بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب به کشتنش می ارزد | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب به کشتنش می ارزد

بریده‌هایی از کتاب به کشتنش می ارزد

مترجم:علی قانع
ویراستار:سارا بحری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۵۰ رأی
۳٫۶
(۵۰)
از همه مهم‌تر، هویت‌های اصلی و تعریف‌شده در رابطه‌مان را از دست دادیم.
Saba
حس خوبی بود که با یک غریبه صحبت کنی و با او بنوشی. حرف زدن با صدای بلند باعث می‌شد عصبانیتم اندکی فروکش کند.
Saba
بچه‌هایشان مرده بودند، نوه‌هایشان مرده بودند. پدرم همیشه می‌گفت: «هر صد سال، آدم‌های جدیدی شروع به زندگی می‌کنند.»
n re
به یاد داشته باش که تو نیز خواهی مرد.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
همه می‌میرند، ولی مجبور نیستند کسی رو دوست داشته باشند که اهل نیرینگ و فریب باشه
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
از ابتدا قرار بود این یک دفترچهٔ عقاید باشد، جایی برای ثبت افکار دیرهنگام شبانه‌ام، راجع‌به پرونده‌هایی که رویشان کار می‌کردم، ولی به‌صورت شعرهای طنزگونه. من هنوز خودم را یک شاعر می‌دانم، اگرچه این روزها به‌جز شعرهای هجو و مبتذل، توانایی نوشتن هر چیزی را از دست داده‌ام.
مهدی بهرامی
پسرهایی که آنجا می‌دیدم دانشجویان پرافاده و خودستای کالج خصوصی بودند، پسرهایی که از بدو تولد در ناز و نعمت بوده‌اند اما خیال می‌کنند خودساخته‌اند و همهٔ موفقیت‌هایشان نتیجهٔ تلاش خودشان است (همان‌طور که مادرم اغلب می‌گفت)،
n re

حجم

۳۰۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

حجم

۳۰۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

قیمت:
۵۷,۵۰۰
۴۰,۲۵۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۳
۴
صفحه بعد