیدهتر میشود که سعی کنیم شادی را در قالب کلمات تعریف کنیم؛ اگر به این امر فکر کنید، شاید نتیجه بگیرید این کار غیرممکن است و حتی در صورتی که بتوانید به تعریفی خاص برسید، میتوان تصور کرد به تعداد آدمهای روی کرهٔ خاکی از خوشبختی تعریف وجود دارد
milad
حتی اگر شادی را هدفی ارزشمند فرض کنیم، خطر دیگری در راه است، و آن این است که اگر هدف شما رسیدن به شادی باشد، شانس شما برای دستیابی به آن را کاهش میدهد.
milad
روانشناسان تکاملی به شما میگویند تکامل توجه زیادی به شادی شما ندارد و همین که اینقدر بیدلودماغ و بدبخت نباشید که میل تولید مثل را از دست دهید، برای آن کفایت میکند
milad
تمام این رویکردهای فکری زیانبخش به شادی در شدیدترین حالتشان در پدیدهٔ کمالگرایی بازنمود پیدا میکنند. این یکی از آن خصلتهایی است که بسیاری از مردم مخفیانه و نهچندان مخفیانه، به داشتنش افتخار میکنند، چراکه اصلاً شبیه به یک عیب شخصیتی بهنظر نمیرسد. اما کمالگرایی، در شالودهٔ خود، چیزی جز تلاش بیپایان مبتنی بر ترس برای اجتناب از تجربهٔ شکست به هر قیمتی نیست. کمالگرایی، در شدیدترین حالتش، شیوهای خستهکننده و دائماً استرسزا برای زندگی است. (پژوهشها نشان میدهد که بین کمالگرایی و خودکشی، در مقایسه با ناامیدی و خودکشی، همبستگی بیشتری وجود دارد.)
بهاره مظاهری
پذیرش کامل تجربهٔ شکست و نهفقط تحمل آن به عنوان زیربنایی برای موفقیت، یعنی رهاکردن این تلاش بیپایان برای اجتناب از کوچکترین اشتباهها. پذیرش شکست یعنی رهاشدن و رسیدن به آرامش. ناتالی گُلدبرگ، ذن بودیست امریکایی، مینویسد: «سقوط، ما را به زمین میرساند، به روبهروشدن با اصول و مبانی، با زیرساخت و شالوده چیزها آنگونه که هستند، بدون هیچ جلوه و درخششی.
موفقیت تا ابد نمیپاید. نوبت شکست همه میرسد.» او ادامه میدهد: «کامروایی ما را متحجر میکند. باور میکنیم شکستناپذیریم، بیشتر میخواهیم و بیشتر.» برای دیدن و حسکردن چیزها آنگونه که هست «باید سقوط کنیم. فقط در این حالت است که میتوانیم در قلمرو اصیلتر خود فرواُفتیم.
بهاره مظاهری
«برای بدبختی هزار راه وجود داره، اما آسودگی فقط از یه راه ممکنه، اینکه دائم به دنبال شادی نگردی
رامتین
فرد باید یاد بگیرد جستوجوی دائم احساسات مثبت را ترک کند
رامتین
یاد بگیریم شکست را به عنوان وسیلهای برای رسیدن به موفقیت نهایی تحمل کنیم
hadi.
«راحت بشین، چشمانت را با ملایمت ببند و به دَم و بازدَم نفستهایت توجه کن. میتونی به احساسی که تنفس در سوراخهای بینی یا شکمت ایجاد میکنه تمرکز کنی. فقط به نفسی که به درون میره تمرکز کن و بعد به نفسی که بیرون میاد. و بعد دوباره این کار رو تکرار کن.» صدای خندههایی نگران در سالن پیچید؛ مراقبه مسلماً اینقدر ساده یا کسلکننده نیست؟ هاوارد ادامه داد: «چیزهای دیگری هم احساس میکنیم؛ احساسات بدنی، افکار و احساسات ذهنی حواسمون رو پرت میکنن. در مراقبه، هروقت متوجه این اتفاق بشیم، قضاوت نمیکنیم. حواسمون رو به نفسکشیدن برمیگردونیم.» ظاهراً واقعاً همینقدر ساده بود. چیزی که هاوارد نگفت -و البته ما بهزودی بدان پی بردیم- این بود که «ساده» با «آسان» فرق دارد.
بهاره مظاهری
اِلیس تأکید میکرد بدترین چیز هر حادثهای «معمولاً باورهای مبالغهآمیز مبنی بر وحشتناکبودن آن حادثه است».
بهترین راه برای خنثیکردن این باورها مواجهشدن با واقعیت است و در واقعیت، اگر دختری به پیشنهاد دوستی یا ازدواج شما جواب رد بدهد، نتیجه آن صرفاً نامطلوب است، نه وحشتناک. دکتر اِلیس بعدها، به عنوان رواندرمانگر، تمرینات شرمآور دیگری را طراحی کرد؛ در یکی از این تمرینات او از مراجعهکنندگانش میخواست به خیابانهای مَنهتَن بروند و با نزدیکشدن به افراد غریبه بپرسند: «ببخشید، من تازه از تیمارستان اومدم بیرون؛ میشه بگید الان چه سالیه؟» این تمرین به مراجعهکنندگان نشان میداد دیوانه در نظر گرفتهشدن، آنها را نمیکشد.
بهاره مظاهری
به نظر میرسد در بهترین حالت تنها میتوان از گوشهٔ چشم نگاهی گذرا به شادی انداخت و هرگز نمیتوان به آن خیره شد. (معمولاً شادیهای گذشته را بسیار بیشتر به یاد میآوریم و در زمان حال از لحظههای شاد خود کمتر آگاه هستیم.)
me
«حقیقتی که بسیاری از مردم هرگز درک نمیکنند این است که هرچقدر بیشتر از رنج دوری کنیم، بیشتر رنج میبریم، زیرا چیزهای کوچک و کماهمیتتر، به تناسب ترسمان از درد و رنج، شروع به شکنجهمان میکنند.»
احسان
توانایی منفیِ واقعی مستلزم میانهروی و اعتدال و خودداری از تلاش و تکاپوی شدید است، از جمله تلاش برای بهکارگیری توانایی منفی.
Anahid
میتوانید این ایدهها را مثل جعبهابزاری در نظر بگیرید که میتوان در موقعیتهای مختلف ابزارهای متفاوت آن را به کار گرفت.
Anahid
تقریباً تمام نصیحتها و اندرزهایی که در مورد موفقیت در کار و زندگی میشنویم، ریسک سوگیری بازماندگی را با خود به همراه دارند.
Anahid
اقداماتت را بر این فکر استوار نکن که اگر هر مرحله از کار را کاملاً عالی انجام دهی چه پاداشهای فوقالعادهای در انتظارت است. در عوض از خود بپرس اگر در کارم شکست بخورم، بزرگی ضرر چه میزان خواهد بود.
Anahid
حجم
۲۶۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۲۶۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان